سلام دوستان سمیه هستم همسفر
وادیها ابزاری هستند تا ما را از تاریکی به روشنایی هدایت کنند. توسط وادیها توانستم خود را تغییر دهم، آگاه شوم و با تفکر و تعقل قدم بردارم. در وادی هشتم گفته شده؛ حرکت کن راه نمایان میشود؛ اگر تفکر کنیم و حرکت نکنیم، تفکر سودی نخواهد داشت. در وادی نهم باید ذرهذره آگاهی خود را بالا ببریم و در مسیر تکامل به زمان توجه کنیم. برای انجام هر کاری باید زمان لازم را در نظر بگیرم؛ زیرا زمان نقطه تحمل را بهوجود میآورد. من اختیار کامل دارم هر کاری انجام دهم؛ اما باید بپذیرم هر بلایی که سرم آمده نتیجه انتخابها و عملکرد خودم بوده است. خداوند ما را در دو راهی قرار داد و اختیار داد تا بین فجور و تقوا یکی را انتخاب کنیم و اگر آگاهی داشته باشم با اندکی تفکر فرق این دو را درک خواهم کرد. پیش از ورود به کنگره۶۰ هیچ درکی از این مفاهیم نداشتم؛ اما کنگره۶۰ به ما آموخت راه فجور و تقوا یعنی چه؟ اکنون بهتدریج آنچه آموزش گرفتهام را باید به نقطه عمل برسانم؛ زیرا تا عمل نکنم هیچ تغییری بهوجود نمیآید. باید فرمانها را جدی بگیرم و بدانم برای رسیدن به هدف، ابتدا باید تلاش کنم و سپس زمان را در نظر بگیرم. اگر زمان کوتاه باشد تخریب بهوجود میآید؛ چون نقطه تحمل با تکرار و گذر زمان بالا میرود. آموختم؛ اگر تلاش کردم و نتیجه نگرفتم، هنوز زمان آن فرا نرسیده و خداوند صلاح من را بهتر میداند. دیگر مشکلات را لعنت خداوند نمیدانم؛ زیرا اگر لعنت بودند من اکنون در این دنیا نبودم. روزی فکر میکردیم خداوند مسافران را برای رنج ما فرستاده؛ اما در واقع بهواسطه آنان به رحمت الهی رسیدیم و با کنگره آشنا شدیم و تغییرات را با چشم دیدیم؛ اکنون باید ایمان راسخ داشته باشم و باور کنم اگر بذر نیکو بکارم خداوند من را یاری خواهد کرد و بدانم؛ نیروهای منفی برای رشد و تکامل در مسیر من قرار گرفتهاند. اگر قبل از انجام هر کاری ابتدا تفکر کنم، سپس حرکت و عمل کنم کمکم به تعادل خواهم رسید. این وادی، ترس را از من دور کرد و شجاعت را به من هدیه داد و سواد را و در اوج تاریکی، روشنایی را به من بخشید تا بتوانم سختیها را پشت سر بگذارم؛ اکنون در هر جایگاهی که قرار دارم عین عدالت است و اگر آنچه را که میخواهم اتفاق نیفتاده است، شاید هنوز به ظرفیت لازم نرسیدهام؛ پس ابتدا باید ظرف درون را بزرگتر کنم؛ زیرا ظرف درون که کوچک باشد آنچه بهدست آوردهام از دست خواهم داد. فهمیدم؛ مسیر طولانی است باید از سختیها و مشکلات درس بگیرم، ببخشم، ذرهذره از ضدارزشها فاصله بگیرم و راه درست را در پیش بگیرم تا با تزکیه و پالایش به آرامش واقعی برسم.
سلام دوستان پروین هستم همسفر
از وادی نهم یاد گرفتم؛ وقتی نیرویی از کم شروع میشود و به درجه بالاتری میرسد، نقطه تحمل پیدا میشود. این جمله به این معنا است که اگر خداوند مشکلی را سر راه قرار میدهد توانایی روبرو شدن با مشکلات را میبیند و میخواهد نقطه تحملها بالا برود. قبل از کنگره اصلاً توان روبهرو شدن با مشکلات را نداشتم، همیشه از مشکلات فرار میکردم و تقصیر را گردن دیگران میانداختم. اصلاً تفکر نمیکردم مشکل از کجاست و چگونه باید آن را حل کرد و حتی یک درصد خود را سهیم نمیدانستم؛ اما فهمیدم بیشتر اتفاقات ناخوشایند بهخاطر فرار از مشکلات است. انسانها نقطه تحمل دارند که برای بالا بردن نقطه تحمل به صبر، تفکر و تجربه نیاز است. نقطه تحمل من بسیار پایین بود؛ اما امروز میدانم مشکلات رحمت خداوند برای بالا بردن نقطه تحمل هستند. قبلاً اگر کسی بحثی یا بدرفتاری میکرد، سریع از او کینه به دل میگرفتم و قدرت بخشش نداشتم و با کینه بیشترین آسیب را به خود میزدم؛ اما وقتی وارد کنگره شدم نقطه تحمل من بالا رفت. یاد گرفتم با مشکلات کنار بیایم، راهحل درست را انتخاب کنم و دیگران را ببخشم؛ زیرا این بخشش به نفع خود من است که باعث میشود با صلح و آرامش بیشتری زندگی کنم. از این وادی یاد گرفتم در برابر مشکلات نقطه تحمل بالایی داشته باشم و هنگام ناراحتی و عصبانیت سکوت کنم. اگر مشکلات در زندگی نبود معنای درد، غم و حتی لذت واقعی از زندگی را نمیفهمیدم. مشکلات یعنی؛ تاریکیها را تجربه کنم تا بتوانم از روشناییها لذت ببرم. از آقای مهندس دژاکام، خانواده محترم ایشان و راهنما خانم طاهره سپاسگزارم که باعث شدند با آموزش زیبا در مسیر ارزشها قرار بگیرم.
سلام دوستان فاطمه (ک) هستم همسفر
قبل از ورودم به این مکان مقدس، انسان عجول و کمطاقتی بودم. با کوچکترین مسئله بههم میریختم و خیلی زود عصبانی میشدم؛ بهگونهای که اطرافیان و مخصوصاً مسافرم از رفتار من در رنج بودند که متأسفانه باعث میشدم او بیشتر از خانه دور شود و به سمت مصرف برود. هرروز مشکلات من بیشتر میشد تا اینکه لطف خداوند شامل حال من شد و اذن ورود به کنگره۶۰ صادر شد. با حضور در کنگره و دریافت آموزشها از راهنما خانم طاهره که نماد صبر و استقامت هستند، کمکم متوجه شدم؛ باید نقطه تحمل خود را در برابر سختیها بالا ببرم و با آرامش با مسائل برخورد کنم. یاد گرفتم؛ نباید با هر مشکل کوچک، خود و دیگران را آشفته کنم؛ بلکه باید صبر داشته باشم و بدانم، مشکلات لعنت خداوند نیستند و رحمت خداوند هستند که این تغییرات با تمرین و آموزش اتفاق میافتد. کمکم توانستم، نقطه تحمل خود را بالا ببرم و نتیجه آن را در زندگی ببینم. وقتی در مقابل بعضی از رفتارهای مسافرم صبر کردم او نیز آرامتر شد و به لطف خداوند به مسیر زندگی بازگشت. خدا را شکر میکنم که توانستم بر یکی از نقاط ضعف خود غلبه کنم و در مسیر بهتر شدن باشم. از زحمات آقای مهندس برای رسیدن به آرامش، صمیمانه سپاسگزارم و از خداوند بهترینها را برای این خانواده محترم خواستارم؛ همچنین از راهنما خانم طاهره بابت آموزشهای ناب ایشان که برای من چراغ راه بودند از صمیم قلب تشکر میکنم.
سلام دوستان پرستو هستم همسفر
وادی نهم، وادی تزکیه و پالایش است و سخن از حرکت رو به درون دارد و یکی از عمیقترین وادیها است؛ چون ما را به سمت درون، جایی که ریشه بسیاری از مسائل در آنجا است، هدایت میکند. وادی نهم میگوید: سخن در اثر حرکت، رو به درون دارد؛ یعنی اگر میخواهیم تغییر کنیم باید حرکت کنیم؛ اما این حرکت، تنها حرکت بیرونی نباشد. حرکت باید تلاش برای یادگیری، مشارکت، سکوت نکردن در برابر مسائل درونی و مهمتر از همه صداقت با خود باشد. این وادی به من آموخت؛ وقتی حرف میزنم و درد دل میکنم، در واقع دارم با خود مواجه میشوم؛ چون کلمات من بازتاب ذهن و درون من هستند. گاهی فکر میکنم با حرف زدن، دیگران را متقاعد میکنیم؛ اما در واقعیت خود را بهتر میشناسم. وقتی یک همسفر در جلسه از صبر و گذشت حرف میزند، متوجه میشوم که هنوز نیاز دارم روی این صفات کار کنم. تزکیه پاکسازی ذهن از نفرت، حسادت، ترس و ناامیدی است و پالایش به معنی محبت، ایمان و آرامش را جایگزین کردن است. این وادی به من یاد داد؛ حرکت به سمت رهایی از درون آغاز میشود؛ حتی اگر بهترین شرایط بیرونی فراهم باشد؛ اما اگر درون من آشفته باشد آرامش را تجربه نخواهم کرد. این وادی به من نشان داد؛ باید برای رسیدن به آرامش و درک، درون را جستجو کنم. گاهی لازم است سکوت کنم و به ندای درون گوش بدهم و گاهی باید حرف بزنم تا صدای مخرب درون را بشنوم تا بتوانم آن را اصلاح کنم. این وادی ما را از سطح به عمق میبرد و نشان میدهد راه رهایی از دل تاریکیها میگذرد؛ به شرطی که حرکت کنیم. یاد گرفتم با هر قدم حرکت به سمت خودشناسی، نور بیشتری وارد وجودم میشود و مسئول تغییر و تزکیه دیگران نیستم و اینها آغازی برای یک زندگی تازه است.
سلام دوستان فاطمه (ق) هستم همسفر
نقطه تحمل به معنای توان پذیرش موضوع در شرایط و وضعیت مختلف است و وقتی در کنار کلمه تحمل از نقطه صحبت میشود، یعنی اینکه کوچکترین تغییر میتواند این نقطه را جابهجا کند و باعث دگرگونی شود. بهعنوان مثال، در برابر سرما و گرما نقطه تحمل هر فرد میتواند متفاوت باشد. کنگره۶۰ به من آموخت؛ اگر از نقطه تحمل انسانها عبور کنیم، باعث بیتعادلی و به آشوب کشیدن آنان میشویم. نکته مهم اینکه نقطه تحمل چه در مسائل مثبت و چه در مسائل منفی وجود دارد. برای افزایش نقطه تحمل باید از مسیر سختیها و مشکلات عبور کرد؛ زیرا عبور از دشواریها، انسان را به تکامل میرساند. با روش DST نقطه تحمل شخص در مصرف نکردن مواد مخدر بدون خماری و نیاز به مصرف، بهتدریج بالا میرود. با این روش اپیومتینکچر بهعنوان دارو، جایگزین مواد مخدر میشود و در پلههای ۲۱ روزه در مدت حداقل ده ماه کاهش مییابد. در این فرآیند نقطه تحمل فرد آرامآرام افزایش مییابد و با این عملیات، تنها یک ضلع مثلث درمان اعتیاد یعنی جسم بازسازی میشود و دو ضلع دیگر، روان و جهانبینی نیز بخشی از روند درمان هستند. با درمان این سه، فرد به تعادل میرسد و نقطه تحمل او در برابر مشکلات و وسوسهها بالا میرود. وقتی میگوییم نقطه تحمل نیرویی است که از کم شروع میشود و به درجه بالا و بالاتری میرسد، یعنی اینکه وقتی در زندگی با مشکل روبهرو میشوم، باید یاد بگیرم آن را بپذیرم تا بتوانم نقطه تحمل خود را در سختیها ذرهذره بالا ببرم.
رابط خبری: همسفر آصفه رهجوی راهنما همسفر طاهره (لژیون نهم)
عکاس: همسفر مائده (مرزبان)
ارسال: همسفر افسانه رهجوی راهنما همسفر نگار (لژیون سوم) دبیر سایت
نمایندگی همسفران سهروردی اصفهان
- تعداد بازدید از این مطلب :
102