English Version
This Site Is Available In English

درختی که همه‌ میوه‌هایش زهرآگین است، باید به تدریج و از ریشه اصلاح شود

درختی که همه‌ میوه‌هایش زهرآگین است، باید به تدریج و  از ریشه اصلاح شود

جلسه یازدهم از دور بیست و یکم سری کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ ویژه مسافران نمایندگی دهخدا با استادی: راهنما مسافر احسان ، نگهبانی مسافر سعید و دبیری مسافر حسن با دستور جسله "وادی نهم،وقتی نیرویی از کم شروع بشود و به درجه بالا و بالاتری برسد،نقطه تحمل پیدا می شود" در  تاریخ: سه‌شنبه  13  آبان ۱۴۰۴ رأس  ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد :


سلام دوستان احسان هستم یک مسافر،از نگهبان جلسه ، دبیر، ایجنت گرامی آقا مصطفی و گروه مرزبانی سپاسگزارم که به من فرصت دادند در این جایگاه خدمتگزار باشم و اولین مشارکتم را در جمع شما عزیزان داشته باشم. امیدوارم امروز بتوانیم حق مطلب گوشه‌ای از  وادی نهم را ادا کنم؛ هرچند که حقیقت آن، تنها از زبان مهندس دژاکام ادا می‌شود.  آقای مهندس می‌فرمایند: وقتی نیرویی از نقطه‌ای کوچک آغاز شود و به درجات بالاتر برسد، به نقطه‌ی تحمل می‌رسد. این نیرو می‌تواند در دو مسیر حرکت کند: مسیر منفی یا مسیر مثبت. در مسیر منفی، همه‌ی ما تجربه کرده‌ایم که چگونه به جایی می‌رسیم که از همه‌جا مانده‌ایم و هیچ دستی برای یاری نیست؛ زیرا نیروهای منفی ما را به عمق تاریکی فرو می‌برند. ورود به تاریکی استاد نمی‌خواهد؛ کافی است وارد شوی، لذتش را بچشی و اسیر شوی. اما خروج از آن و یافتن راه درمان، نیازمند استاد و آموزش است.  من بارها ترک‌های متعدد را تجربه کرده بودم، می‌دانستم مشکلی هست، می‌دانستم شیطان مرا اسیر کرده، اما راه درمان را نمی‌دانستم.

با ورود به کنگره و آموزش‌های آقای مهندس فهمیدم که باید همه‌ی خرابی‌ها را اصلاح کنم. ایشان می‌فرمایند: درختی که همه‌ی میوه‌هایش زهرآگین است، باید از ریشه اصلاح شود. من ابتدا فکر می‌کردم فقط مواد مخدر باید درمان شود، اما دریافتم که در کنار آن بسیاری از ضد ارزش‌ها و ناآگاهی‌ها نیز باید اصلاح شوند.  وقتی یک ‌پنجم دارو کم می‌شود، باید یک ‌پنجم دانایی بالا برود. این افزایش دانایی تنها با آموزش و صبر به دست می‌آید. همان نقطه‌ی تحمل است که به مرور در ما شکل می‌گیرد و میوه‌ی درخت کنگره را به بار می‌نشاند. درمان یک فرآیند سلولی و تدریجی است، نه یکباره.  در مسیر مثبت ،انسان نیازمند استاد است. همان‌طور که گفته‌اند: «بی ‌پیر به خرابات مرو ، هرچند که سکندر زمانی.» آموزش، راهنما و رهبر می‌خواهد تا انسان را از نفس اماره جدا کند و به دانایی برساند. استاد امین در جزوه‌ی جهان‌بینی می‌فرمایند: مثلث تفکر، تجربه و آموزش باید هم‌زمان پیش برود. من تجربه داشتم، اما اینجا آموزش گرفتم تا به تفکر برسم.  بهترین حالت برای رهجو آن است که باور کند راهنمایش از همه بهتر می‌داند؛ زیرا سخن راهنما است که نقطه‌ی تحمل را در ما بالا می‌برد و ما را به پایان سفر می‌رساند. نقطه‌ی تحمل یعنی حتی در نبود راهنما هم بتوانم دارو را به موقع مصرف کنم، دروغ نگویم، غیبت نکنم و به عهد خود وفادار بمانم.  کنگره 60 به ما می‌آموزد چگونه زندگی کنیم. کافی است دل به کار بدهیم و آموزش‌ها را به عمل تبدیل کنیم. دیروز در تهران، دو نفر از بچه‌های قزوین شال پهلوانی دریافت کردند. امیدوارم این جایگاه نصیب همه‌ ما شود.  هفته‌ی آینده جشن گلریزان است؛ جایی که سخن و عمل سنجیده می‌شود. آنچه گذشتگان در سبد انداختند، امروز به صورت زمین و ساختمان در قزوین به ثمر نشسته است. وظیفه‌ی ما است که این چراغ‌ها را روشن نگه داریم و به آیندگان بسپاریم.  در پایان،  مهندس دژاکام می‌فرمایند: «تکیه بر جای بزرگان نتوان زد به گزاف  مگر اسباب بزرگی همه آماده کنی.». بزرگی در این است که آموزش‌هایی که می‌گیریم، در مسیر ارزشی  به عمل برسانیم.از همه شما که به سخنان بنده توجه کردید ممنونم.

صدابردار : مسافر فرهاد لژیون 8

عکاس : مسافر ساسان لژیون 4

تایپ : مسافر حامد لژیون 18

تنظیم،ارسال: مسافر احمد لژیون 2

سایت نمایندگی دهخدا قزوین

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .