English Version
This Site Is Available In English

بخشش و خدمت مکمل هم هستند

بخشش و خدمت مکمل هم هستند

دل‌باختگان در هستی، حسی را تجربه می‌کنند و در سطحی از ارتعاش قرار می‌گیرند و دارای صفات و مرامی هستند که برای درک آن باید آن جایگاه را تجربه کرد مثل حس رهایی، مثل حس پهلوانی.

با توجه به دستور جلسه هفته در خدمت پهلوان محترم مسافر مرتضی هستیم، در ادامه گفت‌وگویی صمیمانه با ایشان داشتیم که توجه شما را جلب می‌کنیم.

مسافر مرتضی با ۱۰سال تخریب و آنتی‌ایکس‌های مصرفی شیره و قرص وارد کنگره شدند. به مدت ۱۳ماه به روش DST و داروی OT به راهنمایی مسافر علی‌رضا زرکش سفر کردند. ۷سال است که با دستان پرتوان آقای مهندس آزاد و رها هستند. رشته ورزشی ایشان شنا است.

چه اتفاقی در زندگی شما در طی سفر در کنگره۶۰ افتاد که توانستید به جایگاه پهلوانی برسید؟

این سؤال خیلی کلی است. من اگر بخواهم در یک جمله جواب بدهم، اول عنایت خداوند بود؛ من از خودم چیزی ندارم و بعد هم آموزش‌های کنگره‌ که هرچه‌ گفتند من گوش کردم و به انجام‌ رساندم. جایگاه پهلوانی در دید عموم یک شال است که قیمت آن یک میلیون‌ تومان است‌ و می‌شود در بازار تهیه کرد؛ اما اصل موضوع‌ صفت پهلوانی است که خود من هنوز با این‌ صفت فاصله دارم و امیدوارم به‌ آن برسم.

به نظر شما چه چیزی در کنگره باعث می‌شود انسان از نظر درونی و بیرونی به مقام پهلوانی برسد؟

پهلوانی در کنگره یک‌ رسم است که آقای مهندس از نماد زورخانه‌ گرفته‌اند. پهلوان کسی است که می‌تواند بدون منت ببخشد و کمک کند. به نظر من این از درایت آقای مهندس بوده که چنین جایگاهی را برای ما فراهم کردند که بتوانیم به آن نزدیک شویم و برای نزدیک شدن لازم است درون و بیرون ما با هم منطبق باشد که خود من‌ فاصله زیادی با این جایگاه دارم و هنوز به آن نرسیدم.

زمانی که تصمیم گرفتید مبلغ ۱۰میلیارد به کنگره کمک کنید، آیا دچار تردید نشدید و چه چیزی شما را مصمم به این کار کرد؟

ببینید من اینطوری برداشت کردم که پرداخت‌هایی که من انجام می‌دهم مال من نیست‌. یعنی چه؟ وقتی من خودم را قبل از حضور در کنگره بررسی می‌کنم می‌بینم که یک آدم ورشکسته بودم، چیزی نداشتم و اکنون‌ در این‌ جایگاه‌ هستم‌. رسیدن به این جایگاه در مرحله اول لطف و عنایت خداوند بوده، بعد آموزش‌های کنگره و آقای مهندس که اگر کنگره و آموزش‌های‌ آقای مهندس نبود شاید الان من زنده نبودم. پس این جایگاه را کنگره به من برگرداند و اگر وجهی را پرداخت می‌کنم مال من نیست؛ بلکه این دارایی خود کنگره است و من به این باور رسیدم که حتی مالک لباس تنم هم نیستم این هم لطف خدا بوده که به این جهان‌بینی ‌رسیدم و من هرچه دارم از کنگره دارم.

آیا همسفرتان در مسیر بسیار زیبای پهلوانی و گذشت نقشی داشته‌اند؟

همسفرم خیلی از من بخشنده‌تر است و هر وقت من تصمیم می‌گیرم این حرکت‌ را در کنگره به انجام برسانم خیلی خوشحال می‌شود. او می‌توانست از پرداختی‌های من این شال را دریافت کند؛ ولی دوست دارد خودش این مبلغ را پرداخت کند. ان‌شاءالله او هم‌ می‌پردازد و این شال را دریافت می‌کند و به این جایگاه خواهد رسید.

چه اتفاقی افتاد که خواستید در این مسیر ثابت‌قدم باشید؟

خیلی چیزها را نمی‌توان‌ گفت یا تعریف کرد. مثل بوی یک عطر یا گل یا حال خوب این روزها و باید بو کنید یا حس کنید تا متوجه شوید. تنها چیزی که من در کنگره فهمیدم این است که هرچه می‌شنوم انجام دهم و مهندس هرچه می‌گوید درست است و فقط باید انجام داد.

به نظر ما شما خود وادی عشق‌ هستید. لطفاً نظر خود را در مورد این وادی بیان کنید و بگویید که این وادی را چگونه لمس و درک می‌کنید؟

ببینید عشق یک حس است. وادی چهاردهم یک حس است که آقای مهندس راجع به آن صحبت می‌کند و ما یاد می‌گیریم‌. روز اول که من وارد کنگره شدم فکر می‌کردم خیلی می‌فهمم و غرور داشتم. از آنجایی که به ته خط رسیده بودم و حتی دست به خودکشی زده بودم خیلی ناامید بودم و از سر اجبار در کنگره ایستادم و بعد از انجام دادن یک سری از کارها مثل درمان اعتیادم با روش DST و عضو شدن در لژیون سردار ذره ذره یک هاله‌ را تجربه کردم و دریافت‌هایی داشتم. یک سری درها برایم باز شد؛ هم در صور آشکار و هم در صور پنهان؛ بعد از این انجام‌ها تنها چیزی که یاد گرفتم این بود که هیچ کاری نکنم و فقط گوش کنم.

به عنوان کلام آخر اگر صحبتی دارید با دل و جان می‌شنویم.

بنده کوچکتر از آن هستم که بخواهم کلام آخر را بگویم؛ اما اگر هم بخواهم چیزی بگویم می‌گویم که حتماً خدمت کنید و در کنار خدمت بخشش داشته باشید؛ زیرا این دو مکمل هم هستند و باعث می‌شوند که انسان رشد کند و هدف داشته باشد. آقای مهندس هم هدف داشتند و خاصه در این مسیر قوانین را انجام دادند و رعایت کردند و خداوند هم عنایت کرد تا به خواسته و هدفشان‌برسند که قطعاً اکنون به آن هدف رسیده‌اند و ما شاهد آن هستیم.

طراح سؤال: همسفر زهره فدوی، همسفر زهره صفرپور و همسفر کلثوم
مصاحبه‌کننده: همسفر زهره رهجوی راهنما همسفر معصومه (لژیون سوم)
عکاس: همسفر راحیل رهجوی راهنما همسفر راضیه (لژیون چهارم)
ارسال: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر معصومه (لژیون سوم) نگهبان سایت

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .