English Version
This Site Is Available In English

لژیون سردار یعنی آموزش درس: بخشش و وفای به عهد

لژیون سردار یعنی آموزش درس: بخشش و وفای به عهد

جلسه پنجم  از دوره ششم لژیون سردار نمایندگی شیروان به استادی راهنمای محترم  مسافرمجتبی، نگهبانی مسافر یوسف و دبیری راهنمای محترم مسافر مجید با دستور جلسه " وادی نهم: وقتی نیرویی از کم شروع شود و به درجه بالا وبالاتری برسد نقطه تحمل پیدا می شود " 13 آبان ماه ۱۴۰۴ ساعت 15:30 آغاز به کارکرد.

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان مجتبی هستم یک مسافر. از ایجنت محترم، نگهبان و دبیر جلسه تشکر می‌کنم که امروز اجازه خدمت در این جایگاه را به من دادند. بسیار خوشحال و مفتخرم که امروز در کنار شما هستم؛ جمعی از انسان‌های عاشق، بخشنده و مسئول که هر یک به‌نوبه‌ی خود برای احیای انسان‌ها تلاش می‌کنند.
دستور جلسه‌ی امروز وادی نهم است:
«وقتی نیرویی از کم شروع شود و به درجه‌ی بالا و بالاتری برسد، نقطه‌ی تحمل پیدا می‌شود.»
این قانون زیبا نه‌تنها در انسان، بلکه در تمام اجزای هستی جریان دارد؛ از رشد گیاهان تا تعالی روح بشر. وادی نهم ارتباط مستقیم با لژیون سردار دارد، زیرا سردار، لژیون عشق و محبت است؛ مظهر وادی چهاردهم.
در این لژیون دو درس بزرگ می‌آموزیم: “بخشش” و “وفای به عهد”.
بخشش یعنی گذشتن از خود، از خواسته‌ها، از حسابگری‌های مادی؛ و وفای به عهد یعنی ایستادن پای حرفی که زده‌ای، پای قولی که داده‌ای. اگر در گلریزان مبلغی را اعلام کرده‌ام، باید با عشق و وفاداری آن را ادا کنم؛ این همان تحقق عشق در عمل است.
همان‌طور که استاد امین فرموده‌اند:
شادی حقیقی در آن نیست که ما چون ستاره‌ها بدرخشیم، بلکه در آن است که به دیگران کمک کنیم تا آنان نیز مانند ستاره بدرخشند.

 سخنی از مهندس دژاکام:
ما در زندگی همه مسافریم. مال و ثروت مال ما نیست، فقط امانتی در دست ماست. وعده‌های الهی دروغ نیستند، باید بکاریم تا برداشت کنیم؛ دنیا مزرعه‌ی آخرت است.
این جملات برای من تبدیل به باور شده‌اند. سال‌ها در کنگره بودم و شاید در ابتدای راه فقط برداشت می‌کردم بدون اینکه چیزی بکارم. تا زمانی که فهمیدم باید شروع کنم به «کاشتن». باید ببخشم، تا دوباره انرژی دریافت کنم. جهان هستی ترازوی دقیقی دارد؛ هر چه می‌دهی، چند برابرش به تو بازمی‌گردد، اما با گذر از درد، با رسیدن به نقطه‌ی تحمل.
بخشیدنِ راحت، رشدی برای انسان ندارد. اگر مبلغی پرداخت کردی و در دلت هیچ تکانی نخورد، رشدی حاصل نشده است. همان‌طور که بدن در ورزش باتحمل درد رشد می‌کند، روح انسان نیز باگذشت از راحتی و عبور از دردِ بخشش، به ظرفیت بالاتری می‌رسد.

در گلریزان باید جوری ببخشیم که “جیب‌مان متوجه شود”، که “دلمان حرکتی حس کند”، که«دردِ شیرینِ بخشیدن” را تجربه کنیم. همان‌جاست که نقطه‌ی تحمل و رشد معنوی شکل می‌گیرد
در مسیر ده‌ساله‌ی حضورم در کنگره، هرگز از خدمت فاصله نگرفتم. از روز اول در شیروان، تعدادمان شاید ده یا پانزده نفر بود؛ اما امروز شاهد جمعی بزرگ و متحدیم که حاصل عشق، تحمل و گذر زمان است. من از سال ۹۵ تا امروز بدون غیبت در جلسات حاضر بودم، خدمت کردم، مرزبانی کردم و یاد گرفتم که خدمت یعنی سرمایه‌گذاری برای رشد خودم، نه دیگران.
سال‌ها پیش وقتی در جشن گلریزان شرکت کردم، مبلغی اندک نهادم – شاید پنجاه‌هزار تومان – آن روز هزینه‌ی زیادی بود، ولی تأثیرش بی‌نهایت بود، چون از دل بود. امروز می‌فهمم همان لحظه‌ی بخشیدن، همان ارتعاش عشق، جهانی از انرژی الهی را حرکت می‌دهد. این پول‌ها فقط رقم نیستند؛ انرژی‌ هستند. انرژیِ رهایی، انرژیِ تبدیل تاریکی به روشنایی.
وقتی در گلریزان کمک می‌کنی، تصور کن پولت چگونه در مسیر احیای انسان‌ها خرج می‌شود:
مادری که دیگر گریه نمی‌کند چون فرزندش درمان شده، خانواده‌ای که دوباره آرامش را تجربه می‌کند، انسانی که از جهنم اعتیاد به صلح بازگشته است. این‌ها دستاورد همان یک‌لحظه بخشش ماست.
هیچ‌کدام از ما مالک این حرکت نیستیم؛ نه ایجنت، نه نگهبان، نه مهندس، نه شعبه.
ما همه اعضای «جمعیت احیای انسان» هستیم. هر کس در اندازه خودش سهم دارد. ملک و مکان برای هیچ فردی نیست، بلکه برای محبت، برای نجات انسان‌هاست.

مهندس دژاکام می‌فرمایند:
کمک کنید همسایه‌تان قوی‌تر شود، چون اگر ضعیف شود، فردا از دیوار خانه‌ی شما بالا می‌آید.
بنابراین بخشش برای دیگران در حقیقت بخشش برای خودِ ماست؛ برای امنیت ما، آرامش ما، رشد ما. انسان زمانی به تکامل می‌رسد که صفت بخشندگی را در خود زنده کند. اگر همه‌ی صفات نیک را داشته باشی اما بخشنده نباشی، هنوز به خدا نزدیک نشده‌ای.
من در تجربه‌ی سفرم آموخته‌ام که خدمت و بخشش هرگز باعث فقر نمی‌شود؛ برعکس، مسیر ثروت و آرامش را باز می‌کند. شاید حسابگرانه تصور شود که چون وقت و مال خود را صرف کنگره کرده‌ام، عقب‌افتاده‌ام؛ اما واقعیت این است که امروز خدا را شکر خانه‌دارم، ماشین دارم، آرامش دارم. این نتیجه‌ی قانون الهی است — کاشت و برداشت، بخشش و وفا، صبر و پاداش.

در پایان اجازه دهید شعری زیبا را تقدیم کنم که خلاصه‌ی عشق و بخشش را بیان می‌کند:
ای که می‌پرسی نشان عشق چیست،
عشق چیزی جز ظهور مهر نیست.
عشق یعنی مشکلی آسان کنی،
دردی از درمانده‌ای درمان کنی.
درمیان این‌همه غوغا و شر
عشق یعنی کاهش رنج بشر،
عشق یعنی گل به‌جای خار باش
پل به‌جای این‌همه دیوار باش.
عشق یعنی تشنه‌ای خود نیز اگر
واگذاری آب را بر تشنه‌تر،
هرکجا عشق آید و ساکن شود،
هر چه ناممکن بود ممکن شود.

پس بیایید در جشن گلریزان، هر یک صدِ خود را بگذاریم، با تمام وجود ببخشیم و حسِ رشد را لمس کنیم. بدانیم که بخشش فقط برای دیگران نیست؛ برای صیقل دادن قلب خودمان است. وادی نهم و چهاردهم را در عمل تجربه کنیم — یعنی عشق، وفا، بخشش و انسانیت.


مرزبان خبری : مسافر صادق
عکاس : مسافر صادق
ویراستاری و تایپ : مسافر محمد
ارسال: مسافر محمدرضا

 

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .