English Version
This Site Is Available In English

گلریزان یعنی باران محبت بر زمین دل‌ها

گلریزان یعنی باران محبت بر زمین دل‌ها

جلسه سوم از گلریزان سال ۱۴۰۴ کارگاه‌های آموزشی عمومی ویژه مسافران و همسفران نمایندگی اردستان با استادی راهنما همسفر زهرا، نگهبانی مسافر رسول و دبیری مسافر علیرضا با دستور جلسه "گلریزان" روز پنجشنبه ۲۲ آبان‌ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

  بنی آدم اعضای یکدیگرند  
          که در آفرینش زیک گوهرند
چو عضوی به درد آورد روزگار
           دگر عضو‌ها را نماند قرار

خدا را شکر که در این جایگاه قرار گرفتم و اجازه خدمت به من داده شد. کلمه گلریزان از دو بخش تشکیل شده است که بخش اول شامل: گل و بخش دوم ریزان است. گل نماد زیبایی، مهربانی و ریزان هم نماد ریختن است. از قدیم این رسم بوده، وقتی گلریزان می‌خواست شکل بگیرد و کسی مشکلی برایش پیش می‌آمد و دارایی خودش را از دست می‌داد، مردم آن شهر جمع می‌شدند و یک رسم خیلی زیبایی داشتند، یک سبد را قرار می‌دادند و داخل آن گل می‌ریختند، برای آن‌ها مهم نبود و هرکس به اندازه توان مالی خودش شرکت می‌کرد. هدف گلریزان این بود که به کارهای خیر دست بزند، گلریزان نشانه همدلی و نوع‌دوستی بین مردم است.

گلریزان کنگره هم تقریبا یک چیزی شبیه به همین است؛ ولی نوع همدلی ما خیلی تفاوت دارد. ما درواقع به خودمان کمک می‌کنیم، زمانی که مبلغی را می‌بخشیم و در گلریزان شرکت می‌کنیم، در‌واقع به خودمان خدمت می‌کنیم و زکات رهایی و حال خوشی که به دست آورده‌ایم را پرداخت می‌کنیم. به‌نظر من اگر مراسم گلریزان در کل شهر و جایی که می‌بینند یک نفر گرفتار هست انجام شود، هیچ‌کس در جامعه تنها و غمگین نمی‌ماند و همه سعی می‌کنند در این عمل زیبا شرکت کنند. در گلریزان مبلغ مهم نیست، مهم حس و نیتی است که در گلریزان شرکت می‌کنیم.

سال اول که در گلریزان شرکت کردم کل دارایی من مبلغ ۳۰ هزار تومان بود و خجالت می‌کشیدم؛ ولی آن موقع واقعاً تمام توانم را گذاشته بودم و از خدا خواستم که بتوانم داخل لژیون سردار شرکت کنم، دنور یا پهلوان شوم و پله‌پله ترقی کنم. خدا را شکر چند سال هست که عضو سردار هستم و امیدوارم که روزی پهلوانی نصیبم شود. گلریزان یعنی باران محبت بر زمین دل‌ها؛ یعنی در کنار هم بی‌تفاوت به رنگ، شکل و نام دست‌دردست هم می‌گذاریم و به هم کمک می‌کنیم تا زندگی زیباتر شود. همه ما به کنگره بدهکاریم، من خودم خیلی به کنگره بدهکارم و در کنار نعمت‌هایی که به‌دست آورده‌ام؛ باید خدمت کنم و با پرداخت‌هایی که داخل گلریزان، سبد کنگره و هر‌جایی که بتوانیم خدمت کنم.

یک ساختار برای شکل‌گیری به یک مثلث نیاز دارد که این مثلث از نیروی انسانی ماهر، منابع مالی و علم و دانش تشکیل شده و خدا را شکر در کنگره همه در کنار هم رشد می‌کنند. من با خودم می‌گفتم در جایگاه‌های دیگر خدمت می‌کنم مرزبان، راهنمای تازه‌واردین، قسمت نشریات و هر جایی که نیاز به خدمت بود سعی کردم خدمت کنم و فکر کردم دیگر نیازی به خدمت مالی ندارم و همین موارد کافی است؛ ولی یک موقعی متوجه شدم که با این بخشیدن در‌واقع آموزش می‌گیرم که چگونه به خودم اهمیت بدهم، این بخشش را انجام می‌دهم و سعی می‌کنم حالم خوب باشد و تنها کاری که برای خودم می‌توانستم انجام دهم یادگرفتن و بخشیدن خودم بود و از یک سری خواسته‌ها سعی کردم بگذرم تا بتوانم بخشش را انجام دهم و به حال خوش برسم.

ما زمانی که در گلریزان شرکت می‌کنیم نباید حس منت یا برگشت داشته باشیم؛ باید سعی کنیم اگر پولی پرداخت می‌کنیم توقعی از کسی نداشته باشیم و نخواهیم خودمان را نشان دهیم، سعی کنیم با آن نیتی که داریم حتی به اندازه یک اجر هم که شده داخل کنگره سهیم باشیم. همیشه در جشن‌ها یاد می‌گیریم که همدلی ما نوعی دیگر است؛ چون می‌دانیم بخشش ما در کنگره صرف کمک به خودمان و افراد دردمند می‌شوند و نیاز به کمک دارند و بهترین مکانی که نیاز به کمک دارد کنگره است. همیشه نباید دنبال برکت مالی باشیم؛ چون واقعاً برکت‌های معنوی خیلی زیادی دارد که همه از برکات لژیون سردار و کنگره است. امیدوارم که هرساله بتوانم در این جشن زیبا شرکت کنم و به خواسته خودم که نشان بی‌نشانی هست برسم و بتوانم درحد توان در این امر خداپسندانه شرکت کنم. مبلغ مهم نیست، مهم شرکت‌کردن در این عمل زیبا است.

  یک جمله زیبا از آقای مهندس همیشه در ذهنم هست که می‌گوید: "گاوی که نان گدایی می‌خورد، هیچ وقت زمین را شخم نمی‌زند" و این یک واقعیت است؛ اگر ما قرار بود مثل NGO بیاییم و از بیرون حمایت مالی شویم؛ مطمئناً هیچ وقت به این رشد و پیشرفت نمی‌رسیدیم و همیشه منتطر بودیم کسی از بیرون به ما کمک کند؛ ولی با تفکر آقای مهندس الان به جایی رسیدیم که همان مصرف‌کننده که قبلاً هیچ اعتباری نداشت الان پهلوان یا دنور می‌شود، این یعنی پایه‌های مالی قوی شده و خودش یک نعمت بزرگ است و باید شکرگزار آقای مهندس و این بستری که برای ما فراهم کرده باشیم.

من خودم هر دستور جلسه‌ای که در هفته داریم آرزوی سلامتی برای آقای مهندس را دارم؛ چون واقعاً زندگی من رو به پایان بود. آقای مهندس یک نفر را احیاء نکردند؛ بلکه هزاران خانواده را احیاء می‌کنند و ما باید قدردان ایشان باشیم. امیدوارم که آقای مهندس همیشه در سلامت و عمر طولانی قرار بگیرند. و سخنانم را با همین دعای زیبا به پایان می‌برم.

تایپ و ویراستار: مسافر رسول (لژیون دوم)
عکاس: راهنمای تازه‌واردین مسافر ابراهیم
ارسال: راهنما مسافر محمدرضا نگهبان سایت

مسافران‌نمایندگی اردستان

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .