خدا را شاکر و سپاسگزارم که مرا در مسیر کنگره ۶۰ قرارداد تا حلقهٔ مفقوده زندگیام را که همان صلح و آرامش است پیدا کنم و به آن برسم.
در ابتدا که مسافرم در حال سفر بود اطلاع و اعتقاد چندانی به کنگره ۶۰ نداشتم؛ اما بعد از گذشت حدود یک ماه از سفر مسافرم وقتی سی دی نوشتن مسافرم را دیدم و جزوهها و کتابهای آقای مهندس را نگاه کردم به خودم اجازه حضور در جلسات آموزشی کنگره ۶۰ را دادم و از همان جلسه اول دریافتم که حضور در کنگره یعنی هر کس برای خودش و این درک را پیدا کردم که مسافرم برای درمان خودش و من هم برای حال خودم؛ باید در جلسات حاضر باشم و آنقدر مجذوب جلسات کنگره شدم که تا پایان سفر اولم؛ شاید یک تا دو مورد عدم حضور داشتم آنهم با اجازه راهنما.
در تمام جلسات حاضر شدم و خدا را شکر سفر اولم را به رهایی رسیدم و تصمیم دارم حال خوش ام را که از کنگره ۶۰ دریافت کردهام، در کنگره خدمت کنم تا دیگران هم به صلح و آرامش و حال خوب برسند. همانطورکه آقای مهندس فرمودند: دیگران کاشتند و ما خوردیم، ما بکاریم تا دیگران بخورند.
در پایان از مهندس دژاکام و خانواده ایشان و راهنمای خوب خودم خانم سهیلا و ایجنت همسفران خانم فاطمه و تمام خدمتگزاران کنگره ۶۰ تشکر و قدردانی مینمایم.
نویسنده: همسفر ثریا لژیون دوم
منبع: دل نوشته
ویرایش و ارسال: راهنما همسفر سهیلا (لژیون دوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی فیروزآباد
- تعداد بازدید از این مطلب :
51