پایان هر نقطه سرآغاز خط دیگریست
در روز جمعه ۹آبان ماه ۱۴۰۴ همسفر خدیجه رهجوی راهنما همسفر فاطمه و مسافر اسمعلی رهجوی راهنما مسافر پویان وارد مرحله دوم جهانبینی شدند و با دستان پر توان آقای مهندس رهایی را دریافت کردند.
عرض تبریک خدمت همسفر خدیجه و مسافر اسمعلی و خدا قوت خدمت راهنما همسفر فاطمه و راهنما مسافر پویان به امید رهایی تمامی سفر اولیها.

روز 9 آبان 1404 حدود ساعت ۸صبح بعد از یک سال انتظار به پارک طالقانی رسیدیم. تا چشم کار میکرد انسانهایی را میدیدی که با شور و حال قشنگ و شادابی واقعی ورزش میکردند، خانواده هایی که تا مرز فروپاشی رفته بودند؛ ولی به لطف این حرکت مقدس مهندس دژاکام حالشان خوب است. خیلیها هم مانند ما برای رهایی آمده بودند. درگیر آوردن و بردن دفتر سیدی و امضا بودیم که یکدفعه دخترم گفت: مامان مهندس آنجاست. سرم را که برگرداندم چشمم به چهره آقای مهندس افتاد که با افتادگی و سادگی غیر قابل وصفی در آلاچیق نشسته بودند. چه صحبتهایی که آماده کرده بودم تا با ایشان درمیان بگذارم؟ ولی دیگر چیزی به ذهنم نمیرسید. تمام خوشحالی من برای رهایی مسافرم بود، حالا دیگر رهایی را رها کرده بودم انگار گمشدهای را پیدا کردهام، کسی که انگار سالها پیش از تولد او را میشناختم. از خداوند میخواهم همراهم باشد تا بتوانم به اندازه خودم برای پیشرفت این حرکت مقدس قدم بردارم.
نویسنده: همسفر خدیجه رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون هفتم)
ارسال: همسفر منیژه رهجوی راهنما همسفر منیره (لژیون ششم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی اسلامشهر
- تعداد بازدید از این مطلب :
93