به نام قدرت مطلق الله
چهاردهمین جلسه از دور چهلم کارگاه های آموزشی ویژه مسافران و همسفران کنگره 60 ، نمایندگی ایمان با استادی راهنما مسافر حامد ، نگهبانی مسافر حسن و دبیری مسافر حسین با دستور جلسه "وادی نهم: وقتی نیرویی از کم شروع بشود و به درجه بالاتری برسد، نقطه تحمل پیدا می شود" در روز شنبه 10 آبانماه 1404 ساعت 17:00 آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد :
خدا را شاکرم که دوباره در این جایگاه قرار گرفتم تا در کنار هم جلسه خوبی داشته باشیم.
وادی نهم میگوید:
“هرگاه نیرویی از کم شروع شود و به نقطه بالا و بالاتر برسد، نقطه تحمل پیدا میشود”.
این وادی برای خود من، که زمانی آدمی عجول و بیصبری بودم، بسیار آموزنده و کمککننده بوده است.
مثلاً وقتی پیتزا سفارش میدهم، پول را پرداخت میکنم و انتظار دارم همان لحظه پیتزا آماده شود. اما واقعیت این است که برای آماده شدن پیتزا باید حداقل ۲۰ دقیقه صبر کرد. در بسیاری از کارهای زندگی هم همینطور است؛ نقطه تحمل با زمان و تکرار شکل میگیرد.
.JPG)
بسیار سخت است بخواهیم یک موضوع را در سیستم صفات خود، به سرعت اجرا کنیم. مثلا هیچکس روز اول مصرف، با ۱۰ یا ۲۰ گرم شروع نکرده است، بلکه از مقدار کم شروع کرده و بهتدریج بالا رفته است، حالا کنگره ۶۰ این مسیر را برعکس برای ما اجرا میکند.
وادی نهم، یعنی روش DST، که نقطه تحمل ما را نسبت به مصرف نکردن مواد مخدر بالا میبرد؛ چگونه؟ با کم کردن تدریجی دارو هر ۲۱ روز، بصورت یکپنجم.
من باید یاد بگیرم اگر در کاری مشغول هستم، صبور باشم و نقطه تحمل آن موضوع را داشته باشم. بسیاری از اوقات ما تحمل نداریم و توقع بیش از حد از دیگران داریم؛ مثلاً میگوییم: "من پول را همین الان دادم، باید همین حالا تحویل بگیرم!"
اما اگر همان لحظه پیتزا را بدهند، نپخته است. در واقع سیستم زندگی هم همین است.
من روزی آدمی عصبانی و پرخاشگر بودم، کنگره ۶۰ با سیستمی دقیق به من یاد داد که برای رسیدن به تعادل جسم و روان، حداقل ۱۱ ماه زمان لازم است، اما برای جهانبینی، خدا میداند چقدر.
در این مدت، آرامآرام فیزیولوژی بدن من به تعادل میرسد، یکی از آنها همان تندخویی و عصبانیت بود که بهمرور کمتر شد، مثلاً اگر قبلاً روزی ۱۰ بار عصبانی میشدم، حالا شاید ۶ بار عصبانی شوم، همین تشویقم کرد که بیشتر ادامه بدهم.
برای هر کاری که نقطه تحمل در آن پدیدار میشود، باید زمان بگذرد. هیچ کاری بدون گذر زمان انجام نمیشود. هر کاری باید مرحلهبهمرحله پیش برود؛ و در آنِ واحد نداریم.
در زندگی، هیچ چیز یکشبه اتفاق نمیافتد. اگر کسی بخواهد یکشبه پولدار شود، حتی اگر هم بشود، دچار آشوب درونی میشود و به نقطه انفجار میرسد. نقطه انفجار مثل این است که آب در ۱۰۰ درجه به جوش میرسد. بالاتر از ۱۰۰ درجه هرچقدر حرارت بدهی، تغییری نمیکند؛ چون نقطه تحمل آب همان ۱۰۰ درجه است.
در هستی، هر چیزی نقطه تحمل خودش را دارد.
مثل وقتی که میخواهی سیب نارس را از درخت بکنی؛ باید زور بزنی، اما وقتی سیب رسیده باشد، بهراحتی جدا میشود، چون زمانش رسیده است، اگر زودتر این کار را کنی، آن سیب به درد نمیخورد.
من خودم زمانی تحمل شنیدن کلمه "معتاد" را نداشتم، اما بهمرور در کنگره یاد گرفتم که نقطه تحملم نسبت به ضدارزشها را بالا ببرم. راه کنگره به ما یاد میدهد که چگونه با صبر و تمرین، نسبت به انجام ندادن کارهای ضدارزش مقاوم شویم.
در هیچ کجا، حتی در مدارج علمی و دانشگاهی هم، درباره چنین آموزشی صحبت نمیشود. این وادی مخصوص کسانی است که عجولاند، صبر ندارند و میخواهند زودتر به نتیجه برسند.
.JPG)
مثلاً کسی میگوید: "من یک ماه است آمدم، چرا رها نمیشوم؟ ششماهه رها بشوم دیگر"
نه عزیزم، باید صبر کرد، زمان و تکرار باید آنقدر ادامه پیدا کند تا به نقطه صفر و رهایی واقعی برسی.
اگر زودتر از موعد بخواهی کاری را انجام دهی، رهایی واقعی به دست نمیآید، چون جسم هنوز بازسازی نشده و سیستم شبهافیونی به تعادل نرسیده است.
همهچیز در زندگی همینگونه است: باید نقطه تحمل خود را بالا ببریم، حتی اگر برای مدتی سمت مواد نروی، میبینی چقدر حال بهتری داری، چون همیشه انتخاب با توست.
در پایان، شعری که دیروز شنیدم و بسیار به دلم نشست، در همین رابطه است:
هله نومید نباشی که تو را یار براند
گرت امروز براند نه که فردات بخواند؟
در اگر بر تو ببندد مرو و صبر کن آن جا
ز پس صبر، تو را او به سر صدر نشاند
واگر برتو ببندد همه رهها و گذرها
ره پنهان بگشاید که کس آن را ندارد
ممنونم از اینکه به صحبتهای من گوش دادید.
.JPG)
.JPG)
.JPG)
تایپ: مسافر امیر
تنظیم: مسافر ابولفضل
ویرایش و ارسال : مسافر حسن
مرزبان خبری: مسافر حمید
- تعداد بازدید از این مطلب :
77