English Version
This Site Is Available In English

نقطه تحمل ذره‌ذره بالا می‌رود

نقطه تحمل ذره‌ذره بالا می‌رود

وقتی نیرویی از کم شروع می‌شود و به درجه‌ی بالا و بالاتری برسد، نقطه‌ی تحمل پیدا می‌شود. طبق نوشتار وادی نهم از کتاب "وادی عشق"، زمانی که انسان خلق شد، خداوند به او اختیار داد که به وسیله‌ی این اختیار، راه درست و ارزشی را از راه نادرست و ضدارزشی پیدا بنماید. به همین دلیل خداوند برای او دو پیامبر را قرار داد: یکی عقل یا وجدان در درون انسان، و در بیرون انسان، پیام‌آوران قدرت مطلق. انسان‌ها به گمان این که کوتاه‌ترین راه همیشه بهترین راه است و زودتر به هدفشان می‌رسند، همیشه راه آسان و کوتاه را انتخاب می‌کنند. اما در واقع با انتخاب راه کوتاه و اشتباه، پله پله خود را به اعماق تاریکی نزدیک می‌کنند و نقطه‌ی تحمل خود را به پایین‌ترین حد خود می‌رسانند. و زمانی که به تاریکی مطلق رسیدند، با کوچک‌ترین حرف به آستانه‌ی آشوب می‌رسند و همه را مقصر می‌دانند جز خود.

وقتی متن کتاب را می‌خواندم، یاد زمانی افتادم که به کنگره نیامده بودم. من همیشه سعی داشتم بیماری پسرم که اعتیاد بود را با بی‌محلی جبران کنم و خیال می‌کردم حال دلم بهتر می‌شود. اما هرچه می‌گذشت، حال دلم بدتر می‌شد و نقطه‌ی تحمل من در مقابل هر رفتار از هر شخصی پایین‌تر می‌آمد و همیشه دیگران را مقصر شرایط کنونی زندگی خود می‌دانستم. و هیچ وقت در خوشی‌ها و ناخوشی‌های زندگی‌ام، دوربین را روی خودم زوم نکردم. این وادی برای من پر از امید بود و به من آموخت زمانی که در رنج و سختی هستم، باید آن را کنار بزنم و بتوانم در زندگی‌ام قوی‌تر شوم و با مشکلات بزرگ‌تر مقابله کنم. این زمانی امکان‌پذیر می‌شود که در مسیر آموزش، تمرین و تکرار باشم و با آموزش می‌توانم نقطه‌ی تحملم را ذره‌ذره بالا ببرم و همچنین ضدارزش‌ها را به صورت آهسته کنار بگذارم.

همه چیز در کنگره به صورت آهسته اتفاق می‌افتد: ضدارزش‌ها ذره‌ذره کاهش پیدا می‌کنند، نقطه‌ی تحمل ذره‌ذره بالا می‌رود، آموزش‌ها ذره‌ذره در من اثر می‌گذارند. برای رسیدن به هدف بزرگ‌تر، باید هدف‌های کوچک‌تر خود را پشت سر بگذاریم. نکته‌ی خیلی مهمی که در وادی نهم به آن اشاره شده است، این است که مشکلات لعنت خداوند نیستند و با حل آن‌ها می‌توانم خودم را برای یک زندگی راحت آماده کنم. قبل از ورودم به کنگره، مشکلاتی را که داشتم، نصفه‌ونیمه رها می‌کردم یا روی دوش دیگران می‌انداختم. اما با ورود به کنگره، هر مشکلی که در مقابلم قرار می‌گیرد – هر چقدر هم سخت و آزاردهنده باشد – من این را آموختم که حل این مشکل گره از وجود من باز می‌کند و دانایی من را بالا می‌برد. و دانایی هر قدر بالاتر برود، ضدارزش‌ها در وجودم کم و کمتر می‌شود و نقطه‌ی تحمل من بالاتر می‌رود و می‌توانم عدالت را به بهترین نحو در رفتار و کردارم اجرا کنم.

منبع: کتاب عشق؛ چهارده وادی برای رسیدن به خود
نویسنده: همسفر نرگس رهجوی راهنما همسفر راضیه (لژیون دهم)
رابط‌خبری: همسفر معصومه رهجوی راهنما همسفر راضیه (لژیون دهم)
ویرایش و ارسال: همسفر آتوسا رهجوی راهنما همسفر زینب (لژیون دوم) نگهبان سایت

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .