English Version
This Site Is Available In English

کنگره به من جرأت دوباره زندگی کردن بخشید

کنگره به من جرأت دوباره زندگی کردن بخشید

بعضی مسیرها آسان نیستند مخصوصاً وقتی؛ باید از دل تاریکی گذر کنیم. مسیر من و مسافرم به همین صورت بود. یک سالِ کامل به طول کشید تا او راضی به آمدن کنگره شود، در آن مدت تنها با امید زنده بودم، امیدی که هر روز کمرنگ‌تر می‌شد و سرانجام با هم وارد کنگره شدیم. دلم پر از ترس و سردرگمی بود، هنوز مصرف قرص خواب داشتم و با وسواس‌های فکری دست‌ و‌ پنجه نرم می‌کردم؛ اما کنگره۶۰ با مکان‌های دیگر متفاوت بود، اولین مسئله‌ای که دلم را روشن کرد محبت و صمیمیت آدم‌هایی بود که بدون قضاوت من را پذیرفتند. کنگره۶۰ مکانی بود که نگفتند باید خوب باشید؛ بلکه کافی‌ است بخواهید تغییر کنید. اکنون ۹ ماه است در این مسیر هستم، هنوز مسافر من به رهایی نرسیده و گاهی طبق برنامه عمل نمی‌کند شاید شب‌ها با بی‌خوابی و دلشوره‌های همیشگی روبه‌رو باشم؛ اما حقیقت این است من تغییر کرده‌ام، کنگره۶۰ من را با خودم آشنا کرد، آموختم یک همراهِ خسته نیستم همسفری هستم که می‌توانم رشد کنم؛ حتی اگر مسافر من هنوز در حال نبرد با اعتیاد باشد. با آموزش‌های کنگره یاد گرفتم تفکر و صبر کنم، آگاه باشم حال خوب اول از درون من آغاز می‌شود و گذشته هر قدر تلخ؛ اما آینده را می‌توان با آموزش، عمل سالم و محبت واقعی ساخت. کنگره برای من فقط یک مکان نیست، پناه‌گاه است و هرگاه دلم می‌گیرد با شنیدن صحبت‌های راهنمایان و همسفران آرام می‌‌شوم و مهم‌ترین مسئله، فرا گرفتم تنها نیستم و ارزشمندم چون سال‌ها خود را گم کرده بودم ولی امروز با وجود همه‌ سختی‌ها به این مسیر ایمان دارم و کنگره به من جرأت دوباره زندگی کردن بخشیده است.

نویسنده: همسفر اعظم رهجوی راهنما همسفر محبوبه (لژیون بیست‌ودوم)

این دل‌نوشته یادآور روزهای سختی است که پشت سر گذاشتم و امیدوارم با ورود به مسیر کنگره۶۰ دیگر آن روزها تکرار نشود. ۴سال از زندگی مشترک ما می‌گذرد و حدود ۲سال بود که انگیزه ادامه دادن نداشتم، مسافرم ۲۰سال درگیر اعتیاد بود و من به تنهایی قادر  به کمک کردن او نبودم. احساس می‌کردم سعی و تلاش بی‌نتیجه و هیچ امیدی در زندگی ندارم، همیشه از خدا و دنیا شکایت می‌کردم چرا همه سختی‌ها سهم من است تا؛ این‌که چند ماه پیش مسافرم گفت: می‌خواهد به کنگره۶۰ بیاید، روزهای نخست ناامید بودم؛ اما بعد از مدتی مسیر برای او باز شد و تصمیم گرفت برای درمان قدم بردارد. اکنون ۴ماه می‌گذرد، در مسیر درمان است و تنها به سلامتی خود فکر می‌کند. امیدوارم همسفر خوبی بوده و تا پایان مسیر او را همراهی کنم. قدردان لطف خداوند هستم که مسیر کنگره را به ما نشان داد، همچنین از آقای مهندس دژاکام بنیان‌گذار کنگره۶۰ به دلیل فراهم کردن مسیر رهایی برای مسافران، صمیمانه تشکر می‌کنم. امیدوارم تمام مسافران و همسفران به رهایی کامل برسند و در آینده خدمتگزاران راه کنگره۶۰ باشند.


نویسنده: همسفر پریسا رهجوی راهنما همسفر محبوبه (لژیون بیست‌ودوم)

آنگاه که خداوند می‌خواهد بندگانش را به رستگاری برساند راهبردهایی نیکو برای‌ آن‌ها فراهم می‌کند. نقطه‌ تحمل هر انسان راهکاری است برای رشد و تعالی؛ اما به‌ تدریج و اندک‌اندک قدم برداشتن در مسیر رسیدن به اوج و قله، رسم دیرین کنگره است. با صبر و شکیبایی کوچک ولی پیوسته، به قله‌ی تحمل خواهیم رسید و به رستگاری نزدیک‌تر خواهیم شد پس آن کنیم که فرمان است.

نویسنده: همسفر افتخار رهجوی راهنما همسفر محبوبه (لژیون بیست‌و‌دوم)

ویرایش: همسفر لیلا رهجوی راهنما همسفر محبوبه (لژیون بیست‌ودوم)
عکس: همسفر زهره رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون یازدهم)
ارسال: همسفر فریده رهجوی راهنما همسفر مینا (لژیون بیست‌وسوم)
نمایندگی همسفران سلمان فارسی

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .