از گذشته تا به امروز در سراسر دنیا باورهای نادرستی دررابطه با اعتیاد وجود داشته است و بسیاری از مردم معتقد هستند که اعتیاد یک بیماری مزمن پیشرونده و لاعلاج است و فرد مصرفکننده تا آخر عمر باید در جلسات درمانی شرکت کند و همیشه ترس از لغزش با او باقی میماند در چنین تفکری فرد مصرفکننده به چشم یک بیمار همیشگی یا حتی مجرم دیده میشد.
روشهای ترک، اغلب بر پایه قطع ناگهانی و تحمل رنج زیاد بنا شده بود؛ اما تجربه نشان داده است که این روشها نتیجهای پایدار نداشته و بسیاری از کسانی که بارها ترک کرده بودند هر بار ناامیدتر، ضعیفتر و آسیبدیدهتر به نقطه اول خود باز میگشتند. پس از سالها تفکر، تجربه و تحقیقاتی که آقای مهندس حسین دژاکام انجام دادند و با الهام از ماه مبارک رمضان روشDST را پایهگذاری کردند، روشی که نهتنها جسم شخص را بازسازی میکند بلکه روح و تفکر وی را نیز بهتعادل میرساند. در این روش، اعتیاد نه گناه و نه یک جرم، بلکه یک بیماری برای جسم و روان معرفی میشود.
اعتیاد تنها در جسم انسان خلاصه نمیشود؛ چراکه به تمام ابعاد وجودی او نفوذ کرده و او را از تعادل خارج میکند؛ بنابراین برای رسیدن به درمان قطعی میبایست هر سه ضلع مثلث درمان یعنی جسم، روان و جهانبینی درمان و به تعادل برسد. اکنون توضیح کوتاهی در رابطه با سه ضلع مثلث درمان بیان میکنیم.
در قسمت جسم باید گفت: طی دوران مصرف موادمخدر سیستمهای طبیعی بدن به ویژه سیستم شبهافیونی مانند: اندورفین و انکفالین دچار تخریب و بیتعادلی میشود که روش DST با استفاده از داروOT، با زمانبندی دقیق و منظم به بدن فرصت بازسازی میدهد؛ بنابراین طی مدتزمان ۱۰ الی ۱۱ماه سیستم شبهافیونی بدن مجدد راهاندازی میشود و فرد بدون نیاز به موادمخدر به تعادل طبیعی میرسد.
این روش نه بر پایه زور و فشار، بلکه بر پایه نظم و تعادل تدریجی است. همانطور که در طبیعت هیچچیز بهصورت ناگهانی تغییر نمیکند بدن انسان نیز میبایست بهآرامی و در مدتزمان مناسب بازسازی شود.
در رابطه با ضلع بعدی یعنی روان باید گفت:
زمانیکه جسم دچار بینظمی و کمبود مواد طبیعی شود روان نیز تحتتأثیر قرار میگیرد. اضطراب، ترس، عصبانیت و افسردگی نتیجه از تعادل خارج شدن روان است که با روشDST و با بازسازی جسم، روان نیز به تدریج به آرامش میرسد.
ضلع بعدی که همان جهانبینی است ۱۰٪ پایانی درمان را یعنی نوع نگاه و نگرش فرد به خود، خانواده، جامعه و هستی شامل میشود؛ چراکه اگر نگاه فرد اصلاح نشود ممکن است پس از درمان جسم مجدد به سمت تاریکی و اعتیاد بازگردد. آموزشهای کنگره۶۰ به انسان میآموزد که چگونه تفکر کند، چگونه احساس کند و چگونه زندگی کند.
در روشDST مثلثی وجود دارد که اضلاع آن سازگاری، اشباع و تغذیه است. سازگاری به این معنا که بدن باید با داروOT سازگار شود. در ابتدای درمان میزان مصرف دارو اندک است و بهتدریج افزایش مییابد تا بدن بتواند دارو را بپذیرد. اشباع به این معنا است که مقدار دارو در هر وعده میبایست بهاندازه باشد تا بدن احساس نیاز و کمبود نکند. ضلع سوم تغذیه است همانطور که بدن برای ادامه حیات به سه وعده غذایی نیاز دارد دارو نیز باید در سه وعده مشخص مصرف شود تا بدن بهطور طبیعی بازسازی شود.
در مسیر درمان با روش DST تنها دارو کافی نیست بلکه عشق، ایمان و امید سه نیرویی هستند که مسافر را تا مقصد رهایی همراهی میکنند. فردی که میخواهد درمان شود باید عاشق این راه باشد و ایمان داشته باشد، او باید باور کند که اعتیاد پایان زندگی نیست؛ بلکه آغازی برای شناخت خود و بازگشت به آرامش است.
نقش همسفر نیز در این راه بسیار اهمیت دارد؛ زیرا همسفر باید با عشق و صبر در کنار مسافر حضور داشته باشد و با محبت و ایمان، آرامش خانه و خانواده را حفظ کند؛ زیرا زمانیکه مسافر در آرامش قرار گیرد مسیر درمان وی نیز هموارتر میشود.
منبع: سیدی «ترک و DST» از آقای مهندس حسین دژاکام
تایپیست: همسفر رویا رهجو راهنما همسفر ندا (لژیون سوم)
ویرایش و رابط خبری: همسفر نرگس رهجو راهنما همسفر ندا (لژیون سوم)
عکاس: همسفر زهرا رهجو راهنما همسفر مریم (لژیون دوم)
ارسال: مرزبان خبری، همسفر میترا
همسفران نمایندگی ملاصدرا (نیکآباد)
- تعداد بازدید از این مطلب :
93