English Version
This Site Is Available In English

داروی اوتی، داروی شفا و سلامتی

داروی اوتی، داروی شفا و سلامتی

هشتمین جلسه از دور پنجم سری کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره۶۰ نمایندگی بروجن ویژه مسافران و همسفران با استادی ایجنت محترم مسافر محمد و نگهبانی مسافر صادق و دبیری مسافر جواد با دستور جلسه «OT,DST» روز پنج‌شنبه 8 آبانماه ١۴٠۴ ساعت 15:30 آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:

دستور جلسه اول: سلام دوستان، محمد هستم یک مسافر. دو تا دستور جلسه مهم داریم که از هیچ کدام نمی‌شود بگذریم، انشاالله که بتوانم متن قضیه را انتقال بدهم. اولین دستور جلسه؛ اوتی و دی اس تی است، که قبلاً شکرگزاری اوتی بود، یعنی؛ نحوه قدردانی و شکرگزاری کردن از داروی درمان را به ما آموزش می‌دادند. بعد از آن دی اس تی هم گنجانده شد، چون آبرویی که اوتی به دست آورد، از همین دی اس تی است و خدمتگزاران بخش اوتی، که آمدند، همین اوتی را استفاده کردند، درمان شدند. اوتی، یا اپیوم تینکچر، همان شربت تریاک است، چیز جدیدی نیست، تنتور تریاک است و همین تنتور تریاک در دست افراد نادان، داریم می‌بینیم که چه مصیبت‌هایی در زندگی‌ها انداخته که مصرف کننده‌های مواد مخدر را، خانواده‌ها را، نابود کرده بنیان خانواده‌ها را از بین برد. و آن مشکلاتی که دارد در جامعه ایجاد می‌کند. همین اوتی، می‌آید در سیستم درمانی کنگره‌۶۰، به واسطه دی‌اس‌تی و افرادی که در این مسیر حرکت می‌کنند و دارو را با پروتکلی که کنگره به آنها آموزش می‌دهد، تیپر می‌کنند و جزو خدمتگزاران می‌شوند و این دارو آنجا، داروی درمان می‌شود و باعث شفا و سلامتی می‌شود. مگر نه اینکه در اوتی، در سفر درمانی اوتی، بخشش اتفاق می‌افتد که شخص درمان می‌شود؟ یعنی از آن مواد مصرفی خودش و از آن شربتش می‌بخشد، از آن چیزی که بدنش احتیاج دارد یک درصد کوچکی ( ضریب هشت دهم ) را می‌بخشد و بعد در انتها صاحب جسم خودش می‌شود و صاحب سلامتی خودش می‌شود و شبه افیونی بدن خودش راه‌اندازی می‌شود.

در اثر روش دی اس تی است که اوتی می‌آید در سیستم درمانی شخص تاثیر می‌گذارد و آن شخص را درمان می‌کند. و آن را در ادامه داریم که  آن کسانی که آمدند و آبرو دادند، به واقع خدمتگزارانی بودند که در بخش اوتی خدمت کردند، یعنی ما اعتقاد داریم، در سیستم درمانی کنگره ۶۰، درمان وقتی اتفاق می‌افتد که شخص مصرف کننده مواد مخدر، با آن دارو، با آن مواد، می‌خوابد و راحت هم خوابش می‌برد و می‌تواند راحت با آن کنار بیاید، و می‌تواند طوری باشد که استفاده نکند، وسوسه نداشته باشد، نیاز نداشته باشد. تمام اینها را خدمتگزاران بخش اوتی، مبصران کلینیک ثابت کردند که، دائماً در طول روز با مصرف کننده‌های متنوع سر و کار دارند، با شربت اوتی سر و کار دارند و هیچ گونه وسوسه‌ای ندارند که امروز انشالله، در ادامه از این عزیزان قدردانی می‌کنیم و خیلی خیلی تشکر می‌کنیم از این عزیزانی که در این قسمت دارند خدمت می‌کنند که بالای ۲۰۰۰ نفر در سراسر کشور هستند. من فکر می‌کنم تنها چیزی که در کنگره ۶۰، مسافر را از همسفر جدا می‌کند، همین اوتی و بخش خدمتگزاران اوتی است، یعنی افرادی که می‌آیند اول خودشان مصرف اوتی دارند، مصرف مواد مخدر دارند و کم کم تحت درمان قرار می‌گیرند، درمان می‌شوند و بعد خودشان خدمتگزاران اوتی می‌شوند و آن بخششی که در این قسمت برای این عزیزان اتفاق می‌افتد، در آخر نعمتی می‌شود که در زندگی از آن استفاده می‌کنند و داریم می‌بینیم که، هیچ گونه مشکلی با مصرف کنندگان دیگر ندارند و هیچ گونه مشکلی هم با نوع ماده مصرفی هم ندارند. این بخشش است که این اتفاق را رقم می‌زند. انشاالله، ما در دو هفته آینده، گلریزان را داریم؛ متوجه می‌شوند که تو از هر چیزی که ببخشی، اجازه استفاده به تو داده می‌شود، یعنی شخصی که دارد اعتیادش را درمان می‌کند، وقتی می‌گذرد، عبور می‌کند و می‌بخشد، در آخر بدون نیاز به مواد مخدر، زندگیش را مدیریت می‌کند و بهترین زندگی را می‌تواند برای خودش جمع و جور کند. برای مال هم همین است، ما خیلی ها هستیم که خیلی پول داریم، وضع خوبی داریم، ولی اجازه استفاده به ما داده نمی‌شود، این همان بخشش است که در بخشش، آن اتفاقی که برای اشخاص رقم می‌خورد ( در قسمت درمانی‌اش)، که اجازه استفاده داده می‌شود. حداقل می‌تواند از آن چیزی که دارد، نهایت استفاده را بکند و در زندگی به کار ببرد. خب این در مورد دستور جلسه اول

دستور جلسه دوم:در مورد دستور جلسه دوم، از امین عزیز و همسفر محترمشان خواهش می‌کنم بایستند. من به این عزیزان، اولین سال رهاییشان را تبریک می‌گویم. از نمایندگی عمان سامانی من، افتخار حضور در کنار امین عزیز را داشتم. به عنوان رهجو وارد لژیون شد، مصرف کننده خیلی با ادبی بود، یعنی به واقع من یه موقع‌هایی پیش خودم تصور می‌کنم اگر هروئین را شکل یک آدم بگیریم، مثلاً فکر کنید کت و شلوار و سامسونت داشته باشد، اینقدر که امین باشعور بود و با ادب بود، ولی متاسفانه، هیچ جور در مسیر قرار نمی‌گرفت. خیلی، استاد پیچاندن بود، استاد حرف زدن بود و خب ما هم که، همکار بودیم، در مصرف مواد مخدر، مثل هم بودیم یعنی مصرفمان یکی بود، هر جوری هم که باهاش صحبت می‌کردیم، در مسیر قرار نمی‌گرفت. یک دفعه دیگر، آنقدر با اطمینان به من ‌گفت؛ تو مسیرم که، من گفتم، خدا را شکر، دیگه درست شد. یادم می‌آید نمایندگی عمان سامانی بودیم من کار داشتم، زودتر بیرون زدم که با ماشین بروم، دیدم با پیکان کنار زده و دارد مصرف می‌کند، گفتم، خدایا اینکه تازه به ما اطمینان داد، هیچی نگفتم و رفتم و بعدش باهاش صحبت کردم و هیچ جوری امین تو راه نمی‌آمد، یعنی به واقع دارم می‌گویم؛ اگر امین عاشق همسفرش نبود، اگر همسفرش کنارش نبود، امکان نداشت درمان شود تا آمدیم بروجن راه اندازی شد. مدتی هم، بروجن بازی درآورد و نهایتا آن خیری که برایش رقم خورد و حرکت و استمرار همسرش در مسیر، به امین کمک کرد تا امروز هم درمان شود هم درمان سیگار کرده، هم راهنمایی قبول شود. خیلی تبریک به امین می‌گویم و هم به همسفرش تبریک می‌گویم که راهنمای تازه واردین قبول شده. انشالله، در این مسیر بتواند حرکت کنند و برکت در زندگی ایشان بیاید. امین به نظر من ( من که در حدی نیستیم که بخواهیم قضاوت کنم)، از روی تجربه تاریکی خوبی که داشته، می‌تواند راهنمای خوبی شود. بعید می‌دانم کسی بتواند امین را دور بزند؛ چون ماشاالله، خودش، استاد پیچاندن بود، حالا انشالله، از این هم بتواند در مسیر روشنایی استفاده کند. تبریک می‌گویم به پدر گرامی و خانواده محترمشان، انشاالله آن تاریکی‌هایی که امین در زندگی آورد، بتواند الان در زندگی تبدیل به روشنایی کند، حتی برای پدرش و خانواده‌اش و برای خودش، بتواند بیشترین استفاده را بکند. من همیشه گفتم؛ رهجوهایی که همسفر کنار خودشان به کنگره می‌آورند، خودشان را بیمه می‌کنند یعنی، درمان را برای خودشان باید می‌کنند. اگر احیاناً کسی مشکل دارد، با اعتیاد مشکل دارد و نمی‌تواند در مسیر قرار بگیرد، بهترین آیتمی که می‌تواند در مسیر به او کمک کند، حضور همسفر است، که امین هم، این را ثابت کرد. خیلی ممنونم خودتان را تشویق کنید.

آرزوی مسافر امین:  در این لحظه آرزو می‌کنم تمام افرادی که به دام اعتیاد دچار گشته‌اند و آرزوی درمان دارند با کنگره آشنا شوند و به درمان برسند.

آرزوی همسفر الهام: من  هم آرزو می‌کنم تمام دانش‌ها و آزمایشات جناب مهندس به نتیجه مطلوب خودشان برسند و شاهد این علم و دانش در تمام دنیا باشیم.

سخنان مسافر امین؛ سپاسگزارم از خداوند بابت این زمان و این جایگاه و کمال تشکر را دارم از جناب مهندس و خانواده گرامی ایشان بابت فراهم کردن این بستر و جایگاه. تشکر ویژه‌ای دارم از آقا محمد عزیز راهنمای گرامیم و همچنین کمال تشکر و احترام را دارم از سرکار خانم منیژه و سرکار خانم سعیده راهنماهای سفر اول و دوم همسفرم و تشکری هم دارم از همسفران عزیزم که در این مسیر من را یاری دادند. در زمان اعتیاد من، با تخریب بالایی برخوردار بودم و بهای سنگینی را پرداخت کردم از جمله آزار و اذیت به خانواده‌ام و پدر و مادرم که در همین جا و همین مکان طلب بخشش می‌کنم. به یاد می‌آورم روزهای آخر مصرفم را که هرچه بیشتر برای نجات خودم تلاش می‌کردم بیشتر غرق مواد می‌شدم و به لطف خداوند زمانی فرا رسید که اذن ورود به کنگره برایم از طرف قدرت مطلق صادر شد و تا زمانی که به کنگره و راهنما و فرامین و آموزش‌های کنگره ایمان نیاوردم به آرامش نرسیدم. من اصلاً فکر رهاییم را نمی‌کردم، ولی امروز شاهد تولد یک سالگی رهاییم هستم. در این دو سال که در کنگره زندگی می‌کنم هیچکدام سی‌دی‌ها و کلاس‌ها و آموزش‌ها برایم تکراری و خسته کننده نشده و همچنان برای سی‌دی هفته و آموزش جدید لحظه شماری می‌کنم و تمام این حال خوش را مدیون راهنمای عزیزم آقا محمد رضایی هستم و آرزوی جایگاه دیده‌بانی را برای ایشان دارم و در پایان تشکر می‌کنم از همه شما عزیزان که امروز در این جشن شرکت نمودید و باعث انرژی صد چندان برای من شدید و یک تشکر ویژه هم از آقا کوروش مرزبان محترم دارم که مشوق من بودند در این راه و این مسیر الهی.  از اینکه به صحبت‌های من گوش کردید از شما متشکرم.

سخنان راهنمای گرامی همسفر سعیده:
خداوند را شاکر و سپاسگزارم که شاهد یک تولدی دیگر در شعبه بروجن بودیم و این تولد را تبریک عرض می‌کنم، در ابتدا خدمت جناب مهندس و راهنمای گرامی آقا محمد و خدمت خود آقای امین و همسفرشان خانم الهام و راهنمای سفر اولشان خانم منیژه گرامی که بسیار خوب و عالی به خانم الهام آموزش داده بودند و کمک بزرگی بود در امر آموزش سفر دوم خانم الهام.
وقتی به موضوع تولدها توجه می‌کنیم متوجه می‌شویم که همه ما همانند بذری هستیم و کنگره و راهنما همگی وسیله‌ای هستند برای رسیدن من مسافر به هدفم، و همچنین دریافت شال راهنمایی را هم به این عزیزان تبریک عرض می‌کنم و این خواسته این عزیزان بود که در دل خاک به عنوان بذر کاشته می‌شود تا به گل و یا میوه خوب تبدیل بشود. ممنون که به صحبت‌های من گوش کردید.
سخنان همسفر الهام: خداوند را سپاسگزارم بابت این لحظه و این رهایی و تولد.  از جناب مهندس و خانواده ایشان تشکر می‌کنم از راهنمای مسافرم آقامحمد و راهنماهای گرامی خودم خانم منیژه و خانم سعیده تشکر می‌کنم که زحمت‌های زیادی را برای ما کشیدند. از ایجنت بخش مسافران و همسفران و مرزبانان گرامی تشکر می‌کنم. از همه شما عزیزان که امروز در این جشن شرکت نمودید، کمال تشکر را دارم و این تولد را مدیون زحمات راهنمای مسافرم آقا محمد هستم که اگر تلاش و زحمات ایشان نبود، معلوم نبود که چه آینده‌ای در انتظار ما بود و در ادامه متشکرم از همسفر کوچکمان تارای عزیز که وجودشان قوتی بود در این مسیر برای ما. از مسافر عزیزم تشکر می‌کنم که به واسطه ایشان من هم توانستم در جهت آموزش‌های کنگره قرار بگیرم، هرچند تاریکی‌های زیادی را پشت سر گذاشتیم تا به رهایی رسیدیم ولی امروز متوجه می‌شوم که تمام آن سختی‌ها بوده که خواسته را در من امروز به وجود آورده و اگر امروز تشنه خدمت در کنگره هستم تمام این‌ها به خاطر تجارب در تاریکی‌هایی بود که داشتیم و به طریقی خواسته‌ها در من شکل گرفت که فقط به تولد و رهایی خودمان راضی نیستم و آرزو می‌کنم در کنگره آنقدر این تولدها و رهایی‌ها تکرار گردد تا به رضایت وجودم دست پیدا کنم. و همچنین شکر ویژه‌ای دارم از خانواده مسافرم که زحمات زیادی و نیز خسارات زیادی را متحمل شده‌اند. DST و OT  با بهای سنگین انسان‌ها پا به عرصه هستی گذاشت. چرا که قبل از این راه  نمایان نشده بود ولی امروزه DST و OT در دسترس ما می‌باشد. و نهایتاً روزی فرا خواهد رسید که با تلاش‌های جناب مهندس روش درمان DST و OT در دسترس جهانیان به جهت تمام مشکلات و بیماری‌ها قرار می‌گیرد. ممنون که به صحبت‌های من توجه کردید.
سخنان شیرین همسفر تارا کوچولو: از جناب مهندس و آقا محمد و خانم منیژه و خانم سعیده تشکر می‌کنم. پیام دارم از استاد سردار؛
من آب می‌آورم
تو آنقدر بنوش که سیراب شوی
اما نه زیر آب
من بلندم، به بلندای قله‌هائی که نتوان تسخیر نمود
اما تو بربام من، مسلح بیا، تا عظمت را ببینی
من می‌رویانم
آنقدر که زمین و آسمان را شب و ظلمت فرا گیرد
اما تو از میان سبزه‌ها، نور را بیاب
و بر بال آن بنشین و به سوی من پرواز کن
تا آنچه به باورت نمی‌گنجد، ببینی
تو می‌توانی همه آنچه که هست با نیروی عقل خویش
تبدیل به بهترین کنی
و به سوی نقطه‌ای بیائی که آغاز نمودی.
ممنون که به صحبت‌های من گوش کردید.

از طرف ایجنت، گروه مرزبانی، سایت،کلیه خدمتگزاران، مسافران و همسفران نمایندگی بروجن این مناسبت را به امین عزیز، خانواده محترمشان و به‌ویژه  آقای مهندس دژاکام تبریک و شادباش می‌گوییم

مرزبان کشیک: مسافر مصطفی

راهنمایان تازه واردین: مسافر مجتبی، مسافر رسول

پذیرایی: مسافر یدالله

نگهبان نظم: مسافر عباس

تایپیست ها: مسافر ابوذر، مسافر محمد لژیون چهارم
عکاس: مسافر ابوذر، مسافر مهدی لژیون چهارم
تنظیم و ارسال خبر: مسافر کرامت
مرزبان خبری: مسافر سلمان

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .