همسفر زهرا:
۱. برای آشنایی بیشتر دوستان با شما لطفاً به رسم کنگره خودتان را معرفی کنید:
سلام دوستان، زهرا هستم یک همسفر. آنتیایکس مصرفی مسافرم شیره کشیدنی، به راهنمای مسافرم، مسافر منوچهر شجاعی و راهنمای خودم همسفر ناهید، رشتهی ورزشی مسافرم والیبال و ورزش خودم دارت است. اکنون یک سال و هشت ماه است که آزاد و رها هستیم.
۲. لطفاً تفاوت دیدگاه خود را در مورد بخشش قبل از کنگره و بعد از آموزشهای کنگره و عضویت در لژیون سردار بیان کنید:
بخشش دلی بزرگ میخواهد و به توان مالی مربوط نیست. بذر بخشش در وجود تمام انسانها هست، اما باید کسی باشد که به ما بیاموزد چگونه آن را رشد دهیم. قبل از کنگره هم من و هم مسافرم بخشنده بودیم؛ برای مثال در زلزله کرمانشاه وسایل زیادی تهیه کردیم و به همنوعانمان که درگیر سختی بودند کمک کردیم، یا در روز نیکوکاری در حد توان وسایلی تهیه میکردیم و به نیازمندان میرساندیم.
اما وقتی وارد لژیون سردار شدم، حس و حال متفاوتی را تجربه کردم. آنقدر زیبا بخشیدن را آموزش میدادند که لذت درونم چند برابر شد. فهمیدم لذتی که در بخشش وجود دارد در هیچ جای دیگری پیدا نمیشود.
۳. با توجه به تجربهی پهلوانی مسافرتان، شما بفرمایید چگونه بعد از دریافت شال پهلوانی هنوز تشنهی این خدمت هستید؟
به قول آقای مهندس: «اساس کار کنگره بر مبنای عشق و محبت است. دیگران کاشتند و ما خوردیم؛ ما میکاریم تا دیگران بخورند.» وقتی شال پهلوانی را بر گردن مسافرم دیدم، حس و حالی وصفناپذیر در وجودم شکل گرفت. وقتی حال امروز خودم را با روزهای پیش از ورود به کنگره مقایسه میکنم، میفهمم هیچ لذتی بالاتر از بخشش آگاهانه و عاشقانه نیست.
وقتی ایمان من به قدرت مطلق قوی باشد، آرامش و آسایش در وجودم جاری میشود و هنوز هم تشنهی بخشیدن و بخشندگیام. همانطور که خورشید بیدریغ نورش را به تمام عالم میبخشد، من نیز میخواهم ذرهای از آن عشق را در وجودم جاری کنم. وقتی پروردگار این فرصت زیبا را به من داده است، باید فرمانش را اجرا کنم و برای نسلهای آینده ببخشم. من ذرهای از این جهانم، پس از خورشید الگو میگیرم تا ببخشم، بیمنت و از روی عشق، تا به حال خوب و آرامش برسم و مورد قبول قدرت مطلق قرار بگیرم.
۴. به عقیدهی شما چگونه میتوان ظرف وجودی را با بخشش بزرگ کرد تا از نفرت به سمت عشق رسید؟
ظرف وجودی هر انسانی با تزکیه و پالایش، با بخشیدن و بخشش و با کسب علم و آگاهی از ضدارزشها خالی و به ارزشها پر میشود. وقتی ظرف وجودیمان از عشق و محبت پر شود، حس و حالمان بهکلی تغییر میکند. چون بار سنگینی را از دوش انسانی که نیازمند است برمیداریم. امکان ندارد چراغی برای کسی روشن کنی و خود در تاریکی بمانی. این همان لحظهای است که از نفرت به عشق میرسی؛ عشقی که از جنس نور و آرامش است.
همسفر طاهره:
1. برای آشنایی بیشتر دوستان با شما لطفاً به رسم کنگره خودتان را معرفی کنید:
سلام دوستان طاهره هستم همسفر رضا با آنتی ایکس مصرفی مسافرم تریاک، شیره و الکل وارد کنگره شدیم و به روش DST و با داروی اپیوم تینکچر و راهنمایی مسافر حبیب محبتیان و همسفر ترانه سفر کردیم. اکنون ۵ سال و ۸ ماه است که آزاد و رها هستیم. همچنین سفر تغذیه سالم داشتم و به روش دژاکام ۱۲ کیلو کاهش وزن پیدا کردم با راهنمایی همسفر فهیمه، مدت رهایی ۶ ماه.
2. چه انگیزهای باعث شد که امسال در جایگاه پهلوانی مشارکت کنید؟
به قول آقای مهندس، در وادی پنجم اگر نتوانیم ساختار ذهنی و تفکر خودمان را به ساختار اجرایی و عملیاتی تبدیل کنیم، هیچ میوهای به دست ما نمیرسد و لذتِ داشتهها را تجربه نمیکنیم. به نظر من، خدمت مالی یعنی لذت بردن و قدردانی از داشتهها؛ البته تمنای دل هم میخواهد.
3. چگونه این توانایی را پیدا کردید که بخشی از مالتان را به کنگره ببخشید؟
فردی را تصور کنید که هزاران سکه طلا دارد اما از گرسنگی در حال مرگ است، چون نمیتواند حتی یکی از آن سکهها را بدهد تا نانی بگیرد و زنده بماند. در مسیر بخشش، مثلث عشق، عقل و ایمان است که به انسان قدرت و توانایی میدهد. آقای مهندس در جایی شعری از مولوی بیان میکنند: آب کم جوی، تشنگی آور به دست تا بجوشد آب از بالا و پست یعنی خواستهات را قوی کن.
4. اگر بخواهید یک فهمی از جشن گلریزان داشته باشید، در یک جمله آن را توضیح بدهید؟
هر کار ما اثرش در کل هستی پخش میشود، و ما میتوانیم در روز گلریزان به زیباترین شکل آن را ثبت کنیم.
طراح سوال: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون یکم)
ارسال: همسفر طاهره رهجوی راهنما همسفر ترانه (لژیون سوم) نگهبانسایت
همسفران نمایندگی اِرم کرج
- تعداد بازدید از این مطلب :
208