جسم و جانم نا امن از هر لغزش است
امّا DST تک روشِ ریزش است
با حرکت راه نمایان است بدان
تکرار بخشش با ضریب خمس آن
حمد خدا را، عضوی از این جمع مستانهام
هر دمی پر میکشد جایی، دل دیوانهام
جشن گلریزان است این، تا که باشم قدردان
تا ببخشم بیمنت از مال و جان
هر چه بخشم نیست جواب حاصلم سفلی
چون که درمان گشته گران مشکلم
من که بینم هر سال درختان ای عزیز
بهترش آید به دست هر چه بریزد، پاییز
اینکه فقط برگش ریخت آن هم بعدِ بار
پس چرا شاخههایش رشد کردند در بهار
مزد گلریزان، میشود جستن از اهرمن
کشاورز که با مشت فشاند و برگیرد، خرمن
خرمن، خرمن حاصل آن چند مشت
ذره ذره میدهم بهای ان دُر درشت
دُر درمان و رهایی از چنگال اعتیاد
مرگ تردید و بازگشت اعتماد
سراینده : مسافر علیرضا لژیون هفتم
بارگزاری و ارسال : گروه سایت اسبیکو
- تعداد بازدید از این مطلب :
161