همسفر معصومه؛
«وقتی نیرویی از کم شروع بشود و به درجه بالا و بالاتر برسد نقطه تحمل پیدا میشود». زمانیکه به این دستور جلسه دقت میکنم، معنی آن را متوجه میشوم که باید هر کاری را کمکم انجام دهم تا به نتیجه برسم؛ ولی این که کار یا نیرو در مسیر مثبت یا منفی باشد به افکار و رفتار خود بستگی دارد.
در این مسیر قطعاً راهنمایانی من را یاری خواهند کرد که یکی پیامبر بیرونی و دیگری پیامبر درونی (عقل) میباشد. برای دور کردن ضدارزشها به زمان نیاز دارم؛ اما اگر روزی موفق شدم یکی از کارهای ضدارزشی خویش را تبدیل به کار ارزشی کنم؛ باید خوشحال باشم.
انسان در هستی دارای نقطه تحمل است. هنگامی که از آن حد صبر عبور کند دچار به همریختگی شده و از چارچوب خود خارج میشود، به عنوان مثال وقتی با کسی صحبت کرده و فکر میکنم که حرفهای من باعث به هم ریختن حال آن شخص میشود دیگر جایز نیست ادامه دهم؛ زیرا امکان دارد از آستانه تحمل آن فرد عبور کرده باشم و دچار تخریب در خود و دیگران شوم. هر فردی در هر جایگاهی که قرار گیرد اگر بردباری آن را نداشته باشد دچار مشکل خواهد شد؛ بنابراین نقطه تابآوری در همه مسائل خیلی مهم است.
همسفر اکرم؛
وقتی که انسان خلق و از آسمان به زمین رانده شد، موجودی بود که مجموعه رذائل و فضائل به صورت بالقوّه در او قرار گرفت؛ اما قدرت اختیار نیز به انسان داده شد تا انتخاب و شاید جبران خطا کند، در آن هنگام بر سر ۲ راهی قرار گرفت، یک راه کفر و دیگری تقوا که برای انجام این کار مهم ۲ راهنما برای او فرستاده شد؛ یک راهنمای درونی که میتوان آن را وجدان یا عقل نامید و یک راهنمای بیرونی که پیامبران ما هستند.
این وادی به ما میگوید: راه فسق و فجور یا ضدارزشها راهی بوده که به ظاهر جذاب و دست یافتنی است به طوریکه انسان تصور میکند از این راه زودتر به خواستههای خود میرسد؛ اما راه صراطمستقیم مثل آب زلال در کوزهای گلی است که مایه حیات میباشد؛ باید نسبت به نقطه تحمل در هر شخص آگاهی کسب کرده و به گونهای رفتار کنم که آن شخص را به نقطه آشوب نرسانم؛ چون انسانها هر کدام دارای ظرفیت متفاوتی هستند.
برای بالابردن نقطه تحمل ۲ نکته ضروری است:
۱- تکرار منظم موضوع مورد نظر
۲- در نظر گرفتن زمان
از خداوند میخواهم صبر من را در برابر ضدارزشها بالا ببرد، ظرفیت و جایگاه مناسب را به من بدهد.
همسفر فاطمه (الف)؛
وادی نهم میگوید: در هستی همه چیز نقطه تحمل دارد و اگر از آن خارج شود دچار دگرگونی خواهد شد؛ باید سعی کنم به نقطه آشوب افراد نزدیک نشوم و یاد گرفتم زمانیکه کسی آستانه تحمل او تمام شده با او مشاجره نکنم و حرفی نگویم که بعداً نتوانم جبران کنم.
آموختم زندگی بر پایه اضداد است؛ اگر مشکلی پیش نمیآمد و همه چیز آنطوری بود که میخواستم درکی از ناراحتی، غم، دوری و تنهایی حس نمیکردم و یکنواختی من را در بر میگرفت و با کوچکترین ناملایمات میشکستم.
انسان به زمین فرستاده و به او اختیار داده شد تا مقصد را پیدا کند؛ چون ۲ راهی در پیش دارد که یک راه شر و دیگری تقوا است که مسیری سخت با پایان لذتبخش خواهد داشت؛ اما راه فسق و فجور در ابتدا خیلی شیرین و در آخر تلخ و زجرآور است.
آموزش گرفتم که در مقابل کارهای بد نقطه تحمل خود را بالا ببرم مثلاً باید ذرهذره در مقابل غیبت کردن بایستم، آن را انجام ندهم، حتی مشکلی پیش میآید آن را لعنت خدا ندانم و برای رفع آن تلاش کنم.
برای بالا بردن صبر خویش باید همزمان تفکر و تجربه را به کار بگیرم تا نتیجه مطلوب را به دست آورم.
نویسنده: همسفر معصومه، همسفر اکرم، همسفر فاطمه (الف) رهجو راهنما همسفر نجمه (لژیون پنجم)
رابط خبری: همسفر فرزانه رهجو راهنما همسفر نجمه (لژیون پنجم)
ویرایش: همسفر الهام رهجو راهنما همسفر سحر (لژیون چهارم) دبیر اول سایت
ارسال: همسفر محدثه رهجو راهنما همسفر فاطمه (لژیون سوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی امیر اراک
- تعداد بازدید از این مطلب :
38