English Version
This Site Is Available In English

عشق

عشق

لژیون سردار در کنگره 60 نماد عشق، بخشش و خدمت است؛ جایی که اعضایش با دل‌های روشن، از مال و جان خود می‌گذرند تا چراغ امید و رهایی در دل دیگران روشن بماند.

به مناسبت نزدیک شدن به  «هفته گلریزان» گفتگویی را با راهنمای محترم مسافر پیام تدارک دیده‌ایم که در ادامه توجه شما دوستان را به آن جلب می‌نماییم:

-خداقوت خدمت شما. تشکر می‌کنم از اینکه وقت خودتان را در اختیار لژیون سردار و رابط سایت نمایندگی قرار دادید. لطفاً خودتان را به رسم کنگره معرفی نمایید.

سلام دوستان، پیام هستم یک مسافر، آنتی ایکس مصرفی شیشه، تریاک و قرص؛ روش درمان DST با داروی OT، مدت سفر اولم ده ماه، با راهنمایی آقای محمدجواد زارع، رهایی‌ام از اعتیاد چهار سال و نه ماه است و رهایی از بند نیکوتینم نیز چهار سال و نه ماه می‌باشد. راهنمای نیکوتینم هم آقای محمدجواد زارع هستند؛ رشته ورزشی‌ام دوچرخه‌سواری است.

-شما عضو لژیون سردار هستید. از اینکه وارد این لژیون شدید چه حس و حالی دارید و چقدر از آن لذت می‌برید؟

-من علاقمند به لژیون سردار بودم احساس می‌کردم سرعت من در لژیون سردار ده برابر، بلکه صد برابر شده، آقای مهندس در سی‌دی‌ها می‌گفتند: «چه گره‌هایی در لژیون سردار باز می‌شود»
دقیقاً همین‌طور است؛ مشکل بسیاری از بچه‌هایی که برگشت می‌خورند — از جمله خود من — در لژیون سردار باز شد. چون من همیشه فقط دریافت می‌کردم؛ نزدیک یازده یا دوازده سال است که در کنگره حضور دارم؛ شش سالِ اول فقط دنبال این بودم که مصرف نکنم؛ اما از زمانی که وارد لژیون سردار شدم فهمیدم همه چیز حساب‌و‌کتاب دارد. اگر قرار است چیزی به من داده شود، من هم باید بدهم. از آنجا بود که گره زندگی من باز شد.

-لطفاً درباره جایگاه‌های لژیون سردار برایمان بگویید؛ مثلاً جایگاه دنوری، سرداری، پهلوانی و نشانی در بی‌نشانی.

واقعاً آرزویم در کنگره این است که بتوانم جایگاه پهلوانی را به دست بیاورم؛ هنوز لمسش نکرده‌ام. اما وقتی وارد لژیون سردار شدم، از کاری که انجام دادم خیلی لذت بردم و احساس قدرت کردم.

لژیون سردار تو را قوی می‌کند و باعث می‌شود راحت ببخشی. آقای مهندس در سی‌دی‌های آخر گفتند: «خوش به حال کسانی که می‌بخشند و دنبال بازپس گرفتن نیستند؛ مثل قدرت مطلق.»
لژیون سردار کاری می‌کند که سطح و جایگاهت را بالا ببری؛ هر چه بیشتر ببخشی، قدرتمندتر می‌شوی. دنور بودن هم همین است؛ تو را قوی‌تر و بخشنده‌تر می‌کند و هرچقدر بیشتر ببخشی، ظرف وجودت بازتر می‌شود و بال پروازت رشد می‌کند.

-در سی‌دی «عشق» استاد می‌فرمایند: «خوشا به حال آن کس که می‌دهد و به دنبال بازپس گرفتن نیست. بی‌دریغ چون الله، منتظر نمی‌ماند بلکه فقط ناظر است.» برداشت شما از این جمله چیست؟

-کلمه‌ی عشق که می‌آید، خودش مقام بالایی دارد. عشق یعنی اینکه همه‌چیزت را ببخشی بدون اینکه انتظاری داشته باشی. عشق یعنی بتوانی بگذری.

آقای مهندس در سی‌دی «نردبان» شعری گفتند که می‌فرماید:
«گفتا که بنما نردبان، به من نردبانی نشان بده، می‌خواهم حالم خوب شود و خدا را ببینم. گفتا سرِ تو نردبان است.»
یعنی اگر می‌خواهی حالت خوب شود، باید بگذری. مقام عشق همین است. به همین دلیل هر کسی نمی‌تواند عاشق شود. خیلی‌ها در لفظ می‌گویند من عاشقم، ولی به اولین خطر که می‌رسند، عقب می‌کشند.

عشق یعنی کاری که مادر انجام می‌دهد؛ اینکه بدون ترس در آتش بروی. عشق کاری است که پدر خانواده می‌کند؛ باید بگذری، باید مقابله کنی با ترس‌هایت.

این سؤال سختی است، چون همه‌ی انسان‌ها قبل از انجام یک کار خوب، دو دو تا چهارتایی در ذهنشان می‌کنند. مثلاً بچه‌هایی که تازه می‌خواهند وارد لژیون سردار شوند، پیش خودشان می‌گویند: «مگر کنگره رایگان نبود؟ پس این پول دادن‌ها چیست؟ این سردار و دنور و پهلوان یعنی چه؟»
ولی بعد از انجام این کار، تازه متوجه می‌شوند که اقای مهندس وقتی می‌گوید «تمنایی نداشته باشید و منتی نگذارید»، یعنی قرار است در مقام عشق باشید؛ یعنی هیچ‌چیز نخواهید.

خداوند هم همین‌طور است؛ آفتابش را بر همه می‌تاباند، بارانش را بر سر همه می‌ریزد — چه دزد باشد چه آدم خوب — نعمتش را از کسی دریغ نمی‌کند.
پس خوش به حال کسی که بتواند به این مقام برسد، که چیزی بدهد و خودش را بدهکار بداند. حتی خود آقای مهندس می‌گویند: «من هنوز حسابم با کنگره صفر نشده.»
بنابراین هرکس بتواند خودش را به آن جایگاه نزدیک کند، برنده است.

-چه لذتی در بخشیدن وجود دارد که بعد از تجربه جایگاه سرداری، دوست دارید جایگاه دنوری و پهلوانی را هم تجربه کنید؟

ببینید، ما آدم‌هایی که مواد مصرف کردیم، همه‌مان یک دلیل داشتیم. مثل داستان آلیس در سرزمین عجایب، دنبال خرگوشی بودیم که به چیزی برسیم که حالمان خوب شود. یکی شیشه کشید، یکی تریاک، یکی عرق خورد... اوایلش هم واقعاً حالمان خوب بود.

ولی همه‌ی انسان‌ها از وقتی بیدار می‌شوند، دنبال این هستند که حالشان خوش شود.
بخشش هم دقیقاً همین حس را دارد. به همین دلیل بچه‌هایی که می‌بخشند، دوست دارند بیشتر این کار را انجام دهند. چون حال خوش واقعی فقط با بخشیدن به‌دست می‌آید.

خیلی از ما صبح تا شب با «عینک اوهام» به دنیا نگاه می‌کنیم؛ فکر می‌کنیم اگر سر کسی کلاه بگذاریم، یا فاکتوری بیشتر بگیریم، حالمون بهتر می‌شود. ولی نمی‌شود.
حال خوش فقط با بخشش است — چه در کنگره، چه بیرون از آن. به همین خاطر من همیشه لژیون سردار را جور دیگری می‌بینم، پر از عشق و انرژی مثبت.

-سؤال آخر: هفته‌ی گلریزان نزدیک است. لطفاً در خصوص این هفته توضیح دهید.

من همیشه می‌گویم تمام روزهای کنگره قشنگ است، اما قشنگ‌ترین هفته، هفته‌ی گلریزان است.
در گلریزان، ما خودمان را به چه کسی نشان می‌دهیم؟ به خالق خودمان.
واقعاً چطور می‌توانم از خدا تشکر کنم؟ چطور می‌توانم سپاس‌گزار باشم که امروز پدر دو فرزندم هستم، که نه سیگار می‌کشم، نه مواد، و دیگر آواره کوچه‌ها نیستم؟
غیر از این است که تشکر از خالق، همان تشکر از مخلوق است؟

در هفته‌ی گلریزان باید با تمام وجود بیایم و خدمت مالی‌ام را انجام بدهم. مهم نیست چقدر می‌دهم؛ مهم این است که وقتی از درب کنگره بیرون می‌روم، بتوانم به خودم بگویم:  «آفرین به خودت!»
البته این احساس خوب، همیشه با کمی ترس همراه است؛ ترس از اینکه نکند ندهی، نکند به مشکل بخوری. اما همان ترس، همان نیروهای منفی‌اند که در جزوه جهان‌بینی گفته شده، باید از آن بگذری و ببخشی تا خداوند گره‌هایت را باز کند.

در پایان: تشکر می‌کنم از شما که این بستر را فراهم کردید. امیدوارم در هفته‌ی گلریزان، همه‌ی شعب کنگره در سراسر کشور، پربارتر و قوی‌تر از قبل عمل کنند.

تهیه و تنظیم: گروه سایت نمایندگی حسنانی

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .