سلام دوستان ابراهیم هستم یک مسافر.
وقتی نیرویی از کم شروع بشود و به درجه بالا و بالاتری برسد نقطهٔ تحمل پیدا میشود و در تمام سطوح نقطهٔ تحمل وجود دارد. برای تغییر و پیدایش نقطهٔ تحمل، به دو اصل زمان، تکرار و تمرین نیاز داریم. باید برای حل مشکلات و مسائل مختلف نقطهٔ تحمل خود را بالا ببریم و برای این کار باید آگاهی کافی داشته باشیم.
خداوند موقعی که انسان را از آسمان به زمین فرستاد، انسان از نظر شعور از همهٔ مخلوقات بالاتر بود، به همین دلیل دو راه بر سر راه او قرار داد که یکی راه فجور یا شر بود و دیگری راه تقوا و خیر... بنابراین به من و همهٔ انسانها اختیار داد که از بین این دو راه، یعنی راه شر و خیر، راهی را انتخاب کنیم که به نیکی و آرامش ختم شود.
مسیر ضدارزشها بهظاهر آسان به نظر میرسد؛ ولی در انتها، این راه بسیار تلخ و عذابآور است! ولی صراط مستقیم راهی است که در آن سختیها و موانع زیادی وجود دارد؛ اما پایانی شیرین و دلچسب دارد. من قبل از ورود به کنگره؛ همیشه در عذاب بودم! چرا؟ چون که اصلاً نقطهٔ تحمل در درونم شکل نگرفته بود. چرا؟ چون که تحمل برای من بیمعنا بود و دوست داشتم هرآنچه دلم میخواهد برایم رقم بخورد، پس این وضعیت چیز دیگری جز عذاب برایم نداشت. سالها برای اینکه تحمل نداشتم پشت درب کنگره سرگردان بودم تا زمان ورود به کنگره فرابرسد! این شد که از آموزشهای ناب کنگره محروم بودم؛ ولی با ورودم اولین چیزی که کنگره به من آموخت تحمل و در ادامه بالابردن نقطهٔ تحمل بود، برای اینکه دیگر در عذاب نباشم. پس خدا را هزاران بار شکر...
نویسنده: مسافر ابراهیم از لژیون یکم
ویرایش: مسافر حسین
ارسال: مسافر مرتضی
مرزبان خبری: مسافر علی
نمایندگی عصارزاده مشهد
- تعداد بازدید از این مطلب :
32