«به نام قدرت مطلق»
از آغاز حلقههای آفرینش، تزکیه و پالایش آغاز شد. هر حلقه از حیات، ادامه حلقه پیشین است و هر حلقه را میتوان جهانی تازه دانست. ما جهانهای متعددی داریم اما از بیشتر آنها بیاطلاعیم تا اندازهای که حتی تصورشان برای ما دشوار است.
در همین جهان فیزیکی، تنها 26.8 درصد از مادهای به نام مادهی تاریک تشکیل شده که ماهیت آن ناشناخته است. 68.2 درصد دیگر نیز انرژی تاریک است که از آن هم آگاهی نداریم. تنها در محاسبات میدانیم نیرویی وجود دارد که کُرات را به هم پیوند داده است. قرآن نیز اشاره میکند که کُرات به هم متصلاند، بیآنکه طنابی میانشان باشد. در حقیقت دانستههای ما از کل هستی کمتر از پنج درصد است یعنی تقریباً هیچ چیز نمیدانیم.
انسان در سه جهان زندگی میکند:۱. جهان فیزیکی همان زندگی روزمره.۲. جهان ذهنی.۳. جهان خواب.
دنیای خواب، همان دنیای پس از مرگ است. ما از همان جهان آمدهایم و هر شب نیز در خواب به آنجا بازمیگردیم. در خواب، زندگیای واقعی جریان دارد، در حالی که جسم ما در اینجا بیحرکت است. بنابراین وقتی میگوییم در حلقه حیات زندگی وجود دارد، این سخن حقیقت دارد.
هر سفری که به پایان میرسد، آغاز سفری دیگر است. هر کتابی که بسته میشود کتابی تازه گشوده میگردد. این روند همواره ادامه دارد و نابودی در آن معنا ندارد.
حال باید پرسید آیا ما باید زندگی کنیم یا نه؟ وقتی میدانیم زندگی پایانناپذیر است، باید برای مسیر خود توشهای فراهم کنیم. اگر جایی را خانه خود بدانیم، نگاهمان با زمانی که میهمانیم فرق دارد. پس چون حیات پایانی ندارد باید آن را جدی بگیریم و برای رشد خود بکوشیم.
وقتی انسان به مرحله انسانی میرسد تزکیه آغاز میشود. اما برای چه؟ نه برای رسیدن به خدا، زیرا خدا در وجود ماست. تزکیه برای آن است که بتوانیم به بهترین شکل زندگی کنیم و از بند جهل و ناآگاهی رها شویم.
در آغاز هر جلسه گفته میشود از دست بزرگترین دشمن خود، یعنی جهل رهایی یابیم. تمام ادیان نیز برای همین آمدهاند.
اگر جهانهای دیگری وجود دارند ارتباط با آنها ممکن است چنانکه عارفان و اولیاء نیز در ارتباط بودهاند. جهانهای بالاتر همواره در تلاشاند تا جهانهای پایینتر را در مسیر رشد و کمال یاری دهند. پیامبران واسطه این ارتباطاند. آنان نه رقیب بلکه یاور و مکمل یکدیگرند.
تمام این پیامها برای تزکیه و پالایش ماست. اگر کسی اهل مطالعه قرآن باشد درمییابد که همه وادیها ریشه در همان کتاب آسمانی دارند.
جهانها در فاصلههای بسیار زیاد اما درون هم هستند مانند امواج تلویزیونی که همگی در همین مکان حضور دارند ولی ما آنها را نمیبینیم. هر جهان فرکانسی خاص دارد. جسمی که در خواب میبینیم در فرکانسی متفاوت از جسم بیداری است.
زندگی و چرخش حیات همچون بازی است؛ اما بازیای عمیق و هدفمند. باید به منابع آگاهی دست یابیم، زیرا روح انسان از آتش خلق شده است و باید از آتش با دود به آتش بیدود تبدیل شود یعنی به نور خالص. انسان باید به تشخیص برسد تا بداند با چه کسانی در ارتباط است، آیا آنها روشن و پاکاند یا در تاریکی و دود فرو رفتهاند.
کسی که در این بعد معتاد است در بعد دیگر نیز همان خواهد بود. هیچ چیز در جهان بر حسب تصادف نیست. هر آنچه هست حاصل خواست و حرکت خود ماست.
پیشرفت نیاز به مطالعه صبر و عشق دارد. اگر عاشق شویم، همهچیز درست میشود. نباید شکوه و شکایت کنیم. باید خود را اصلاح کنیم.
دلیل بیشتر دلتنگیها و شکایتها خود ما هستیم. باید این را بشناسیم و اصلاح کنیم. مشکلات یکروزه حل نمیشوند بلکه نیاز به صبر دارند. از روزی که وارد کنگره شدیم باید نگاه کنیم چه تغییراتی کردهایم. اگر تغییرات مثبت بوده این برگه برنده ماست و باید شکرگزار باشیم.
سخنان کسانی را که پیامبران را انکار میکنند باور نکنیم. هر شب ما به جهان دیگر میرویم و همه این جهانها برای آن است که تزکیه و تصفیه شویم تا بتوانیم بهتر زندگی کنیم.
امروز انسان به مرحلهای از بلوغ رسیده است که دیگر نیازی به پیامبر تازه ندارد اما باید بسیار هوشیار باشد بهویژه در فضای مجازی، زیرا با هوش مصنوعی صداها و تصاویر جعلی فراوان ساخته میشود.
امید که همگی در مسیر آگاهی و تزکیه و آرامش، ثابتقدم و موفق باشیم.
تایپمتن: مسافر علیاصغر
ویرایشمتنوبارگزاری: مسافروحید
- تعداد بازدید از این مطلب :
419