«وقتی نیرویی از کم شروع بشود و به درجه بالا و بالاتری برسد، نقطه تحمل پیدا میشود». پیام برای کسانی که به دنیایی تازه قدم نهادهاند و به خویشِ خویشتن توجه مینمایند، بر شما واجب و ضروری است که از سخن به نقطه عمل حرکت بنمایید و بر زمین و سماء توجه کنید. با اندیشۀ ژرف خود به رحمت ماوراء ایمان راسخ داشته باشید و بدانید که پاداش شما دست همیاری شما را خواهد داد. آنگاه بذر نیکو بکار و یا تخم و دانۀ با ارزش، هم قوت کافی و هم سایبانهایتان برافراشته خواهد شد؛ پس آن کنید که فرمان است.
ما باید در تمام سطوح نقطه تحملمان تغییر کرده و بالا برود و در مقابل هر کنش و واکنشی باید تحمل لازم را پیدا کنیم. برای یک انسان واجب است که از سخن حرکت کند و به نقطه عمل برسد و هر کاری و اندیشهای که در ذهن خود دارد آن را به انجام برساند و عملی کند؛ به طور مثال با خود بگوید که من فرد درستی شدهام و کار خطا انجام نمیدهم یعنی غیبت؛ دزدی؛ خشم و دیگر ضدارزشها را انجام ندهم؛ درواقع حرفی که میزنید فقط به حرف و سخن نباشد؛ انسان نباید در صورآشکار بگوید من درست شدهام و در صو پنهان به هم بریزد و نباید دروغگو باشد.
به زمین و آسمان نگاه کنید که چگونه آفریده شدهاند؛ حتی در مورد حیوانات ببینید چگونه آفریده شدهاند. هر حیوانی برای منطقهای و یا جایی آفریده شده است؛ بهطورمثال شتر برای بیابان آفریده شده است؛ ولی اسب برای بیابان نیست و زود تلف میشود و هیچ چیزی یا حیوانی بیهوده آفریده نشده است. انسان باید با اندیشه ژرف به رحمت ماوراء ایمان راسخ داشته باشد. وقتی انسان از سخن به نقطه عمل حرکت کند مثلاً من که در راه ارزشها قدم برمیدارم و بذر نیکو و تخم باارزش میکارم مطمئن باشم که پاداش خود را خواهم گرفت. بذر نیکو کاشتن یا تخم باارزش کاشتن همان مهربان بودن، نیکوکار بودن، یاری رساندن به دیگران و کمک کردن و گسترش دادن خوبیها و ... میباشد. برای کارهای معنوی و ارزشی که ما در صراط مستقیم انجام میدهیم خداوند هم ما را یاری میرساند.
اما نقطه تحمل، وقتی نیرویی از کم آغاز میشود و مرتب ازدیاد پیدا میکند و به درجه بالاتری میرسد، نقطه تحمل پدیدار میشود. هرچیزی در هستی دارای نقطه تحمل میباشد و اگر از نقطه تحمل خودش عبور کند دچار دگرگونی شده و از نظام یا سیستم خودش خارج میگردد؛ معمولاً این تغییر سیستم گاهی با تخریب یا آشوب مواجه میگردد؛ برای نمونه اگر یک ظرف فلزی و شیشهای را زیر فشار قرار دهیم اگر این فشار بیشتر از حد تحمل ظرف باشد، ظرف فلزی مچاله و ظرف شیشهای خواهد شکست و از سیستم قبلی خود خارج خواهد شد. فلزات هرکدام دارای نقطه ذوب مشخصی هستند؛ مثل طلا، نقره و ... اگر ما بیش از نقطه تحمل این فلزات را تحت حرارت قرار بدهیم هر کدام در یک درجه به خصوصی که نقطه تحمل گرمایی آنها است شروع به ذوب شدن میکنند؛ پس هرچیز در هستی نقطه تحمل خاص خودش را دارد. بعضیها نقطه تحمل بعضی دیگر را میدانند، وقتی بخواهند آنها را بههم بریزند، میدانند چه حرفهایی بزنند، چه کارهایی بکنند که او را به هم ریخته و از نقطه تحملش خارج کنند.
انسانها دارای دو چهره هستند؛ چهرهای که پر از خشم و خشونت است یا به اصطلاح چهره سگی و دیگری چهرهای خوب و مهربان. خشم و خشونت در همه انسانها که به خوی حیوانی معروف است وجود دارد و چون مهار و پنهان است در ظاهر انسانها قابل دیدن نیست. زمانی دو چهره انسان مشخص میشود که با آنها برخورد داشته باشیم و خودمان مسبب و مسئول ظاهر شدن یا روبهرو شدن با هر کدام از چهرهها هستیم، در اینجا مثال معروف، رفتار هر کس نشانه شخصیت او است؛ معنی و مفهوم پیدا میکند؛ چون ما مسئول رفتارهایی هستیم که دیگران در زمان روبهرو شدن با ما نشان میدهند و بهطور خلاصه احترام یا عدم احترام دیگران رابطه مستقیم با رفتار خودمان دارد. در مورد نقطه تحمل در سخن باید بگوییم که گاهی ما پذیرش برخی سخنان را نداریم و با کوچکترین حرفی به هم میریزیم؛ این خاصیت حتی در ورزش نیز استفاده میشود زمانی که انسان از تعادل خارج میشود دیگر پایدار نیست، تعادل یعنی پایداری.
دلایلی که باعث میشود انسان از تعادل خارج شود: ۱- خود را مهم میدانیم؛ در این صورت انسان با کوچکترین حرفی به هم میریزیم. ۲- طرف مقابل را بسیار مهم میدانیم. ۳- حرف طرف مقابل را بسیار مهم میدانیم. نقطه تحمل در جهت مثبت نیز وجود دارد اگر ما به مقامی رسیدیم آیا تحمل آن مقام را داریم یا خیر؟ گاهی ما تحمل کوچکترین چیزی را نداریم، انسان باید ظرفیت داشته باشد تا خداوند چیزی به او بدهد؛ اگر انسان تحمل چیزی را نداشته باشد در او تخریب ایجاد میشود. نقطه تحمل در قسمتهای متعدد وجود دارد؛ در افتخارات و ... باید در هر قسمت زیرساختها و ظرفیت برایمان مهیا شود. نقطه تحمل در قسمت فیزیکی نیز وجود دارد و باید مورد بررسی قرار بگیرد؛ مانند: بیداری و گرسنگی. در کتاب سعدی دو نفر با هم رفیق بودند یکی چاق و یکی لاغر، این دو را اشتباهی به جرم قتل میگیرند و به زندان میاندازند بعد از یک هفته میفهمند که هر دو بیگناه بودند؛ میببینند فرد چاق مرده و لاغر زنده مانده است؛ چون نقطه تحمل فرد لاغر بالا بوده و زنده مانده است.
فرق انسان با حیوان این است که حیوان هر جا چیزی ببیند میخورد؛ اما انسان در گرسنگی نقطه تحملش تا کجا میرود؟ یکی از نقاط تحمل در فیزیک در ماه رمضان میباشد و آموزش در ماه رمضان بالا بردن نقطه تحمل میباشد، رسیدن به رهایی نیز نقطه تحمل میخواهد. انسان در سطوح مختلف با نقطه تحمل مواجه است؛ هرچه نقطه تحمل انسان در نقاط مختلف بالا برود به صلح و آرامش بالاتری میرسد. بعضیها میگویند انسان جایزالخطا است؛ یعنی اجازه دارد خطا کند، بعضیها میگویند اجازه ندارد خطا کند، و بعضیها میگویمد انسان ممکن الخطاست؛ یعنی ممکن است خطا کند؛ اما نظر من این است که انسان مختارالخطا است؛ یعنی انسان اختیار کامل دارد که خطا کند، اختیار دارد خطا کند اما یقهاش را گرفتند به خودش مربوط است.
این قانون طبیعت است که «برو قوی شو اگر عزم زندگی داری؛ که در نظامِ طبیعت ضعیف پایمال است». قضیهای در تمام فرهنگها وجود دارد ولی در فرهنگ ایران خیلی قویتر و بزرگتر بوده است و آن فتوّت و جوانمردی است و این را نباید نادیده بگیریم. بشر امروز دارد این فتوت و جوانمردی را زیر پا له میکند و اصلاً به آن توجه نمیکند. امروزه هرکس بتواند میخواهد به دیگری زور بگوید؛ اگر مسئولیتی به کسی داده شود همه را به ستوه میآورد و همه امکانات خوب را برای خود و خانوادهاش میخواهد؛ این حرکت برای انسان جایز نیست. درست است که میگویند زندگی، قانون جنگل است؛ ولی در مورد انسان یکسری مسائل است تحتعنوان جوانمردی و فتوت که در فرهنگهای مختلف وجود دارد؛ حتی در فرهنگ انگلیس هم رابین هود را داریم که از فقرا و بینوایان حمایت میکرد. در گذشته قلندرها و ملامتیان بودند که سر خودشان را میتراشیدند و به مردم کمک میکردند.
اینها یکسری فنون جوانمردی بود که فراموش شده است. در فرهنگ ما پوریای ولی و مرحوم تختی هم بودند که هر کدام به طریقی فتوت و جوانمردی را به مرحله عمل میگذاشتند؛ ولی الآن اگر بدانند که رقیب آنها آسیبدیده است از همان آسیبدیدگی علیه رقیب استفاده میکنند. این وحشیگریها مال انسان نیست. زندگی قانون جنگل است و نیروی مکمل، نیروی سازنده ما است؛ ولی انسان جانور نیست؛ اگر شیر درنده است به این علت است که شیر فقط باید گوشت بخورد؛ ولی انسان همه چیز میتواند بخورد؛ بنابراین سعی کنید فتوت و جوانمردی را در خودتان حفظ کنید. در سیستم کنگره همین فتوت و جوانمردی کنگره را حفظ کرده است. در کنگره هر فرد به کسی که محتاج، دردمند و بیمار است کمک میکند و یاری میرساند و این عین جوانمردی است؛ بنابراین همه باید حواسشان جمع باشد که در سیستم خیانت نکنند، شهامت و پهلوانی این نیست که حال یکی را بگیرید و زورگویی کنید. پس باید در نقطه تحمل مسئلهای تحتعنوان فتوت و جوانمردی را نیز حفظ کنیم. اگر کسی احتیاج به کمک داشت با فتوت و جوانمردی به او کمک کنیم و یاری برسانیم.
وادی نهم جزء قوانین طبیعت است؛ یعنی طبیعت بر مبنای وادی نهم کار میکند؛ همه چیز به آرامی انجام میگیرد؛ حتی فصلها، شما از فصل بهار یک مرتبه وارد تابستان نمیشوید از تابستان هم وارد پاییز نمیشوید، وقتی بهار شد ۴۵ که روز از بهار بگذرد ذرهذره وارد تابستان میشویم؛ ۴۵ روز از تابستان گذشت باز همینطور ذرهذره وارد پاییز میشویم، برگ درختان در بهار ذرهذره رشد میکنند و به گل میرسند و بعد به میوه میرسند؛ این کار کاملاً به آرامی انجام میگیرد یا گندم که میکاریم یک مقدار فعالیت زیر زمین، بعد روی زمین دارد و میبینید به آرامی گسترش پیدا کرد. هرچه نگاه کنیم میبینیم طبیعت بر مبنای همین است نقطه تحمل، ذرهذره حرکت میکند و ذرهذره گسترش پیدا میکند؛ ولی ما گاهیاوقات انتظار داریم که بتوانیم کاری را سریع انجام بدهیم.
۳۰ سال مصرفکننده مواد مخدر بوده است؛ یک مرتبه میخواهد قطع کند، تمام فیزیولوژی او به هم میریزد؛ متأسفانه از پیدایش بشر تاکنون روش حساب شده و درستی برای درمان اعتیاد و الکل پیدا نشده است و اجرا نکردهاند؛ چون هیچکدام قانون وادی نهم را در نظر نگرفتهاند و یک مرتبه اقدام به قطع مواد کردهاند. در خیلی از مطالب دیگر آن حرکتها و دگرگونیهایی که یک مرتبه انجام میگیرد بعضی اوقات تخریبهای بسیار زیادی با خود همراه دارد. وادی نهم میگوید به ما که آرام آرام کارها را انجام بدهید؛ کسانی میتوانند وادی نهم را اجرا کنند که وادی هشتم را اجرا کرده باشند. کسی که پیمان وادی هشتم را انجام نداده است هنوز کارش در وادی هشتم است؛ این به ما آموزش میدهد که هر کاری میخواهیم انجام بدهیم باید فرصت و امان بدهیم. شما میخواهید درختی که هیچ برگی ندارد یک مرتبه میوه بدهد چنین چیزی امکانپذیر نیست، شما میخواهید ۱۰۰ متر بدوی به نفسنفس میافتید، ولی اگر تمرین کنید، توانایی ۱۰ ساعت دویدن را دارید.
روش DST ما هم بر همین اساس طراحی شده است، برمبنایی طراحی شده است که کسی که مواد مخدر مصرف میکند یا قرص مصرف میکند میتواند طبق این قانون عمل کند و عملیات معکوس بکند. متأسفانه در جهان پزشکی هم پی به این قضیه نبردهاند که این کار را انجام بدهند. وقتی قرصهای روانگردان به شخص داده میشود دیگر نمیتوانند آنها را پس بگیرند یا تیپر بکنند میخواهند یک هفته، دو هفته، یک ماهه، دو ماهه تیپر کنند و به نقطه صفر برسانند؛ حتی طریقه دارو دادن را هم نمیدانند و از این قانون پیروی نمیکنند؛ حتی برای پولدار شدن باید نقطه تحمل در نظر بگیریم. اگر میخواهیم پسانداز کنیم یک مرتبه نمیتوانیم، ظرف ۴ سال، ۶ سال، ۱۰ سال اندوختههای خود را پسانداز میکنیم تا بتوانیم خانه بخریم یا چیزی دیگر بخریم؛ پس وقتی به طبیعت نگاه میکنیم میبینیم اگر نقطه تحمل را در نظر بگیریم کار انجام میشود.
بنابراین اینکه ما دنبال آموختن و فراگیری کارهای جدید باشیم باعث فعال شدن نیروهای درونی میشود و از فرایند پیری و ازکارافتادگی جلوگیری میکند که این امر در کنگره به صورت بسیار خوبی اتفاق افتاده است؛ پس وادی نهم به ما یاد میدهد که چطور با آموختن و در معرض نیروهای بیرونی قراردادن خودمان بتوانیم نیروهای حیاتی خود را تقویت و نیرومند کنیم. استاد امین در سیدی «تیر و کمان» گفتند: در گلریزان نیز به همین شکل است؛ یعنی باید صفت بخشندگی را از نیروی کم شروع کنیم و خودمان را در معرض نیروی بخشش قرار دهیم و آن مقدار را که میتوانیم ببخشیم؛ باید این بخشش را احساس کنیم تا بتوانیم جبران نماییم و خداوند هم توان به دست آوردن را به ما میدهد؛ یعنی قدرت بخشیدن همزمان با توان به دست آوردن اتفاق میافتد و البته نباید هیچ چشمداشتی داشته باشیم.
منابع: سیدی وادی نهم بخش ۱،۲،۳؛ سیدی تحمل آقای مهندس؛ سیدی تیر و کمان استاد امین و سخنان آقای مهندس در روز چهارشنبه به تاریخ ۱۴۰۴/۰۸/۰۷
نویسنده: همسفر محبوبه (ه) رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون دوم)
رابط خبری: همسفر راضیه رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون دوم)
عکاس: همسفر سمیه رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون اول)
ارسال: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون دوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی ارگ کرمان
- تعداد بازدید از این مطلب :
46