همه ما انسانها در ۳ جهان زندگی میکنیم که یک جهان همین جهانی است که با انسانها طرف هستیم؛ یعنی جهان فیزیکی و چیزی که میبینیم دوم جهان خواب است که وقتی ما میخوابیم یکسری داستانها، تصاویر و یکسری چیزهایی را در جهان خواب میبینیم و سوم جهان ذهنی است که هر کدام از ما در جهان ذهنی خودمان اوقات زیادی را سپری میکنیم. قدرت جهان ذهنی این است که هر چیز غیر ممکن در این جهان ذهنی ممکن میشود فقط کافی است که شما بخواهید. زمانیکه انسان خلق شد و به وجود آمد این جهان بیرونی و هستی وجود داشت و برای اینکه انسان بتواند آن چیزهایی را که بیرون وجود دارد برای خودش به صورت مستقل بسازد و از قدرت اختیاری که خداوند به او داده است استفاده کند نیازمند جهان دیگری بود؛ پس خداوند جهان ذهنی را برای انسان خلق کرد و به وجود آورد.
در واقع انسان به عنوان موجودی که دارای قدرت اختیار است نیاز به یک ابزار قوی داشت و آن ابزار جهان ذهنی بود؛ یعنی قابلیت ساختن همه چیز به صورت درونی، هر چیزی که در جهان وجود دارد به همان اندازه که قدرت سازندگی دارد قدرت تخریب هم دارد. ذهن انسان مانند یک سیاهچاله است و همه چیز را به طرف خودش جذب میکند. ذهن انسان یک ابزار است که هر چیزی را به تصویر میکشد و هر چیزی را به انسان نشان میدهد. ذهن جایی است که همه خواستهها یا همه افکار به تصویر کشیده میشوند؛ وقتی انسان به چیزی فکر میکند و آنرا به تصویر میکشد مقدار زیادی انرژی مصرف میکند.
افراد فکر میکنند که خیالپردازی هیچ هزینهای ندارد؛ ولی اینگونه نیست انرژی که انسان برای این موضوع صرف میکند خیلی زیاد است. زمانیکه انسان به یک موضوعی فکر میکند حتماً جاذبهای به آن وجود دارد؛ یعنی وقتی انسان به چیزی فکر میکند و چیزی به ذهن انسان میآید به این شکل نیست که آن چیز همینطوری وارد ذهن انسان شده باشد؛ باید شما حتماً در هستی یک موجودیت و یک میدان جاذبه داشته باشید حالا این میدان جاذبه میتواند در جهت منفی یا در جهت مثبت باشد. ضد ارزشها افعالی هستند که میدانهای جاذبه منفی را در ذهن ما تقویت میکنند؛ اگر افکار و افعال منفی در ذهن انسان باشد و به آن فکر کند این انرژی منفی در ذهن بزرگتر، میدان جاذبه آن قویتر و جذب آن بیشتر میشود تا جایی که دیگر این فکر را نمیتوانید از ذهن خود بیرون کنید.
شما اگر بخواهید با این افکار منفی مبارزه کنید و برای اینکه بتوانید در جهان ذهنی خود به آرامش برسید باید ۲ تکیهگاه داشته باشید؛ یعنی همزمان که از آن دوری میکنید؛ باید قطبهای مکمل را بسازید؛ یعنی شروع به ساختن قطبها و نیروهای مثبت کنید که بتواند تعادل به وجود آورد؛ یعنی انسان به جای اینکه تمرکز خود را صرف مبارزه با افکار منفی کند؛ باید افکار مثبت را جایگزین آن کند؛ پس ما باید شروع به تمرکز کردن کنیم و قطب مثبت به وجود آوریم تا آرامآرام بتوانیم به آن نیروهای مخرب غلبه کنیم. کسی که در مرحله جهان ذهنی قدم برمیدارد؛ اگر بخواهد موفق شود؛ باید بتواند از کمترین چیزهایی که دارد بهترین استفاده را بکند. انسان باید بتواند از یکسری خواستههای خود بگذرد و تا زمانیکه انسان نخواهد سرنوشت خود را تغییر دهد سرنوشت او تغییر نخواهد کرد؛ اگر دقت کنید میبینید آنجایی ما انسانها تغییر کردیم که از یکسری از خواستههای خودمان گذشتیم و چشمپوشی کردی.
در واقع گذشتن از یکسری خواستهها مهمترین کلیدی است که برای یک جهان ذهنی و آرامش آن نیاز داریم. ذهن هر انسان همانند یک مجلس تعیینکننده این است که انرژی ما چگونه و در کجا خرج شود؛ اگر انرژی که در ذهن به کارها اختصاص داده شود از بین خواستههای نامعقول باشد همیشه آن ذهن مشغول موضوعاتی میشود که در سرنوشت آن انسان هیچ تأثیر مثبتی ندارد؛ پس این ویژگی خیلی قدرتمند به انسان داده شده است که بتواند از آن درست استفاده کند، خوب فکر کند و تصمیمگیریهای درستی با آن انجام دهد که برای او سازنده است در غیر این صورت چرخش پیدا میکند و تمام بلاهای موجود را بر سر انسان میآورد؛ پس انسان با جهان ذهنی خود میتواند هر چیز غیر ممکنی را ممکن کند.
منبع: سیدی جهان ذهنی
رابط خبری: همسفر بتول رهجوی راهنما همسفر الهه (لژیون سوم)
نویسنده، ویرایش و ارسال: همسفر سمیرا رهجوی راهنما همسفر الهه (لژیون سوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی پرند
- تعداد بازدید از این مطلب :
52