English Version
This Site Is Available In English

مصاحبه-گلریزان

مصاحبه-گلریزان

سوال: لطفاً به رسم کنگره ۶۰، خودتان را معرفی نمایید:

پاسخ: سلام دوستان. محسن هستم، یک مسافر. آخرین مواد مصرفی‌ الکل، تریاک و شیرهٔ خوراکی، مدت تخریبم بیش از ۱۴ سال، مدت ۱۳ ماه و ۱۹ روز سفر کردم باروش دی‌اِس‌تی همراه با داروی اُتی در لژیون ۲۵، شعبه سلمان فارسی اصفهان، به کمک راهنمای محترم، آقای عباس، مدت رهایی، سه سال و چند ماه، ورزش در کنگره، والیبال.

سوال: از نظر شما، «گل‌ریزان» در کنگره ۶۰ به چه معناست؟

پاسخ: جا دارد در ابتدا از دوستان لژیون سردار شعبه دلیجان تشکر کنم که به من اجازه دادند در این جایگاه حاضر شوم و آموزش ببینم. در پاسخ به سؤال شما؛ گل‌ریزان یک جشن در کنگره ۶۰ است. ما در کنگره جشن‌های مختلفی داریم؛ مانند جشن راهنما، جشن هم‌سفر، جشن مرزبان و ایجنت، و جشن دیده‌بان‌ها. در این جشن‌ها، از افرادی که در جایگاه‌های مختلف به ما خدمت می‌رسانند، قدردانی می‌کنیم. اما جشن گل‌ریزان به نظر من، تشکر کردن از خود شخص است. یعنی هر فرد در جشن گل‌ریزان، در واقع از خودش تشکر می‌کند. این یک حس دلی است؛ اینکه من در این گل‌ریزان چقدر برای خودم بها قائلم؟ چقدر به خودم ارزش می‌دهم؟ و آیا اصلاً می‌توانم در گل‌ریزان شرکت کنم یا نه؟ پاسخ این است که می‌توانم شرکت کنم. در حقیقت، در گل‌ریزان کنگره ۶۰، همهٔ افراد باید شرکت کنند.

سوال: کدام قسمت از آموزش‌های کنگره ۶۰ باعث می‌شود یک شخص وارد لژیون سردار شود و چه اتفاقی می‌افتد که فرد، «دنور»، «پهلوان» یا «نشان بی‌نشانی» می‌شود؟

پاسخ: ببینید، تمام قسمت‌های آموزش‌های کنگره ۶۰ برای من، محسن، در همهٔ زمینه‌ها و دقیقاً در تمام روش‌های زندگی‌ام تأثیرگذار بوده است. من نیامدم که فقط اعتیادم را درمان کنم؛ درمان اعتیاد برای من در کنگره ۶۰، تنها یکی از راه‌ها و دستاوردها بود. در کنگره ۶۰، «روش زندگی کردن» به من آموزش داده شد. اینکه بخواهم بگویم کدام بخش بیشتر به درد من خورد، باید بگویم که همهٔ آموزش‌های کنگره ۶۰ به دل می‌نشیند. همهٔ این آموزش‌ها، دست به دست هم، همانند وادی‌ها که زنجیروار به هم متصل هستند، برای زندگی بهتر و بهتر زندگی کردن من تأثیرگذار بوده‌اند.
ورود به لژیون سردار و اینکه من بخواهم«پهلوان» یا «سردار» شوم، مشارکت کنم یا «نشان بی‌نشانی» را اعلام کنم، به همهٔ آموزش‌های کنگره ۶۰ مرتبط است. وقتی من حساب کتاب می‌کنم، اولاً از دام اعتیاد نجات پیدا کردم. سپس به صحبت‌های مهندس (بنیان‌ کنگره) و استادم گوش دادم و سلسله‌مراتب و احترام به همه را در این شعبه و در کنگره ۶۰ به من آموختند. این موارد باعث شد که من خودم را بشناسم، خودم را بیشتر پیدا کنم و بتوانم معنای «بخشش» را درک کنم. زیرا واقعیت این است که کنگره ۶۰ از ابتدا پول نداشت. این با بخشش همهٔ اعضای لژیون سردار بود که کنگره ۶۰ پابرجا ماند. درست است که علم کنگره از آقای مهندس است، اما ضلع مالی آن را خود اعضای کنگره ۶۰ تأمین کردند و این، واقعاً همان بخشندگی ماست. این بخشندگی منِ مسافر است که می‌توانم آن را داشته باشم، چرا که به موجب بخشندگی فرد دیگری، من به رهایی رسیدم.

سوال: توصیهٔ شما به کسانی که می‌خواهند در جشن گل‌ریزان شرکت کنند، اما واهمه و ترس دارند که این اتفاق برایشان حاصل نشود، چیست؟

پاسخ: باید بگویم که در جشن گل‌ریزان، نیروهای اهریمنی وقتی می‌خواهیم کاری خیر انجام دهیم، به شکل‌های بسیار زیبا و با لباس‌های قشنگ به سراغ آدم می‌آیند. وقتی قصد داریم در گل‌ریزان مشارکت کنیم، این برای خود من هم پیش آمد. زمانی که می‌خواستم «دنور» شوم، یک بیماری داشتم که حتی نیاز به عمل جراحی داشت. کبدم سه کیست بسیار بزرگ داشت و تمام پزشکان خارج از کنگره می‌گفتند باید فوراً عمل شوم. در آن لحظه، نیروهای اهریمنی به سراغم آمدند و می‌گفتند: «کنگره ۶۰ را کنار بگذار و به فکر درمان خودت باش». اما خداشکر را که من روی ترسم پا گذاشتم و اعلام دنوری کردم و حتی آن بیماری نیز عمل شد و الآن در صحت و سلامت کامل به سر می‌برم.
توصیه‌ام این است که اگر می‌خواهید کار خیری انجام دهید،باید به خودتان یک سری بزنید. نیروهای اهریمنی به شکل‌های متفاوت و با لباس‌های بسیار زیبا به سراغ شما می‌آیند. نباید اجازه دهید که آنها بر شما غلبه کنند و آنچه را که می‌خواهند از شما بگیرند. زیرا نیروهای اهریمنی به نور نیاز دارند. وقتی می‌خواهند شما را از شرکت در لژیون سردار منصرف کنند، باید به خودتان نهیب بزنید و ببینید چطور به این حال خوش رسیده‌اید. باید روی ترس خود دست بگذارید و نگذارید آن ترس بر شما غلبه کند و به سکون و ایستایی برسید.

سوال: چرا می‌گویند کسانی که بیشتر نیاز دارند یا مشکل‌هایی دارند، باید بیشتر در جشن شرکت کنند؟
پاسخ: زیرا اگر ما مشکل یا احتیاجی نداشتیم، اکنون اینجا نبودیم. من محسن، هم از لحاظ جسمانی مشکل داشتم، هم از لحاظ مالی و هم اجتماعی. وقتی به کنگره آمدم، یک بار دیگر جسم سالم به من داده شد. کنگره روش زندگی کردن را به من نشان داد و آن را به من آموزش داد. من باید کاری کنم که یک نفر دیگر نیز بتواند آن حال خوش را درک کند.

سوال: اگر سخن پایانی در مورد گل‌ریزان دارید، بفرمایید:

پاسخ: در پایان، از دوستان، همکاران و تمام اشخاصی که با جان و دل در کنگره ۶۰ و شعب مختلف آن خدمت می‌کنند، تشکر می‌کنم. به خاطر دارم با یکی از ایجنت‌ها صحبت می‌کردیم و او گفت: «ممنون از مهمان‌نوازی شما»، اما جملهٔ درستی گفتند که «اینجا خانهٔ خودمان است». یعنی هر کجای ایران و در هر شعبه‌ای از کنگره ۶۰ که برویم، خانهٔ خودمان است. زیرا همهٔ ما برادرانی هستیم که یکدیگر را پیدا کرده‌ایم و در این جهان خاکی در کنار هم قرار گرفته‌ایم. خدا را هزاران بار شکر می‌کنم که در کنار مهندس هستیم، ایشان را می‌بینیم و گل رهایی خود را از دستان خود آقای مهندس گرفتیم. ما روزانه از آموزش‌های ایشان، چه برای زندگی بهتر، چه از نظر اجتماعی و اقتصادی، استفاده می‌کنیم.باید  قدردان آقای مهندس باشیم و به هر نحوی که می‌توانیم، بیشتر در کنگره ۶۰ خدمت کنیم تا ماندگار باشیم. راهنمایم می‌گفت: «محسن، گرفتن گل رهایی و رهایی از دام اعتیاد یک طرف قضیه است؛ طرف دیگر، ماندن و خدمت کردن است». خدا را شکر می‌کنم که در کنگره ۶۰ ماندم و دارم خدمت می‌کنم. در پایان، از اعضای لژیون سردار دفتر تهران، از دیده‌بان محترم آقای زرکش و همچنین تمام همکارانی که در دفتر تهران خدمت می‌کنند و به من اجازه دادند در این گروه  باشم و به شعبه دلیجان بیایم و با دوستان همکاری داشته باشم، کمال تشکر را دارم. بسیار ممنونم.

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .