سلام دوستان فاطمه هستم یک همسفر
از وادی نهم آموختم که؛ سختیها، غمها و مشکلات ما، بستری برای رشد و آموزش ما هستند. و ما باید بدانیم هیچ مشکلی بیدلیل بر سر راه ما قرار نمیگیرد و هر درد و رنجی پیامی را با خود، به همراه دارد و آن پیام درسی برای رشد ما است. من پیش از این، هنگامی که در زندگیم مشکلی پیش میآمد، به سرعت ناامید میشدم و احساس ناتوانی میکردم و گمان میکردم خداوند مرا فراموش کرده است، اما اکنون در مییابم که آن مشکلات برای تغییر و تحول من آمده بود؛ برای آنکه صبورتر، قویتر و آگاهترم سازد. در گذشته من، دائماً با خودم درگیر بودم که چرا آرامش ندارم و چرا این همه مشکلات برایم پیش میآید و پیوسته شکایت میکردم، گلهمند و ناامید بودم. اما با آموزشهای کنگره فهمیدم که؛ برای دستیابی به آرامش، باید از درون خود شروع کنم. و هیچکس نمیتواند آرامش را به من هدیه دهد، مگر اینکه خودم حرکت نمایم. زمانیکه آموختم خود را باید ببخشم و اشتباهاتم را بپذیرم و خویشتن را سرزنش نکنم؛ بهتدریج آرامش به زندگیم بازگشت.
اکنون اگر در خانوادهام مشکلی پیش بیاید، سعی میکنم بهجای سرزنش دیگران، از خود بپرسم: من چه تغییری باید بکنم؟ برای مثال، اگر بحثی پیش بیاید، تلاش میکنم سکوت کنم، یا با آرامش پاسخ دهم، یا حتی لبخند بزنم. همین تغییرات کوچک باعث شده است که فضای خانهمان گرمتر شود و روابط ما بهبود یابد. آموختم که تغییر، فقط بیرونی نیست؛ بلکه از دل و ذهن انسان آغاز میشود. این را دریافتم که هر تحولی در زندگی از خودِ من سرچشمه میگیرد. در واقع، سختیها و مشکلات من؛ وسیلهای بودند، تا من را تبدیل به انسانی قویتر، آرامتر و آگاهتر کنند. این وادی به من آموخت که تغییر کردن همیشه ترسناک نیست بلکه برعکس؛ میتواند شیرین هم باشد، زیرا وقتی تغییر میکنید، تبدیل به نسخهای بهتر از خودت میشوید، و وقتی آن تحول در درونت اتفاق بیافتد، رهایی و آرامش واقعی به دنبالش خواهد آمد. اکنون میدانم که قانون زندگی این است: تا تغییر نکنم، هیچ چیز تغییر نمیکند. همین قانون به من امید زندگی بخشیده است. هرگاه سختی پیش میآید، به خود میگویم: «این نیز بخشی از مسیر رشد است.» وادی نهم به من آموخت که خداوند همیشه کنارم هست؛ تنها باید حرکت کنم و باور داشته باشم و از درونم شروع کنم تا به آرامش و رهایی دست یابم.
سلام دوستان نوشین هستم یک همسفر
در وادی نهم آموختم که باید نقطه تحمل بالایی داشته باشم و در برابر هر مسئلهای، زود عصبانی نشوم و حرفی نزنم که جبرانش برایم سخت باشد. برای رسیدن به این هدف، لازم است با آگاهی و آموزشهایی که گرفتهام، جهانبینی خود را بالا برده و آن را کاربردی کنم. نقطه تحمل در تمام سطوح زندگی وجود دارد و برای تغییر، پیدایش و بالا بردن آن، دو اصل تکرار و تمرین، و همچنین زمان، ضروری هستند. یاد گرفتم که مشکلات به وجود آمده؛ قهر خداوند نیستند و همیشه همه چیز بر وفق مراد ما نخواهد بود. اما پس از حل مشکلات؛ شیرینی و لذت آن را خواهیم چشید. در این وادی، ما بر سر دو راهی تقوا، نیکی و آرامش، و از سوی دیگر فسق، فجور و شر قرار میگیریم.
بنابراین، باید در مسیر ارزشها و صراط مستقیم قرار بگیریم و از مسیر سختیها و عذابها که موانع زیادی نیز دارد، عبور کنیم. با بالا بردن سطح دانایی خود، در مقابل اعمال زشتی مانند دروغ، غیبت و تجسس راه حل درست را پیدا خواهیم کرد و هر روز بیشتر از روز قبل، نقطه تحمل خود را بالا خواهیم برد. بزرگترین تأثیر این وادی بر من این بود که؛ قبلاً فکر میکردم هر خصوصیتی که دارم تا آخر عمر با من است و این مسئلهای ارثی و ژنتیکی است. اما آموختم که با تکرار و تمرین میتوانم کم حوصلگی و پایین بودن نقطه تحمل خود را بالا و بالاتر ببرم. بنابراین برای اینکه در نقطه مثبت، این توانایی را افزایش دهم؛ نیاز به تکرار، تمرین، تجربه و آموزش دارم.
سلام دوستان مریم هستم یک همسفر
وقتی من همسفر وارد کنگره۶۰ میشوم یاد میگیرم که؛ چطور چیزی کمکم شروع میشود و بیشتر و بیشتر میگردد و در جایی به اسم «نقطه تحمل» در وجود من شکل میگیرد. این فقط برای کارهای خوب نیست؛ حتی در کارهای بد هم این قانون در زندگی صادق است. قبل از ورودم به کنگره من ابتدا با کمی عادت در یک کار خاص شروع کردم، اما کمکم نقطه تحمل من بالا رفت و میزان آن بیشتر شد. در کارهای خوب گاهی یک سری افکار منفی میآیند و خودشان را خوب نشان میدهند و همین امر سبب میشود نقطه تحمل، خیلی بالا برود ولیکن با این وجود؛ منفیهایی که در راه درست قرار میگیرند، جلوی حرکت را میگیرند و در مسیر مشکل ایجاد میکنند. وقتی من در راه درست قدم بر میدارم، مشکلاتی بهوجود میآید چراکه؛ همیشه حرکت در مسیر خوبیها سخت است.
وقتی شروع به بازسازی خودم میکنم و سعی بر این دارم که مثلاً دروغ نگویم و یا غیبت نکنم، برایم خیلی سخت است. ولی وقتی که در این راه مداومت میکنم، کاملاً متوجه میشوم که دنیا و نیروهای خوب و مثبت، همه با من همراه شدهاند آنجاست که نقطه تحمل من بالا رفته و دیگر از دروغ گفتن و غیبت کردن پرهیز میکنم و تلاش میکنم که در مسیر درست قرار بگیرم. ما در کنگره ۶۰ یاد میگیریم که باید درست حرکت کنیم تا به آن چیزی که میخواهیم برسیم. و در این راه کاملاً مسئول کارهایی هستیم که انجام میدهیم و برای اینکه به یک نقطه تحمل خوب برسیم، به آموزشهای کنگره ۶۰ نیازمندیم. پس، باید از آموزشها و همچنین امکاناتی که در کنگره۶۰ برای ما مهیا شده بهره کافی را ببریم.
رابط خبری: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون هفتم)
عکاس: همسفر زکیه رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون هفتم)
ویرایش و ارسال: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر ندا (لژیون پنجم) دبیر دوم سایت
همسفران نمایندگی وحید
- تعداد بازدید از این مطلب :
129