دلنوشته مسافرعلیرضا رهجوی راهنمای محترم آقای حسین لژیون چهارم نمایندگی شیروان پیرامون "جشن گلریزان "
سلام دوستان، علیرضا هستم یک مسافر.
گلریزان برای من فصل رویش عشق است؛ فصلی که در آن، دستان انسانها جوانه میزنند و دلها شکوفه میدهند.
در این روزها، کنگره ۶۰ به باغی تبدیل میشود که بوی محبت از هر گوشهاش به مشام میرسد.
اینجا، هیچکس فقیر نیست، چون همه غنی از عشق و ایماناند.
گلریزان یعنی لحظهای که دل، فرمان میدهد و عقل، در برابر نور بخشش سر تعظیم فرود میآورد.
یعنی بفهمم آنچه میدهم، در حقیقت میکارم؛ و آنچه میماند، برکت است نه نقصان.
من در کنگره آموختم که پول، وقتی رنگ ایمان میگیرد، دیگر عدد نیست؛ تبدیل به نوری میشود که سقف این خانه را روشنتر میکند.
در گلریزان، ما پول نمیدهیم، بلکه ایمان میکاریم، عشق مینویسیم و امید میسازیم.
هر پاکت، نشانهی یک دل بیدار است؛ هر لبخند، شعلهای از شکرگزاری.
ما در کنار هم یاد گرفتهایم که بخشش، زیباترین شکل زندگیست؛ زیرا هر کس که میبخشد، آزاد میشود از بخل، از ترس، و از منیت.
گلریزان یادآور آن لحظه است که خداوند، لبخند میزند و میگوید: «دیدی؟ انسان هنوز زیباست.»
اینجا، عددها کوچکاند، اما نیتها بزرگ.
اینجا، هر دستی که بخشش میکند، چراغی در مسیر دیگری روشن میسازد.
کنگره برای من خانهایست که با آجرهای عشق ساخته شده؛ و گلریزان، روزیست که همه با هم دیوارهای این خانه را استوارتر میکنیم.
در این خانه، هیچکس تماشاگر نیست؛ همه سازندهایم، هر یک به اندازهی قلبمان.
گلریزان یعنی با لبخند، با عشق، با اشک شوق بگویی:
خدایا، من آمدم تا بخشش را زندگی کنم، نه فقط بگویم.»
و چه افتخاری بالاتر از این که در کنگره ۶۰، عشق را نه در سخن، بلکه در عمل معنا میکنیم.
گلریزان یعنی ایمان جاری، عشق ماندگار، و انسانیت در زیباترین شکل خود.
گلریزان 1404
مرزبان خبری: مسافر صادق
تایپ: مسافر علیرضا لژیون چهارم
ارسال: مسافر محمد
- تعداد بازدید از این مطلب :
75