نقطه تحمل و مسیر تکامل انسان
وقتی نیرویی از نقطهای پایین آغاز شود و بهتدریج به درجات بالاتر برسد، «نقطه تحمل» در انسان شکل میگیرد. انسان در آغاز خلقت، مجموعهای از تمام رذایل و فضایل را در خود داشت، اما خداوند به او قدرت اختیار کامل بخشید تا میان خیر و شر انتخاب کند. همیشه بر سر دوراهیای ایستادهایم: راه خیر و راه شر. اشتباه است اگر بگوییم «انسان جایزالخطاست»؛ انسان مختارالخطاست، یعنی اختیار دارد که خطا کند یا نکند. آموزشها زمانی ارزشمند میشوند که در زندگی کاربرد پیدا کنند. دانستن بدون بهکارگیری، هیچ ارزشی ندارد. انسان باید بیاموزد که از دانستهها پلی برای عمل بسازد.
در وجود همه انسانها دو چهره نهفته است: چهرهای خشمگین و تند، و چهرهای مهربان و لطیف. خلق و خوی حیوانی در درون ما پنهان است و این خود ما هستیم که تعیین میکنیم دیگران چگونه با ما رفتار کنند. هر انسانی ظرفیتی دارد که آن را «نقطه تحمل» مینامند. وقتی این نقطه پر شود، انسان به آستانه آشوب میرسد؛ جایی که هیچ چیز قابل کنترل نیست و حتی جان خود را بیاهمیت میبیند.
سخن انسان میتواند آبادگر یا ویرانگر باشد. نقطه تحمل در افراد یکسان نیست؛ گاهی بالا رفتن آن در امور منفی آسان است، زیرا لذت تخریب بدون تفکر حاصل میشود. اما بالا بردن نقطه تحمل در مسیر ارزشها نیازمند آموزش، تجربه و تفکر است. حسادت، کینه، نفرت و انتقام همه از جهل سرچشمه میگیرند. کسی که میخواهد از این تاریکیها بیرون بیاید، باید مسیر خود را تغییر دهد، آموزش ببیند و از ضدارزشها فاصله بگیرد.
جهان بر پایه اضداد بنا شده است. نیروهای تخریبی نقش مکمل در رشد ما دارند؛ آنها برای ساختهشدن انسان طراحی شدهاند تا در برابرشان بایستد و قوی شود. ضدارزشها مانند درختیاند با میوههای تلخ؛ اگر فقط شاخهای از آن را اصلاح کنیم، فایدهای ندارد، زیرا اصلاح باید ریشهای باشد. کسی که دروغ میگوید و غیبت و قضاوت میکند، نمیتواند تنها یکی را کنار بگذارد. اصلاح باید ذرهذره و همزمان در تمام ضدارزشها انجام شود.
قانون طبیعت میگوید: «برو قوی شو اگر قصد زندگی داری، زیرا ضعیف پایمال میشود.» اما در انسان، قانون جنگل با مفهوم فتوت و جوانمردی معنا پیدا میکند؛ یعنی قدرت در کنار رحمت. عدالت آن است که هر چیز در جای خود باشد، نه اینکه همه چیز برابر باشد. در هر جامعهای اگر ضعیف تقویت نشود، پایمال میگردد. بالا رفتن نقطه تحمل بدون عبور از سختیها ممکن نیست. انسان باید از سد رنجها و نیروهای بازدارنده بگذرد تا به رشد برسد. برای رسیدن به شجاعت باید از ترس عبور کرد، برای ایمان از کفر، برای سواد از نادانی و برای نور از تاریکی.
بسیاری میخواهند با گذراندن دورههای کوتاه به درجات بالای معنوی برسند، اما حقیقت این است که برای تقویت حس و درک درونی، سالها تزکیه، تهذیب و ریاضت لازم است.نکته مهم در بحث نقطه تحمل این است که هر رفتاری، ازجمله گفتن یک خبر بد، باید در زمان مناسب و با آمادگی درونی انجام شود. اگر شرایط آماده نباشد، ممکن است واکنشها شدید و غیرقابلپیشبینی باشد.
برای فعال شدن حواس درونی، باید حواس ظاهری تا حدی خاموش شوند. در برخی شرایط، این تغییر جایگاه حواس ممکن است باعث اختلالاتی مانند اسکیزوفرنی یا بایپولار شود، زیرا ارتباط انسان با دنیای بیرون دگرگون میگردد. در نهایت، برای رسیدن به آرامش و تعادل، باید اخلاق فتوت و جوانمردی را در خود رشد دهیم. آنچه را برای خود میپسندیم، برای دیگران نیز بخواهیم، دیگران را نیازاریم و درکشان کنیم. مسیر رشد انسان، مسیری است از رنج تا روشنایی، از جهل تا آگاهی و از خودخواهی تا عشق.
نویسنده: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر سمانه (لژیون اول)
رابط خبری: همسفر افسانه رهجوی راهنما همسفر سمانه (لژیون اول)
ویرایش و ارسال: همسفر معصومه (لژیون دوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی سنایی
- تعداد بازدید از این مطلب :
128