English Version
This Site Is Available In English

با متد (DST) بدن دوباره شروع می‌کند به تولید مواد شبه‌افیونی طبیعی خود.

با متد (DST) بدن دوباره شروع می‌کند به تولید مواد شبه‌افیونی طبیعی خود.

سیزدهمین جلسه از دوره یازدهم سری کارگاه‌های آموزشی عمومی مسافران و همسفران کنگره ۶۰، نمایندگی رضا مشهد، به استادی راهنمای تازه واردین مسافر محمد ، نگهبانی مسافر محمد و دبیری مسافر مجید با دستورجلسه  «OT و DST »  پنج شنبه هشتم آبان ماه ۱۴۰۴ راس ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.

سخنان استاد:

سلام دوستان محمد هستم یک مسافر.

در مرحله اول تشکر می‌کنم از ایجنت محترم و گروه مرزبانی که اجازه دادند در این جایگاه خدمت کنم. همچنین از راهنمای محترم، حمید آقا، سپاسگزارم که اجازه دادند در این جایگاه خدمت کنم و آموزش بگیرم.
هفته (OT) را به همه خدمتگزاران واحد (OT) در کل کنگره ۶۰، مخصوصاً شعبه رضا، تبریک می‌گویم. ان‌شاءالله که همیشه موفق و پایدار باشند.
دستور جلسه امروز (DST) و (OT) است. اما چرا شربت (OT) به این دلیل که شربت (OT) خیلی راحت‌تر قابل اندازه‌گیری است و با سرنگ به‌راحتی مقدار آن مشخص می‌شود.
ما در کنگره می‌گوییم به درمان می‌رسیم و فرق کنگره با انجیوهای دیگر همین متد (DST) است که مهندس دژاکام آن را ابداع کرده‌اند. ما در کنگره با متد (DST) به درمان می‌رسیم، چون سال‌ها مصرف مواد داشته‌ایم، ده یا پانزده سال، و در این مدت، سیستم ایکس بدن یا همان کارخانه‌های تولید مواد شبه‌افیونی طبیعی بدن، به مرور زمان از کار افتاده یا به حداقل رسیده‌اند.
اما با متد (DST) بدن دوباره شروع می‌کند به تولید مواد شبه‌افیونی طبیعی خود. در گروه‌های دیگر این‌گونه نیست؛ شاید در صور آشکار علائم اعتیاد دیده نشود، اما صور پنهان هنوز درمان نشده است. در روش (DST)، هر دو بخش صور آشکار و پنهان به تعادل می‌رسند.
مثل این می‌ماند که فردی تشنه را در اتاقی بگذاری، دستانش را محکم بگیری و یک لیوان آب هم جلویش بگذاری و به او بگویی سراغ آب نرود. اما چون بدن او نیاز به آب دارد، به محض این‌که دستش آزاد شود، ناخودآگاه به سمت آب می‌رود و آن را می‌نوشد. در گروه‌های دیگر دقیقاً همین اتفاق می‌افتد؛ فرد هنوز نیاز درونی‌اش رفع نشده است. هر چقدر هم برایش صحبت کنی، ذهنش فقط درگیر این است که چگونه خودش را به آب برساند.
اما در کنگره ۶۰ برعکس است. کنگره آن نیاز را برطرف می‌کند. وقتی خودت تبدیل به چشمه شدی، دیگر به آن لیوان آب نگاه نمی‌کنی، چون خودت سرچشمه‌ای از آب در درونت داری.
با متد (DST) بدن ما از لحاظ تولید مواد شبه‌افیونی تبدیل به چشمه می‌شود، به شرط آن‌که به دستور راهنما عمل کنیم و به صحبت‌هایش گوش دهیم.
جناب مهندس دژاکام می‌فرمایند: یکی داروی درمان، یکی دُز مناسب، و دیگری فرایند زمان است. در این روش، فرایند زمان یعنی حدود ۱۰ تا ۱۱ ماه بسیار مهم است.

(OT) و متد (DST) در واقع پرورش نفس من است. ما نمی‌توانیم نفس را به زنجیر بکشیم، باید آن را تربیت کنیم. نفس امّاره تبدیل می‌شود به نفس لوّامه و یواش‌یواش به نفس مطمئنه.

در مقوله‌ی اعتیاد، صبح که بیدار می‌شوی، نه راهنما کنارت است و نه داداش لژیونی. مثلاً اگر بخواهی نیم‌سی‌سی بیشتر بخوری، عقل می‌گوید همان دستوری که راهنما داده را انجام بده.


پس اگر متد (DST) را درست، طبق قانون و طبق دستور راهنما رعایت کنیم، ان‌شاءالله بعد از ده یا یازده ماه به درمان می‌رسیم و تبدیل به همان چشمه می‌شویم یا چشمه را در اختیار داریم و دیگر احتیاجی به لیوان آب نداریم.

از انجیوهای دیگر می‌آیند و می‌گویند ما پاکی داریم، ولی همیشه فکرشان درگیر است. آقای مهندس می‌فرمایند: در کنگره این‌طور نیست. کسی که به درمان رسیده، اگر حتی برود در انبار مواد مخدر و شب تا صبح آن‌جا بخوابد، نباید اصلاً برایش اهمیتی داشته باشد، و همین‌طور هم هست.

می‌خواهم صحبتم را کوتاه کنم و بیشتر مشارکت بدهم. ان‌شاءالله هفته‌ی خوبی داشته باشید. مثل سال‌های قبل، ما یک عمل داریم و آن «عمل حسنه» است. شما وقتی یک درخت یا بذر می‌کاری، تا زمانی که آن درخت میوه می‌دهد، برایت عمل خوب نوشته می‌شود. این همان «باقیات صالحات» است.

من، محمد، آن‌چه در وسع و توانم هست را انجام می‌دهم تا بتوانم بگذرم و شعبه‌ای دیگر ساخته شود. تا روزی که هر کسی مثل منِ هم‌درد وارد آن شعبه شود و به درمان برسد، ما در ثوابش شریک هستیم. این همان عمل حسنه و باقیات صالحات است.

حالا چه به نیت پدر و مادر باشد، چه به نیت خودم، از نظر معنوی حساب کنیم یا از نظر مادی، فرقی ندارد. همان‌طور که الان برای بچه‌هایمان آینده‌نگری می‌کنیم و می‌گوییم این زمین را بخریم تا چند سال دیگر که می‌خواهد ازدواج کند، سرپناهی داشته باشد، همان‌طور هم باید به فکر آینده‌ی جامعه باشیم.

بچه‌ی من که در اجتماع زندگی می‌کند، با برادر من یا هر انسان دیگری چه فرقی دارد. از کجا معلوم که خدایی نکرده مثل ما درگیر مواد مخدر و اعتیاد نشود؟ پس چه خوب است که از حالا پایه‌اش را بریزیم و جایی بسازیم تا اگر خدایی نکرده روزی گرفتار شد، مکانی باشد که بتواند به درمان برسد.

از اینکه با سکوت زیبایتان به صحبت‌های من گوش دادید، سپاسگزارم.

تایپ: مسافر محمد، لژیون پانزدهم
ویرایش: مسافر محمد، لژیون پنجم
ارسال خبر: مسافر عبدالرضا، لژیون یازدهم
تأیید خبر: مسافر جلال، لژیون پنجم
مرزبانی خبری: مسافر مصطفی

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .