"به نام نامی اولین عاشق"
همچو باران باش و مپرس کاسه خالی از آن کیست
سلام دوستان سامین هستم یک مسافر.
با نزدیک شدن به هفته گلریزان حال و هوای سال گذشته و همین ایام برای من زنده میشود. از حضورم در کنگره سه چهار ماهی میگذشت که زمزمههای جشن و هفته گلریزان را میشنیدم با ذوق و شوق دوست داشتم در جشن گلریزان شرکت کنم، با همسفرم مشورت کردم و هر دو با هم نجوای آنچه که میشنیدیم گفتیم "همچون باران باش و مپرس کاسه خالی از آن کیست".
خدمت دنوری را انتخاب کردم. با خود میگفتم درست است که من تازه در مسیر کنگره قرار گرفتهام و تا رهایی و درمان خیلی فاصله دارم اما باز هم من جلوتر از کسانی هستم که هنوز مسیر را پیدا نکردهاند. پس با کمک و بخشش میتوانم چراغ این راه را به سهم اندک خودم روشن نگاه دارم، تا آنها نیز مسیر را بیابند چرا که در مسیر درستی پا گذاشتهام و میدانم که به آنچه که شایسته است میرسم.
همیشه با خود میگفتم واقعاً کنگره با کدام منابع مالی اداره میشود؟ چه سازمانی چه تشکیلاتی، این امکانات را در اختیار من میگذارد که فارغ از هر دغدغهای در نهایت نظم و آرامش در جلسات شرکت کنم، راهنما داشته باشم و بتوانم داروی OT تهیه کنم؟ آموزش بگیرم و با حال خوش به خانه برگردم؟
دریافتیم که "دیگران کاشتند" بله دیگران.
.jpg)
لژیون سردار قلب تپنده کنگره ۶۰ است که خون را به تمامی اندامهای این پیکره عظیم میرساند؛ هر انسانی هر سازمانی هر کشوری با تمام قدرت و توانمندی، اگر پشتوانه مالی نداشته باشد قادر به ادامه حیات نخواهد بود. کنگره بدون لژیون سردار، چگونه میتواند به مسیر خود ادامه دهد؟
مدتی گذشت و من مشتاق شدم علاوه بر جایگاه خدمتی دنوری، جایگاه دبیری لژیون سردار را تجربه کنم لذا در انتخابات دبیری لژیون سردار شرکت کردم و خداوند توفیق این خدمت را هم به من داد و انتخاب شدم. پذیرفته شدن در این جایگاه ظرفیت درونی من را بالا برد و نقطه تحمل من را در برابر چالش ها و مشکلات درمان و رهایی روز به روز افزایش داد، چرا که احساس میکردم من هم در تحکیم پایههای مالی کنگره، مسئولم، پس باید تمام توانم را به کار ببندم تا خون در رگهای این پیکر جاری باشد، گرم و روشن بماند و جویندگان راه روشنایی از دل تاریکی، آن را ببینند و بیابند.
انگشتر دنوری یا شال پهلوانی چه معنایی دارد؟
مبنای کار ما در کنگره الگوبرداری است؛ دیدن انگشتر دنوری، خواستهای از بخشش در دل هر رهجویی میاندازد، هر زمان آن را در انگشت دارم حس غرور و بالندگی در خود دارم، از اینکه کمکهای من هرچند ناچیز توانست بر قدرت جوشش این چشمه تاثیر داشته باشد. تاثیری که مقطعی نیست و نخواهد بود چرا که برنامه کنگره بلند مدت است و ادامه دار.
ما در کنگره بر اساس متد DST حرکت میکنیم. ذره ذره و با نظم هر ۲۱ روز از داروی خود کاهش میدهیم، از آن میبخشیم تا به رهایی برسیم. بر همین اساس میتوان با برنامهریزی در طول یک دوره یک ساله، جایگاهی خدمتی در لژیون سردار داشت بدون آنکه مانعی در برنامههای مالی ما و خانوادهمان ایجاد شود؛ تنها کافیست هر روز مبلغ مشخصی را پسانداز کنیم.
"ما در پی آنیم که آنی دارد"
هرچه رابطه من با لژیون سردار محکمتر میشود حس و حال بهتری دارم زیرا «آنچه باور است محبت است و آنچه نیز ظروف تهی است» من جانشین خداوند در روی زمین هستم و خداوند، از صفات خود در وجود من قرار داده است.
"بسم الله الرحمن الرحیم"
هر روز با این جمله شروع میکنم؛ به نام خداوند بخشنده مهربان، پس چرا من بخشنده نباشم؟ خدایی که خود محبت است، خود عشق است، خود حیات است. ما به صورت بالقوه صفت بخشندگی را در خود داریم باید با رشد آگاهی و جهانبینی این صفت را به عرصه عمل درآوریم، آن وقت است که درب های بسته باز خواهند شد، آنچه کاشتهام ثمر خواهد داد و تمامی دشتها را سبز پوش خواهد کرد. کمک مالی در کنگره در هفته گلریزان فقط بخشش نیست بلکه آموزش و تزکیه نفس است. کمکها در هر قسمت از کنگره که به کار آید، اثری ماندگار دارد شاید من نباشم ولی قطعاً اثر آن ماندگار و جاودانه خواهد بود و این بسیار ارزشمند است.
جهانبینی بخشش از خود بخشش برای من مهمتر است؛ چرا که اگر یاد بگیرم ببخشم همیشه این کار را انجام میدهم، قطعاً همه کسانی که جایگاه سرداری، دنوری و پهلوانی را تجربه کردهاند این حس و حال را به خوبی درک میکنند و وقتی به آنها نگاه میکنی، میبینی که زندگی آنها خیلی بهتر و زیباتر از گذشته آنهاست.
در نهایت اینکه فارغ از حال خوش، من مسئول هستم؛ در برابر تمام امکانات کنگره که دیگران مهیا کردند تا من به درمان برسم، در برابر تمام خدماتی که به من شده تا من امروز بینیاز از هر نوع ماده بیرونی به حال خوش برسم.
امیدوارم که همه ما بتوانیم ببخشیم.
.jpg)
از همه شما دوستان عزیز سپاسگزارم که نگارش من را مطالعه کردید.
نگارش: مسافر سامین لژیون دوم، دبیر لژیون سردار
تایپ: مسافر حامد لژیون بیستویکم
ویرایش و ارسال: مسافر حمید لژیون نوزدهم
(5)(3)(10)(1).gif)
- تعداد بازدید از این مطلب :
152