English Version
This Site Is Available In English

نفع ما در نفع جمع است

نفع ما در نفع جمع است

جلسه ششم از دوره اول سری کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ ویژه‌ی مسافران نمایندگی دلیجان با استادی راهنمای تازه واردین مسافر حمید ، نگهبانی مسافر عباس و دبیری مسافر میلاد، با دستور جلسه:« گلریزان»، روز دوشنبه  19 آبان ماه 1404درساعت ۱۷ آغاز به کار نمود.

سخنان استاد:

از خداوند متعال سپاسگزار و شاکرم و از آقای مهندس و همچنین از آقای محمد اسرافیلیان، نگهبان لژیون سردار نمایندگی، صمیمانه تشکر می‌کنم که این فرصت را در اختیار من گذاشتند تا در اینجا خدمت کنم. از تمامی خدمتگزاران، از ایجنت محترم، مرزبان عزیز، همه دست‌اندرکاران و تمامی عزیزان حاضر در جلسه نیز صمیمانه سپاسگزارم که حضور دارید و بنده نیز در کنار شما هستم.

واقعیت این است که تجربهٔ جایگاه استادی در هفتهٔ گل‌ریزان، باور کنید که برای من بسیار تأمل‌برانگیز بود. اگرچه پیش از این نیز در جلسات اینجا و دیگر شعب، تجربهٔ استادی داشته‌ام، اما در این هفته به‌واقع تپش قلب گرفتم. چرا که این هفته، هفتهٔ بسیار بزرگ و مهمی است و به من یادآوری می‌کند که باید بازنگری کنم و ببینم در کجا ایستاده‌ام و در چه انرژی‌ای زندگی می‌کنم.

این اندیشه را می‌کردم که لژیون سردار و هفتهٔ گل‌ریزان، در واقع فرصتی است برای تغییر، فرصتی است برای حرکت و فرصتی است برای آغاز یک تحول. گویی می‌خواهید بیمه‌ای انجام دهید که سرنوشت کل سال شما را تحت پوشش قرار دهد؛ می‌خواهید سرنوشت سال خود را در زمینه‌های علمی، مالی، رفتاری، احوال درونی و هر هدف و مسئلهٔ دیگری که دارید، رقم بزنید. از دیدگاه من، گل‌ریزان نقطهٔ آغاز و کلید حل این دست مسائل است.

همان‌طور که در سی‌دی‌های آقای مهندس نیز بر آن تأکید شده  باید از خود بپرسم: "من در کنگره ۶۰ چه آموختم؟ چه تغییراتی کرده‌ام؟ چه چیزهایی در من بود که اکنون نیست؟" وقتی برای هر یک از این تغییرات حساب باز می‌کنی، درمی‌یابی که هر یک معجزه‌ای است. بارها در سخنان مهندس اشاره شده که خود متد "دی.اس.تی" یک معجزه است. به‌راستی که چنین است! این یک علم است که دنیا را تغییر داده و دانش را دگرگون کرده است. در مورد بیماری که تمامی علم پزشکی و دانشمندان جهان در برابر آن درمانده و عاجز بودند، حتی از به کار بردن کلمهٔ "بهبودی" به جای "درمان" ناتوان مانده بودند. این، معجزه است. "دی.اس.تی" معجزه است و کنگره دارد معجزه انجام می‌دهد.

ما می‌دانیم که این علم، برای زندگی و برای هر ساختار و حرکتی، به سه رکن اصلی نیاز دارد: اول، خود علم که بنیان آن را آقای مهندس نهاده‌اند و سرچشمه‌اش است. دوم، نیروی انسانی که خود ما اعضا هستیم. و سوم، مسئلهٔ مالی. این سه، اضلاع یک مثلث هستند و باید در کنار هم باشند. اگر یکی نباشد، هیچ تصویری شکل نمی‌گیرد و هیچ حرکتی انجام نمی‌شود. این حرکت، با تکیه بر این علم، به‌راستی دارد معجزه می‌آفریند. حال، اگر من بخواهم در زندگی‌ام معجزه‌ای رخ دهد – مگر درمان و حل شدن مسئلهٔ اعتیاد، خود معجزهٔ کوچکی بود؟ – آیا آن جهان‌بینی، آن نگاه، آن افکار و اندیشه‌ها، اگر خارج از کنگره بود، اصلاً قابل دستیابی بود؟ این دستاوردها چقدر ارزش دارد؟ اگر بخواهم واقعاً به این برکات دست یابم، باید در این زمینه مشارکت کنم. در هفتهٔ گل‌ریزان، اگر بخواهم معجزه‌ای در زندگی‌ام رخ دهد، باید حرکتی انجام دهم. زیرا تمام آنچه در درون شکل می‌گیرد، در بیرون نیز متجلی می‌شود.

این حال خوب، این معجزه‌ای که برای خود من، برای خانواده‌ام رخ داده، این تغییر نگاه، این دگرگونی روان و این درمان بیماری – آیا من واقعاً این تفکر و این وسعت دید را پیدا کرده‌ام که بخواهم همین معجزه در زندگی دیگران نیز رخ دهد؟ مگر کم هستند خانواده‌هایی که به‌واقع متلاشی می‌شوند؟ مگر کم هستند زن و شوهرهایی که از هم جدا می‌شوند؟ مگر کم هستند کودکانی که در اثر همین مسئلهٔ اعتیاد و مشکلات ناشی از آن، بدون پدر و مادر می‌مانند؟

هرچه وسعت دید و نگاه من بالاتر باشد، بیشتر درمی‌یابم که اگر در جامعه‌ای، ساکنان آن خراب باشند، حتی اگر بنا آباد باشد، کم‌کم رو به نابودی خواهد رفت. این پیام بسیار مهمی است. اگر من در این شهر، در این آبادی و در این محله زندگی می‌کنم، اگر آن محله آباد و ساکنان آن سالم باشند، من نیز در آسایش خواهم بود. نفع من در نفع جمع است. از سوی دیگر، این حرکتی که انجام می‌دهم، علاوه بر بار معنوی، بار مادی نیز دارد. اگر بخواهم در زمینه مالی رشد کنم، باید از نقطه‌ای حرکت کنم که این حرکت من در کل هستی تأثیر بگذارد.

هستی بر اساس قاعدهٔ "بده‌بستان" است؛ هر حرکتی که بکنی، به شکلی به تو بازمی‌گردد. حال باید ببینم که من چقدر می‌خواهم و در کجا می‌خواهم حرکت کنم و رشد کنم؛ آیا تنها به همان درمان اولیه راضی هستم – که البته همین هم بسیار ارزشمند است و هرکسی می‌تواند به آن بسنده کند – یا اینکه می‌خواهم فراتر روم؟ من تا کجا را می‌خواهم و چقدر می‌خواهم؟ خداوند خود فرموده است: "بخواهید، زیاد از من بخواهید." و برای خواستن نیز باید تلاش کرد. بسیار صحبت کردم. در مورد لژیون سردار و هفتهٔ گل‌ریزان، سخن بسیار است. از اینکه به سخنان من گوش دادید، صمیمانه سپاسگزارم.

عکس: مسافر رضا-لژیون دوم

تایپ و ارسال خبر:همسفر مسعود-نگهبان سایت

نمایندگی دلیجان

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .