English Version
This Site Is Available In English

بخششی از جنس عشق

بخششی از جنس عشق

«إِنَّ اللَّهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ؛ در حقيقت خدا حال قومى را تغيير نمى‌دهد تا آنان حال خود را تغيير دهند.» (سوره رعد، آیه 11)

به مناسبت فرارسیدن «هفته گل‌ریزان» با پهلوان‌های نمایندگی شیخ‌بهایی گفت‌وگویی ترتیب داده‌ایم لطفاً با ما همراه باشید.

لطفاً به رسم کنگره خودتان را معرفی کنید.

همسفر سهیلا:

مسافر من با آنتی ایکس مصرفی شیره و تریاک وارد کنگره شدند. به مدت ۱۰ ماه با روش DST و داروی OT، با راهنمایی مسافر علی و همسفر پریسا سفر کردیم؛ اکنون به لطف خدا مدت ۲ سال و ۱۰ ماه است که آزاد و رها هستیم. رشته ورزشی مسافرم فوتبال و رشته ورزش خودم بدمینتون و دارت است.

همسفر زهرا:

مسافر من هم با آنتی‌ایکس مصرفی تریاک وارد کنگره شدند؛ به مدت ۱۰ ماه ۲۰ روز با روش DST و داروی OT، به راهنمایی مسافر مجید و همسفر الهام سفر کردیم؛ اکنون هم به شکر خدا 1 سال و 7 ماه است که آزاد و رها هستیم. ورزش مسافرم والیبال و تنیس روی میز و ورزش خودم والیبال است.

لطفاً بفرمایید امروز وقتی به گذشته نگاه می‌کنید چه تفاوتی در خودتان می‌بینید؟

همسفر سهیلا:

امروز وقتی به گذشته خود نگاه می‌کنم، می‌بینم چقدر عوض شدم؛ قبلاً زود ناراحت می‌شدم؛ ولی الان نسبت به قبل آرام‌تر هستم. قبلاً نسبت به مشکلاتم حس ترس داشتم؛ ولی الان یاد گرفتم از پس مشکلاتم بر بیایم؛ چون متوجه شدم که دانایی و توانم نسبت به قبل بیشتر شده است.

همسفر زهرا:

من به واسطه سختی که در زندگی و مصرف قرص‌های اعصابی که داشتم؛ امروزم با گذشته‌ خیلی خیلی متفاوت است. انسانی که درونش پر از خشم، کینه و نفرت بود، به لطف خدا این صفات خیلی خیلی کمرنگ شده است؛ یعنی خیلی کم آثاری از آنها را می‌بینم. به شکر خدا صبورتر و آرام‌تر هستم و تبدیل به انسانی شدم که با آن چیزی که قبلاً بود کاملاً متفاوت است که این‌ها را مدیون آموزش‌های کنگره هستم. وقتی به گذشته خود نگاه می‌کنم، جدا از آن‌که مسافر مصرف‌کننده بود، خود من هم واقعاً در اعماق تاریکی بودم و تاریکی درون خودم خیلی بیشتر بود. افکار منفی‌‎ام باعث تخریب‌های خیلی زیادی در درونم شده بود که آنها حتی برای ادامه زندگی، امید را از من گرفته بودند و امروز خدا را شکر خیلی خوب هستم.

در مسیر بخشش بیشترین چیزی که یاد گرفتید چه بود؟

همسفر سهیلا:

در این مسیر یاد گرفتم هر چقدر ببخشم، دل بزرگتری پیدا می‌کنم. حس می‌کنم با هر بخششی که انجام می‌دهم، ظرفم نسبت به قبل بزرگتر شده و قوی‌تر می‌شوم. هر کسی نمی‌تواند بخشش داشته باشد. متوجه شدم که خداوند همه چیز را به ما بخشیده است؛ پس ما هم باید ببخشیم. فهمیدم بخشش یعنی از خود گذشتن است؛ باید از خودم، از مالم، از وقتم و خیلی چیزها بگذرم تا بتوانم حال یک نفر دیگر را خوب کنم. متوجه شدم که وقتی در کنگره می‌بخشم و خدمت می‌کنم؛ هم ظرفم بزرگتر می‌شود و هم به حال خوش می‌رسم.

همسفر زهرا:

زمانی که ببخشم، حال خودم خوب است و به آن آرامش، آسایش و حال خوش می‌رسم. حال هر چقدر اندازه این بخشش بیشتر باشد؛ حال خوش بیشتری نصیبم می‌شود و به‌واسطه آن گذشت و بخشش، خیلی از گره‌های زندگی‌ام  را توانستم باز کنم.

چه چیزی باعث شد تا چنین قدم بزرگی در قسمت مالی بردارید؟

همسفر سهیلا:

وقتی وارد این مسیر شدم و یک قدم بزرگ در خدمت مالی برداشتم. این یک تصمیم معمولی نبود؛ بلکه حرکتی درونی و از عمق وجودم بود و در واقع کمک مالی یک جور سپاسگزاری و خدمت عاشقانه است و این حس قشنگ را تقدیم همه شما عزیزان می‌کنم؛ به امید این‌که سعی کنیم با عشق ببخشیم.

همسفر زهرا:

ابتدای قضیه برایم این بود که زکات حال خوش خود را بدهم و با این حرکت، آن حال خوب را دریافت کنم؛ ولی در ادامه به لطف خدا، آن گذشت مالی باعث شد تا از کینه‌هایی که در قلبم داشتم، بتوانم بگذرم؛ زیرا یک سری از کینه‌ها و حال خرابی‌هایی که داشتم، هنوز همرام بودند و نمی‌توانستم آن‌ها را فراموش کنم یا کنار بگذارم؛ ولی آن گذشت مالی و قدمی که برداشتم باعث شد تا بتوانم از یکسری صفات ضد ارزشی بگذرم و حال خوش بیشتری نصیبم شود.

کلام آخر...

همسفر سهیلا:

همیشه سعی کنیم در مسیر زندگیمان، دل خود را بزرگ نگه داریم، ببخشیم و از داشته‌هایمان به دیگران هم کمک کنیم. هر قدم بزرگ یا کوچکی که برای خدمت کردن برمی‌داریم؛ خداوند چند برابر آن را به زندگی ما برمی‌گرداند. در نهایت از مهندس حسین دژاکام بزرگوار و خانواده محترمشان کمال تشکر را دارم که این راه و مسیر قشنگ و زیبا را برای ما باز کردند تا بتوانیم به خوبی از آن استفاده کنیم. از راهنمای خود همسفر پریسا صمیمانه تشکر می‌کنم که با صبر و محبتشان، همیشه راه درست را به من نشان دادند.

همسفر زهرا:

سپاسگزارم از استاد سردار عزیز که لیاقت انجام خدمت را به من دادند. از مهندس دژاکام عزیز سپاسگزارم که واقعاً نمی‌شود استادی از جنس عشق داشت؛ اما تلاش نکنم که عین آن بشوم. ممنون از راهنمای خود که هر لحظه وجودشان را در زندگی‌ام احساس می‌کنم؛ همچنین سپاسگزارم از مسافر  عزیزم که اجازه این خدمت و تجربه این جایگاه را به من دادند و برای من بهترین همراه شدند. در ادامه تشکر می کنم از همه عزیزانی که کوچک‌ترین تا بزرگترین قدم را بر می دارند تا افرادی همچون من به این مکان بیایند و در آرامش به حال خوش برسند.

از این‌که وقت خود را در اختیار ما قراردادید بسیار سپاسگزاریم.

انجام مصاحبه: همسفر مینا رهجوی راهنما همسفر پریسا (لژیون بیست‌و‌پنجم)
عکس: همسفر شقایق رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون پنجم)
ویرایش و ارسال: همسفر پگاه رهجوی راهنما همسفر شهین (لژیون دهم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی شیخ‌بهایی

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .