اولین جلسه از دوره اول جلسات لژیون سردار همسفران نمایندگی رفسنجان به استادی،پهلوان همسفر فهیمه نگهبانی همسفرپهلوان مریم و دبیری راهنما همسفر سلیمه با دستور جلسه «DST،OT» روز دوشنبه ۰۵ آبانماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۴:۰۰ آغاز به کار کرد.
.jpg)
خلاصه سخنان استاد :
خیلی خوشحالم که در اولین جلسه سردار نمایندگی رفسنجان شرکت میکنم وقتی که خانم مریم شروع کردند به خواندن من واقعاً احساساتی شدم اولین جلسه سردار همسفران گنجعلی خان مجازی بود چون در دوران کرونا بود و این اولین تجربه من هم هست که در آغاز یک لژیون شرکت میکنم و از این بابت بسیار خرسند هستم و افتخار میکنم که در این جمع حضور دارم سپاسگزارم از بنیان کنگره ۶۰ که بیست و خوردهای سال پیش بذری را کاشتند که امروز از میوهها و ثمرههای آن بذر انسانهای بسیاری به درمان ، تعادل و رهایی و حس و حال خوب میرسند و یکی از میوهها را امروز در لژیون سردار ما داریم میبینیم و من ایمان دارم نمایندگی رفسنجان روز دوشنبه به تاریخ ۵ آبان ۱۴۰۴ را هرگز فراموش نخواهد کرد به خاطر اینکه لژیونی در اینجا شروع به کار کرده که قرار است در آینده روشن این تاثیر بسزایی داشته باشد و چقدر جالب است که اولین جلسه لژیون سردار گره خورده است با یک روش شفابخش و یک داروی شفابخش و این را فکر میکنم که یک پیام مهمی را میخواهد برساند حالا شاید با خودم فکر کنم که چرا DST؟ چرا روشهای دیگر نه؟ میخواهم یک عقبگرد داشته باشم به تعریفی که در جوامع پزشکی و در باور عمومی در رابطه با اعتیاد میشود و تعریفی که در کنگره در مورد اعتیاد میشود در جوامع پزشکی که لاجرم باور عمومی هم همین هست که گفته میشود: « اعتیاد مسمومیت مزمن است و یک بیماری پیشرونده است» اما در کنگره گفته میشود: «اعتیاد جایگزینی مزمن است» و همین تعریف نتایجی را به بار آورده است و تغییراتی را ایجاد کرده است که واقعا شگفت انگیز است. استاد امین میگویند: «تعریف درست خیلی مهم است» در واقع نشان میدهد که از پیچیدگیهایی عبور کرده است که ما به تعریف درست رسیدهایم. تعریف نادرست نتیجهاش میشود سم زدایی، سقوط آزاد و سرانجامش میشود تاریکی ، ناامیدی، افسردگی و بسیاری از مسائل ناخوشایندی که داریم میبینیم اما تعریف درست نتیجهاش میشود درمان ،تعادل ،رهایی ،سلامتی و شفا به باور من.
در تعریف اول که تعریف نادرست است OT تبدیل میشود به یک داروی شکست خورده و آنتیایکس اما در تعریف درست OT یک داروی شفابخش است. در حقیقت میشود گفت برای من هم این تجربه است یعنی وقتی تعریف درستی از بخشش برای من پیش آمد، مفاهیم در ذهن من تغییر کرد. من با واژه بخشش نامأنوس نبودم ۸ سال است در کنگره هستم اما حداقل ۱۵ سال سابقه خدمت در یکی دو تا موسسه خیریه را دارم؛ ولی فکر میکنم چندان روی جهانبینی من کار نکرده بودند و مفاهیم را درست به من منتقل نکرده بودند که من اوایلی که به کنگره آمده بودم و در مورد خدمت مالی صحبت شد کمی با غر و عصبانیت داشتم گوش میدادم و هنوز به معنای واقعی این مفهوم جا نیفتاده بود. وقتی که من در سال ۹۸ برای اولین بار ۶ میلیون تومان کارت کشیدم اولاً فکر کردم که چه شقالقمری کردم و بعد هم نگران بودم، مضطرب بودم که ای وای من نصف پس اندازم را دادم رفت. چه کار باید بکنم؟ اما به تدریج و قرار گرفتن در لژیون سردار و بودن در کنگره یواشیواش متوجه شدم که اصلاً داستان چیز دیگری است و امروز اگر ۵۰۰ میلیون تومان پرداخت میکنم فکر میکنم که بسیار ثروتمندم و اتفاقی در درون برای انسانها رخ میدهد وقتی که مفاهیم را به معنای واقعی درک میکنند و واقعاً حضور در لژیون سردار بسیار کمک کننده است. چرا؟چون لژیون سردار حلقه بینهایت کنگره ۶۰ است،بی انتهاترین لژیون کنگره ۶۰ است لژیونهای دیگر با ۲۰ نفر بسته میشود اما لژیون سردار انتها ندارد. سر لژیون خودمان یک راهنما داریم اما در لژیون سردار چندین راهنما مینشینند که چقدر امروز برای من سخت است صحبت کردن در مقابل اساتید بزرگوار و استاد خودم خانم سلیمه بزرگوار اینجا نشستند که از ایشان بینهایت سپاسگزارم.
اینجا آگاهی تکثیر میشود و آگاهی رهجویان لژیونهای دیگر هم به من منتقل میشود و این یک حلقه بینهایت است. واقعا از آقای مهندس سپاسگزارم وقتی میگوییم آقای مهندس بستر فراهم کردهاند ببینید چقدر این بستر جزئیات دارد و چقدر جزئیات شگفتانگیزی دارد و به قول خانم سحر :«برای اینکه من درس زندگی کردن را یاد بگیرم» و اگر امروز من برای اولین بار در این لژیون نشستم به عنوان عضو سردار باعث افتخار است اگر به عنوان مهمان هستم باعث افتخار است خانم سحر میگفتند: «اگر من میخواهم خدمتی انجام بدهم، خدمت مالی اول دستم توی ذهنم بالا رفته است» اول در صور پنهانم به این آگاهی رسیدم و بعد آمدم آن را انجام دادم من در همین لژیون فهمیدم که روشDST مغز متفکر خدمت است مگر غیر از این است که یک روش تدریجی است پس انداز یک روش تدریجی است فقط جای دیگه ما یاد گرفتیم که پسانداز کنیم برای روز مبادا برای خدای نکرده بیماری برای خریدن ۴ حلقه لاستیک یک روزی مبادا تصادف کنم اما در کنگره ما برای باداها پس انداز میکنیم.
ما برای حال خوب پس انداز میکنیم میخواهم بگویم که تفاوت در تعریف درست و نادرست این است.
در سفر اول به من میگویند از خیلی چیزها بگذرم مسافرم را رها کنم.سفر دوم برای مسافر قطع مواد است. اما سفر دوم برای مسافر یا من همسفر میگویند از قطع مواد تا رسیدن به خود این رسیدن به خود را من چگونه میخواهم معنا کنم؟حالا میشود از اواخر سفر اول حساب کنیم که آموزشها دارند نهادینه میشوند و من دیگر میدانم که کجا آمدهام من چگونه میتوانم به خودم برسم؟ آقای زرکش میگویند: «با گذشتن از خود» خیلی تناقض در آن هست چگونه من میخواهم به خودم برسم و باید از خودم بگذرم. بله این از خود گذشتن تعریف دارد. من با خدمت کردن از خود گذشتن را تجربه میکنم، با رها کردن، با بخشیدن. من از خود گذشتن را خیلی قشنگ میتوانم تجربه کنم به خاطر اینکه یک روزی کسانی این کار را برای من کردند که امروز این صندلی در اختیار من قرار گرفته است.
خیلی مهم است که در سفر دوم من وارد زمین بازی شوم همیشه به ما میگویند که تماشاچی نباشید چون تماشاچی بودن در حقیقت یعنی سکون و سکون یعنی سقوط وقتی که آدم تماشاگر است انگار که از چیزی میترسد من ترس دارم که بازی نمیکنم حرکت نمیکنم. همیشه به ما یاد دادند که ادامه همان جمله پسانداز کنید برای ترس از بقا اما ما اینجا یاد میگیریم که ببخشیم برای عشق به حیات. بخشش در کنگره یک جور سرمایهگذاری است اصلاً پرداخت نیست ،اتفاقاً دریافت است .
چند روز پیش یک آقایی بودند که دکترا داشتند و تخصصشان اعتیاد بود میگفتند تا کی میخواهی در فضای اعتیاد باشی گفتم اتفاقاً اونجا تنها فضایی که نیست فضای اعتیاده،اونجا فضای سلامتی است فضای طلا کردن فلز وجودی است ،فضای بخشیدن است فضای شفا است اصلاً فضای اعتیاد نیست و اگر شما جایی را میشناسید لطفاً به من معرفی کنید روزی بسیاری از ماها با واژه امید نامأنوس بودیم امروز داشتم با خانم سلیمه صحبت میکردم گفتم واقعاً قیمت امید چند؟ OT ما در سفر اول و در سفر دوم امید است چقدر خیلی از ماها ناامید بودیم و زمزمههایی با خدای خود میکردیم کل زندگیمان را میدهیم اعتیاد را از زندگی ما ببر بیرون فکر میکنم برای همه ما آشنا است این جمله الوعده وفا میخواهم بگویم تمام پولمان را بدهیم اصلاً کنگره به تمام زندگی ما نیاز ندارد کنگره اصلاً به پول ما نیاز ندارد کنگره به فهم ما از بخشش نیاز دارد کنگره به دانایی ما نیاز دارد استاد امین میگویند: «دانایی سد محکمی است در برابر نفس» و OT من این است که یادم بیاید آن روزها و وعدههایی که دادم و حواسم باشد که هنوز مادرانی ،فرزندانی ،خواهرانی در جای جای این شهر هستند که همان زمزمه را با خدای خودشان میکنند. این خیلی مهم است و هیچکس به اندازه ما آنها را درک نمیکند.
مقدار یار هم نفس چون من نداند هیچکس
ماهی که بر خشک افتد قیمت بداند آب را
من زیاد صحبت نمیکنم باز هم خوش آمد میگویم به شما به این حلقه بیکران لژیون سردار و امیدوارم که در این حلقه بیکران مهمان نمانید و میزبانش شوید آقای مهندس را تشویق کنید.
.jpg)
عکاس خبری: همسفر بتول رهجوی همسفر سلیمه(لژیون اول)
تایپ: همسفر سلیمه راهنمای محترم
ارسال:همسفر فاطمه رهجوی همسفر سلیمه
همسفران نمایندگی رفسنجان
- تعداد بازدید از این مطلب :
177