English Version
This Site Is Available In English

گلریزان،دروازه ورود به نور و آرامش و رسیدن به آسایش است.

گلریزان،دروازه ورود به نور و آرامش و رسیدن به آسایش است.

جلسه چهارم از دور اول کارگاه‌های آموزشی عمومی شعبه دنا
با استادی دنور همسفر محترم خانم لیلا، نگهبانی مسافر ابراهیم و دبیری مسافر مهدی.
با دستور جلسه: «گلریزان»
این جلسه در روز پنج‌شنبه ۲۲ آبان‌ماه ۱۴۰۴، رأس ساعت ۱۶:۰۰ برگزار شد. 


خلاصه سخنان استاد:


سلام دوستان لیلا هستم یک همسفر. خداوند متعال را شاکرم که فرصت حضورم را در این روز و بهره‌مندی از برکات آن فراهم آمد. مراتب سپاس خود را تقدیم مهندس و خانواده محترمشان می‌نمایم که بستری فراهم آوردند که فراتر از تصور بسیاری از ما بود. همچنین، از ایجنت محترم مسافران آقاحمید، و سرکار خانم مریم در بخش همسفران که امکان خدمت‌گزاری را به اینجانب اعطا نمودند، سپاسگزارم. از مرزبانان مسافران و همسفران و تمامی خدمتگزاران لژیون سردار که امروز این فرصت آموزش به نیابت از ایشان نصیب اینجانب گردید، تشکر می‌کنم. شاهد روزهای بسیار روشنی در کنگره هستیم و از بهترین شهد‌های کنگره بهره‌مند می‌شویم؛ فرصتی که آرزوی بسیاری از افراد است. لازم است قدردان این نعمت باشیم و درک کنیم که خداوند چه نعمتی را در این مقطع زمانی برای تک‌تک ما ارزانی داشته است. جشن گلریزان، دروازه ورود همگی ما به سرزمین نور، آرامش و رسیدن به آسایشی بود که سال‌ها در جستجوی آن در خارج از دایره مادیات بودیم. در کنگره آموختیم که نباید در جستجوی حال خوش در بیرون بود، بلکه رسیدن به آن در درون فرد محقق می‌شود. بسیار خرسندم و به تمامی مسافران و همسفرانی که جشن گلریزان را پشت سر گذاشتند تبریک می‌گویم؛ چرا که اگر به بیداری لازم نرسیده بودیم، این در به روی ما گشوده نمی‌شد و از عملکرد روز یکشنبه این‌چنین شادمان نبودیم. امید است نور الهی بر زندگی همه ما بتابد. در خصوص هفته گلریزان، ممکن است سؤالی برای تازه‌واردین یا عزیزانی که جلسات اول یا دوم است در جمع ما حضور یافته‌اند، مطرح باشد: با وجود آنکه تابلوی کنگره ۶۰ عبارت «جمعیت احیای انسانی کنگره ۶۰، درمان قطعی اعتیاد به صورت رایگان» را نمایش می‌دهد، ولی چرا اکنون بحث از مسائل مالی و بخشش و گلریزان مطرح است؟ «رایگان بودن» به معنای عدم صرف هزینه نیست. در هیچ سیستمی در هستی، خدمتی بدون هزینه انجام نمی‌شود. رایگان بودن سفر من به این معناست که من هزینه‌ای در کنگره پرداخت نمی‌کنم، اما به این معنا نیست که هزینه‌ای صرف سفر من نمی‌شود. همان‌گونه که از نام آن پیداست، کنگره ۶۰ یک سازمان مردم‌نهاد (غیردولتی) است و هیچ‌گونه کمک مالی از ارگان‌ها یا مؤسسات خیریه دریافت نمی‌کند. بنابراین، این مردم هستند که برای طی شدن سفر و انجام درمان، خدمات لازم را ارائه می‌دهند. این افراد، اعضای کنگره ۶۰ هستند که پیش از ما با درد اعتیاد وارد شده، درمان شده و ماندگار شده‌اند. ایشان دریافته‌اند که رسیدن به حال خوش و تعادل نسبی تنها با درمان اعتیاد میسر نیست، بلکه اعتیاد تاریکی بزرگی است که بر تاریکی‌های درونی سایه افکنده است. برای حفظ این حال خوش، لازم است در کنگره بمانند و خدماتی مانند جابه‌جایی صندلی یا روشن نگاه داشتن چراغ‌ها را انجام دهند تا فردی که تازه وارد شده، سفر خود را به صورت رایگان به انجام رساند. در واقع، این عزیزان در وهله اول با صرف وقت و گذشتن از خانواده خود خدمت می‌کنند. برای به گردش درآوردن سیستم، به سه مؤلفه نیاز داریم که یکی از آن‌ها «علم کنگره»، یعنی روش DST است. کنگره مدعی است که این روش درمانی در هیچ جای دنیا به این شکل اجرا نشده و اولین بار در کل هستی، روش DST برای درمان اعتیاد موفق بوده است. این علم از کشفیات مرد بزرگواری است که خود نیز دردمند همین بلای خانه مان سوز بوده‌اند.»روش درمانی DST که با استفاده از داروی اوتی به کار می‌رود، نتایج رهایی‌بخش چشمگیری به ارمغان آورده است. با این حال، اجرای موفقیت‌آمیز این روش صرفاً به مصرف دارو وابسته نیست، بلکه مستلزم به‌کارگیری و فرمانبرداری حرف‌ها و صحبت‌های راهنمای شخص است. داروی اوتی به تنهایی قادر به تحقق درمان کامل نیست؛ زیرا پروتکل درمانی است که این دارو را به عاملی معجزه‌آسا تبدیل می‌کند و افراد عادی قادر به اجرای این پروتکل نیستند. تنها افراد آموزش‌دیده، توانایی اجرای صحیح آن را دارند و این نیروهای متخصص از طریق آموزش‌هایی که در کنگره فراهم می‌شود، پرورش می‌یابند. نقش این متخصصان فراتر از اجرای پروتکل است؛ آنان خدمتگزاران اصلی کنگره محسوب می‌شوند که چرخ آن را به حرکت درمی‌آورند؛ از نیروهای مرزبانی و نگهبانان گرفته تا افرادی که مسئولیت‌های اجرایی مانند مدیریت میکروفون و جابجایی صندلی‌ها را بر عهده دارند. مسئله اساسی سوم، ضرورت فضا و مکان و زیرساخت‌های امن برای درمان است. تا زمانی که نیروی کارآزموده و فضایی امن (شامل صندلی، سیستم گرمایشی، و حتی تجهیزات اولیه مانند کاغذ و خودکار) برای اعضا فراهم نباشد، افراد با خاطری آسوده و دور از قضاوت‌ها و مشکلات بیرونی، قادر به اتمام سفر درمانی خود نخواهند بود. تأمین این موارد نیازمند بودجه‌ریزی و همکاری است. این زیرساخت‌ها بدون زحمات پیشگامانی که فضا را مهیا ساختند، میسر نبود. بنیان‌گذار این مجموعه، با صرف هزینه‌های شخصی، درمان افراد را آغاز کرد و اکنون کنگره جمعیتی بالغ بر صد هزار نفر را تحت پوشش دارد.‌ در ابتدا، ساختار مالی به شکل کنونی وجود نداشت؛ لژیون‌ها و خدمت مالی به روال امروز سازماندهی نشده بودند. بعدها، بنیان‌گذار با سازماندهی «لژیون مالی»، امکان مشارکت مالی افرادی که وضعیت مطلوبی دارند را فراهم آورد تا چراغ کنگره برای دیگران روشن بماند. این مشاهده منجر به تأسیس لژیون‌های مالی برای اعضای سفر دوم شد تا بتوانند با هر میزان توانایی مالی، در این بخش خدمت کنند. این امر از این جهت بود که مشاهده شد چراغی که فرد برای خود روشن می‌کند، دیدگاه او را وسیع‌تر می‌سازد. هر فردی باید خود، چراغی در مسیرش روشن کند و با عقل و فکر خویش مسیر را طی نماید؛ زیرا طی کردن مسیر با درک شخصی، همواره بر پیمودن آن با راهنمایی دیگران ارجحیت دارد. کسانی که چراغی پیش پای خود روشن می‌کنند، مسیر سفر را واضح‌تر می‌بینند و دیدگاهی ۳۶۰ درجه می‌یابند و موانع پیش رو را بهتر شناسایی کرده و با سهولت از آن‌ها عبور می‌کنند. در مقابل، سفری که فرد اول با چراغ دیگران طی می‌کند، هرچند به پایان می‌رسد، اما با دشواری و اجبار همراه خواهد بود. در این فرآیند، مشاهده شد که افرادی که در لژیون مالی خدمت می‌کنند، به دلیل وسعت دید و تغییر در نگرش، سریع‌تر از دیگران به تکامل می‌رسند و حال بهتری دارند. مسئله اصلی در چگونگی پیمودن مسیر زندگی، در استفاده از نوری است که خودمان ایجاد می‌کنیم یا از دیگران دریافت می‌نماییم. زندگی زمانی زیباتر و مطلوب‌تر می‌شود که مسیر با چراغ شخصی روشن گردد؛ زیرا در تاریکی، فرد در معرض آسیب دیدن خود و دیگران قرار دارد. این مسیر روشن‌سازی دارای مراحل تکاملی است:
نور شخصی (چراغ خودی)در این مرحله، فرد تنها قادر است مسیر نزدیک به خود را ببیند و از زیبایی‌های آن بهره‌مند شود، هرچند که ترس‌ها و ناامیدی‌ها همچنان باقی است. نور موقت (کبریت) این مرحله نمادی از اقدامات کوتاه‌مدت و لحظه‌ای است که مسیر را برای مدت کوتاهی روشن می‌سازد و سپس خاموش می‌شود.مرحله دنوری یا نور پایدار (شمع): در این مرحله، فرد می‌آموزد که نور (یا توانمندی‌هایش) را برای روشن کردن مسیر دیگران نیز به کار گیرد، زیرا حال خوش فرد در گرو حال خوش اجتماع است و آسایش در حالی که دیگران در رنج باشند، محقق نخواهد شد.پهلوانی در گلریزان هم مثل نور(پروژکتور) والاترین درجه روشنگری، تبدیل شدن به منبع نوری است که مسافت‌های طولانی را برای همه همسفران روشن می‌سازد. این جایگاه، بالاترین سعادت را به همراه دارد و نشان‌دهنده آن است که فرد واسطه فیض و یاری‌رسان برای نیازمندان شده است. تأکید می‌شود که اقدامات نیک و بخشش (مانند بذری که کاشته می‌شود)، حتماً با برداشت همراه خواهد بود و نباید از کاشتن و روشن کردن نور برای دیگران هراس داشت. کسانی که در حوزه کشاورزی فعالیت دارند، به خوبی واقفند که صرفِ کاشتن بذر مرغوب، پایان کار نیست و به تنهایی منجر به حصول محصول قابل برداشت یا کالای ارزشمند تجاری نخواهد شد. این امر در مسیر درمان نیز صادق است؛ پس از مرحله کاشت بذر (انتخاب مسیر صحیح)، مرحله اساسی «داشت» فرا می‌رسد که طی آن باید محصول را از آفات و مخاطرات محافظت نمود. ما نیز بذری را که در مسیر کنگره کاشته‌ایم، چه آن‌هایی که تازه آغاز کرده‌اند و چه آن‌هایی که مدت‌هاست در این مسیرند، باید پاس بداریم. حفاظت از این بذر مستلزم مشارکت فعال در نهادهایی چون لژیون‌های مالی و سردار است. افرادی که پیش از این این مسیر را پیموده‌اند، آموزش می‌دهند که هنگام اهدای مال در کنگره، نباید انتظار بازگشت فوری مالی داشت؛ زیرا این مشارکت نه برای یک فرد، بلکه برای سیستمی است که هدف والای درمان اعتیاد را دنبال می‌کند. حضور در لژیون سردار این آموزش را می‌دهد که باید از شور صرف فراتر رفت و آن را به شعور و آگاهی تبدیل کرد. صرفِ روشن کردن یک چراغ (مانند پرداخت مالی) تنها لایه‌های پنهان وجود فرد را آشکار می‌سازد و فرصتی برای ترمیم حس‌هایی چون کینه، حسادت، خشم و آرزوهای بر باد رفته فراهم می‌آورد. عدم حضور مستمر در لژیون‌ها ممکن است مشارکت‌های قبلی را صرفاً در حد یک شور زودگذر باقی بگذارد. لژیون سردار زمینه‌ساز یافتن خود، هم‌حسی و هم‌نوایی با دیگران است و وسعت دید فرد را افزایش می‌دهد. تجربه شخصی ام نشان می‌دهد که مشارکت اولیه، هرچند اندک، با عشق و بدون کوچک‌شمردن مبلغ پرداختی ("پول ناچیز")، بذرهای عشق و محبت را می‌کارد که نتایج پربرکتی به همراه خواهد داشت. نتیجه این مشارکت، نه تنها در وفور مالی، بلکه در کسب برکت در امور روزمره و حفاظت فرزندان از بلایا تجلی می‌یابد؛ چنانکه فرد پس از ادای دین دنوری، به جای یافتن مشکلات، شاهد سر و سامان گرفتن کار فرزندش است. مثال دیگر، مسافری است که با نیت خرید ماشین در لژیون سردار عضو شد و سرانجام با حفظ ایمان، به آنچه خیر صلاحش بود دست یافت؛ زیرا خدمت مالی، غالباً خدمت معنوی را در پی دارد و بالعکس.که بی‌ربط به این دستور جلسه نیست به اتمام می‌رسونم امیدوارم عزیزان کم و کسری‌های صحبت من رو با مشارکت‌هاشون انشاالله ادامه بدن شاعر میگه که : به حباب نگران لب یک رود قسم و به کوتاهی آن لحظه شادی که گذشت،غصه هم می گذرد، آنچنانی که فقط خاطره ای خواهد ماند، لحظه ها عریانند و به تن لحظه خود، جامه اندوه مـپوشان هرگز…!!
زندگی ذره کاهیست، که کوهش کردیم، زندگی نام نکویی ست که خارش کردیم، زندگی نیست بجز نم نم باران بهار، زندگی نیست بجز دیدن یار، زندگی نیست بجز عشق، بجز حرف محبت به کسی، ورنه هرخار و خسی زندگی کرده بسی، زندگی تجربه تلخ فراوان دارد، دوسه تا کوچه و پس کوچه و اندازه یک عمر بیابان دارد، ما چه کردیم و چه خواهیم کرد در این فرصت کم.
خیلی ممنونم از وقت مشارکت،خودتان و آقای مهندس را تشویق کنید.

 

تایپ: مسافر محمودرضا لژیون۵ ، مسافر جواد لژیون۳، مسافر عباس لژیون۲ ، مسافر مهرداد لژیون۷
عکاس: مسافر طاها لژیون۲
ویرایش و ارسال: مسافر بهنام لژیون۷

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .