English Version
This Site Is Available In English

گفتگو با مسافر محترم محمد رضا از خدمتگزاران خوب کنگره 60 در بخش ot درخصوص هفته ot

گفتگو با مسافر محترم محمد رضا از خدمتگزاران خوب کنگره 60 در بخش ot درخصوص هفته ot

سلام عرض می‌کنم خدمت شما.
ممنونم که وقتتون را در اختیار من قرار دادید و خدا قوت می‌گم بابت خدمتی که در این بخش انجام می‌دهید.
به رسم کنگره ۶۰، لطفاً خودتون را معرفی کنید.

سلام، من محمدرضا هستم، یک مسافر.
بعد از چندین سال تخریب وارد کنگره شدم. سیزده ماه با راهنمای خوبم، آقا ناصر کریمی سفر کردم و در سفر دوم با آقا مجید بسطامی بودم. الان ۲۳ ماهه که از بند مصرف مواد آزاد و رها هستم. در مورد سیگار هم با راهنمایی آقای علی‌ آقا حجازی سفر کردم و ۱۷ ماهه که از بند سیگار آزاد شدم.در ادامه سفر جونز کردم
ورزش در کنگره باستانی
 

بعضی روزها ممکن هست خسته، بی‌حوصله یا درگیر مسائل شخصی باشید؛ در اون لحظه چه چیزی شما را ترغیب می‌کند که به خدمتتان ادامه بدهید؟

راستش شاید باورتان نشود، زمانی که تازه وارد کنگره شدم و چنین لحظاتی پیش می‌آمد، واقعاً نمی‌دانستم باید چیکار کنم، اما الان خدا را شکر، وقتی وارد کنگره می‌شوم و کنار بچه‌ها هستم، مخصوصاً زمانی که در بخش خدمت هستم، حس فوق‌العاده‌ای دارم، اونجا برای من آرامش مطلقه. هیچ چیزی در بیرون نمی‌تواند این حس رو بهم بده. خدمت در کنگره برای من مثل داروئه. هر وقت میام، چه ناراحت باشم چه خوشحال، فقط حضور بین بچه‌ها آرومم می‌کند. واقعاً لحظه‌شماری می‌کنم تا وقتش بشود بیایم کنگره، چون هیچ‌جای دیگری چنین آرامشی را تجربه نکرده ام.

 

جالب‌ترین یا تأثیرگذارترین لحظه‌ای که در این بخش تجربه کرده اید چه زمانی بوده؟

من از ابتدا در آکادمی و سیمرغ خدمت کردم، مخصوصاً در بخش آقای افشار. واقعاً هر لحظه از خدمت در اونجا برای من خاطره‌انگیزه. به‌خصوص وقتی رهجوها به‌موقع میان و نامه‌شان را می‌گیرند، یا حتی وقتی یه مدت نیستند و یک ‌دفعه برمی‌گردند و می‌گویم "آقا کجا بودی؟"، همون دیدارها برای من پر از حس خوبه.
واقعاً هیچ جای دیگه‌ای تو زندگیم این‌قدر خاطره نساختم جز در کنگره و بخش OT.


برای اینکه اعضای دیگر‌ کنگره بیشتر با بخش OT آشنا بشوند، روند کاری و نفراتی که در آن بخش فعالیت دارند رو کمی توضیح بدهید

اول از همه باید پروتکل‌ها رو یاد می‌گرفتیم. بعد از یادگیری اون‌ها، نوبت به نوشتن نامه و کار با پورتال رسید.
الان که حدود ۲۰ ماهه در این بخش خدمت می‌کنم، همه‌ی مراحل رو به‌صورت پله‌پله یاد گرفتم، همان‌طور که آقای مهندس می‌فرمایند: "همه‌چیز باید پله‌پله طی بشه."
در حال حاضر، دو نفر مسئول نوشتن نامه‌ها هستند، دو نفر در پورتال فعالیت دارند، و آقایان افشین و فرهاد کار رهایی و نامه‌های شش‌ماهه و یک‌ساله رو انجام می‌دهند
در مجموع حدود ۱۰ نفر در این بخش مشغول خدمت هستیم.

 

بیشترین چالش یا سختی‌ای که در بخش OT باهاش روبه‌رو می‌شوید چیست؟

واقعیت اینه که هر چالشی برایم تجربه‌ست، ولی چیزی که بیشتر ناراحتم می‌کند اینست که بعضی از رهجوها تا پله‌های آخر میایند — مثلاً روی شش‌دهم یا سه‌دهم هستند — بعد یک دفعه دیگه نمیایند.اون موقع دلم می‌گیره.
آقای مهندس همیشه می‌فرماین نباید موشکافی کنیم یا دنبال دلیل باشیم، ولی هنوز برام سخته که بی‌تفاوت بمونم.
با این حال یاد گرفتم که هر اتفاقی، حتی تلخ‌ترینش، یه تجربه است و باید ازش درس بگیرم.

 

وقتی یه نفر به رهایی و درمان می‌رسه و شما در روند درمانش نقش داشتید، چه احساسی دارید؟

حسش واقعاً وصف‌ناپذیره. اون لحظه که نامه‌ی آخر رو می‌نویسم، انگار تمام خوشی‌های دنیا رو یک‌جا به من داده اند. همان‌طور که راهنما خوشحال می‌شود، من هم از ته دل خوشحال می‌شوم. این حس خدمت برای من با هیچ چیزی قابل مقایسه نیست.
از خدا شاکرم که اجازه داده در این مسیر خدمتی باشم.


 

در پایان ازتون ممنونم که وقتتون رو در اختیار ما گذاشتید من خودم شاهد خدمت شما در کنگره هستم و تقریباً در ۹۰ درصد جلسات پنج‌شنبه حضور شما و مشارکت‌هاتون رو می‌بینم. ان‌شاءالله که این خدمت برکات زیادی براتون داشته باشه.

من هم از شما تشکر می‌کنم که منو لایق دونستید و دعوت کردید.
واقعاً از ته دل می‌گم، جلسات پنج‌شنبه برای من آرامش‌بخشه.
هیچ چیزی نمی‌تواند مانع حضور من بشود؛ چون اینجا جاییست که لذت واقعی زندگی رو تجربه می‌کنم.


ممنونم از شما 🌿

 

مصاحبه : همسفر علیرضا

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .