English Version
This Site Is Available In English

نقطه تحمل در تمام موارد زندگی وجود دارد

نقطه تحمل در تمام موارد زندگی وجود دارد

دهمین جلسه از دوره چهل وششم کارگاههای آموزش عمومی خصوصی کنگره ۶۰، ویژه مسافران و همسفران با دستور جلسه" وادی نهم" با استادی راهنمای محترم مسافرحسن،  نگهبانی مسافر محترم عباس و دبیری مسافر محترم رضا، روز شنبه 10 آبان 1404 ساعت 16:30 آغاز بکار نمود.
سخنان استاد


خداوند را شاکرم، بار دیگر فرصتی  به من داده شد تا این جایگاه را تجربه کنم.

وادی نهم: وقتی نیرویی از کم شروع شود و به درجه بالا و بالاتر برسد نقطه تحمل به وجود می آید.
پیام برای کسانی که به دنیایی تازه قدم نهاده اند وبه خویش خویشتن توجه می نمایند، بر شما واجب و ضروری است که ا ز سخن به نقطه عمل حرکت بنما ئید وبر زمین و سماء توجه کنید.
با اندیشه ژرف خود  به رحمت ما وراء ایمان راسخ داشته باشید و بدانید که پاداش شما دست همیاری شما را خواهد داد.
آنگاه بذر نیکو بکار و یا تخم و دانه با ارزش، هم قدرت کافی و هم سایبانها یتان برافراشته خواهد شد.
پس آن کنید که فرمان است.
کل معنای این وادی را این پیام به ما می گوید: برداشت من از این وادی این است روزی که وارد کنگره شدم  حالم خیلی خراب بود؛ نقطه تحملم هم خیلی پایین بود تا جایی که همان هفته اول با خدمتگذاران شعبه وارد حاشیه و جنگ شده بودم.

باید ببینم اینکه من بعد از 8 سال، هنوز به کنگره 60می آیم و روی نقطه تحمل خود  کار می کنم؛ آیا این آموزش ها و نقطه تحمل، در زندگی شخصی من هم نمودی داشته وهمچنین در موارد مختلف نقطه تحمل من بالا رفته است؟
نقطه تحمل، هم برای ضد ارزشها وجود دارد و هم برای کارهای ارزشی،  در مورد کارهای ضد ارزشی  نیازی به مثلث دانایی نیست؛ ولی در مورد ارزشها ما نیاز به آموزش،  تجربه و تفکر داریم و این نقطه تحمل با پارامترهای زمان و تکرار به وجود می آید همان طور که ما هر هفته درجلسات شرکت می کنیم و آموزش می گیریم.  پارامتر زمان برای سفر اول مشخص شده است 10 الی 11 ماه و برای سفر دوم  که تا رسیدن به خود نا معلوم است.

با توجه به نزدیک شدن؛ هفته گل ریزان باید در مورد گل ریزان صحبت کنم که عید کنگره 60 می باشد، و به من  نشان می دهد که چه میزان آموزش گرفته ام،  نقطه تحمل من چقدر بالا رفته است و آیا می توانم از داشته هایم بگذرم یا نه در گل ریزان ما با داشته هایمان شرکت می کنیم. یک شخص پهلوان می شود، یک نفر دنور، ویک نفرعضو لژیون  سردار می شود،  خود من  به خاطردارم در سفر اول برای گل ریزان 200 هزار تومان اعلام کردم و حتی نتوانستم آن مبلغ را پرداخت کنم، به این خاطرکه با کلی بدهی و با دنیایی از تاریکی ها وارد شعبه شده بودم،  اما بعد از رهایی وارد لژیون سردار شدم.

از مال گذشتن بسیار مشکل است، گویی که از جان خود میگذرید؛ من در سال 98 وارد لژیون سردار شدم  نقطه تحمل من در آن زمان جایگاه سرداری بود، اما امسال برای گل ریزان جایگاه پهلوانی را نشانه گرفته ام، بیعانه آن را هم واریز کرده ام، اگر جناب مهندس اذن آن را صادر کنند تمام تلاشم را می کنم تا به عهد خود وفا کنم.
در بخش دوم تولد یک سال رهایی کامران عزیز را، اول به بنیان کنگره 60 جناب مهندس تبریک عرض می کنم، به خود آقا کامران و خانواده محترم ایشان تبریک می گویم .



اعلام سفر مسافر:

آخرین آنتی ایکس مصرفی شیره خوراکی،  روش درمان دی اس تی، داروی درمان  او تی به مدت 11ماه و4 روز با راهنمایی استاد عزیزم جناب آقای حسن طالبی سفر کردم امروز هم 1سال و2ماه است که آزاد و رها هستم.

آرزوی مسافر:
آرزو دارم در هیچ کجای هستی شخصی در تاریکی اعتیاد نباشه، اگر هم هست راه کنگره برای آنها باز شود و به درمان برسند.
 

سخنان مسافر
در ابتدا خدای خود را شاکر و سپاسگزارم که این فرصت را به من  داد تا این جایگاه را تجربه کنم. تشکر می کنم از استاد عزیزم بابت تمام زحماتی که در طول سفر اول برای من کشیدند، تشکر ویژه ای دارم از جناب
مهندس که این بستر را فراهم کردند تا از حال خراب به حال خوب برسیم.
بارهای بار من با حال خراب وارد لژیون شدم؛ هر بار با رفتار محبت آمیز حسن آقا مواجه می شدم همیشه به این موضوع فکر می کردم که یک راهنما چقدر می تواند صبر و تحمل داشته باشد من خودم اگر فرزندم اینقدر باعث اذیت و آزارم شود تحملش را نخواهم داشت یک راهنما به چه درجه ای از صبر و تحمل می رسد که اینقدر دوستانه با رهجویان خود رفتار و آنها را درک می کند. بارها بخاطر نداشتن ایمان قلبی در سفر اولم دلسرد می شدم ولی هر وقت اعلام سفر، سفر دومی ها را می شنویدم انگیزه ام دو چندان می شد و نور امید در دلم روشن می شد. درادامه سفر من چون کارم با ماشین سنگین بود و دائما مجبور به سفر بودم؛ به توصیه راهنمایم مجبور شدم کار خود را تغییردهم، و همین اولین بهانه ای شد برای ادامه سفرم و رسیدن به رهایی.  همیشه امید این را داشتم که من هم روزی به رهایی خواهم رسید، در پایان مجددا از راهنمایی عزیزم تشکر می کنم، از تمام خدمت گزارانی که چه در قدیم و چه الان خدمت می کنند انرژی می گیرم و برای همه عزیزان آرزوی موفقیت دارم.



در ادامه؛ به پهلوان ناصر رهجوی راهنمای محترم حسن
،بابت دریافت اجازه نشانی در بی نشانی از جناب مهندس تبریک گفته شد.

سخنان پهلوان ناصر: من به عنوان کسی که در کنگره60 به درمان رسیده ام، حس و حالی را دریافت کرده ام  که با تمام داشته هایم هیچ گاه آن را تجربه نکرده بودم وظیفه خود می دانم که به عنوان کوچک ترین عضو این کنگره حد ال امکان دینی که به گردن من هست را ادا کنم ، و در آخر از استاد عزیزم و تمام کسانی که در کنگره خدمت می کنند سپاسگزارم .

تایپ تنظیم و ارسال : مسافر محسن
عکس: مسافر علیرضا 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .