جلسهی سوم از دوره سی و یکم سری کارگاههای آموزشی، خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی رودهن با استادی مسافر حسین نگهبانی مسافر علی و دبیری مسافر منصور با دستور جلسه«DST.OT » روز چهارشنبه هفتم آبان ماه ۱۴۰۴ رأس ساعت ۱۷ آغاز به کارکرد.
خلاصه سخنان استاد:
.jpg)
سلام دوستان حسین هستم یک مسافر، اگر بخواهم کلی در رابطه با سفری که انجام دادهام بگویم
وقتی وارد کنگره شدم، دومرتبه سطح انرژی من خیلی پایین آمد و هر بار هم استاد جلسه شدم، خدمت کردم و دوباره سطح انرژی من به بالاترین نقطه ممکن رسید، و از این بابت خیلی از خداوند ممنونم، نمیدانم شاید یکجایی کمکی به کسی کرده بودم، که در حال حاضرجواب کار خوبم را از خداوند دریافت میکنم، ولی این مطلب به من ثابتشده است وقتی ما قدمی به مسیر درست میگذاریم ازآنجا به بعد دیگ، دست من مصرفکننده نیست، یک نیرویی فراتر از باور انسان ما را هدایت و یاری میکند، فقط این مهم است در مسیر درست و صراط مستقیم باشیم.
من اگر بخواهم به مشهد سفر کنم، اگر در مسیر راه اصفهان باشم، مشخص است که هیچوقت به مقصد اصلی نمیرسم ولی اگر در مسیر درست قرار بگیرم حتی اگر با پای پیاده بخواهم بروم بالاخره به مقصد میرسم، اگر در مسیر به زمین هم بخورم و دستوپاهایم هم زخمی بشود، قطعاً به مسیر میرسم، حالا در طول مسیر بهطور مثال کسی دلش به حالم بسوزد و برای من ماشین یا اتوبوس بگیرد تا ادامه مسیرم را طی کنم، آن اتوبوس همان نیروی الهی است که من حسین خیلی وقتها این را نادیده میگرفتم، دقیقاً همانجایی که حالم خراب میشود و قرار است پاهایم بلرزد، به من یاری میرساند و کمکم میکند.
دستور جلسه این هفتهDST،OT است، من خیلی فکر کردم که چرا این دو کلمه را در کنارهم قرار دادهاند DST،OTخیلی به همدیگر ربط دارند و هیچکدام بهتنهایی نتیجه نمیدهند، همه ما تجربه ترک مواد راداریم بهطور مثال آب روی دارو میریختیم، با قاشق کم میکردیم یا هفتهای دو دود از مصرف را کم میکردیم، ولی در کنگره DST،OT به کمک من میآیند تا به رهایی برسم، منی که در سال آخر مصرفم فقط میخوابیدم و مواد مصرف میکردم غذا نمیخوردم، بزرگ شدن پسرم را ندیدهام و به خودم آمدم، که داشت به سربازی میرفت، هیچ لذتی از زندگی نمیبردم..jpg)
این روشهایی که در کنگره آموزش میگیریم به من مصرفکننده کمک میکند، که بتوانم ببینم، درخت را ببینم، آسمان را ببینم، رنگ هارا ببینم، وقتی پاییز میشد، برگهایی که به زمین میریختند، به خدا میگفتم، چرا این هارا بیهوده آفریدهای تا زمین را کثیف کنند، ولی بعد از رهایی در کنگره، از همین برگهای بر زمین ریخته لذت میبرم، خدارا شکر میکنم که بینایی من برگشت به حالت قبل از مصرف، که توسط کنگره این انجام شد.
DST،OTدو بال پرنده هستند ولی جان این پرنده مثال بر این است که ما در کنگره جمع میشویم و آموزش میگیریم، یک نیرویی بسیار قوی که توسط خداوند به این سیستم تزریقشده است و به ما در کنگره کمک میکند، که من نمیدانم چه اسمی باید بگویم، فراتر از عشق و فراتر از محبت که کمک میکند تا ما در کنگره به درمان برسیم، حالا شاید سوال باشد که چرا یکسری از افراد در کنگره به درمان نمیرسند در جواب بگویم؛ این افراد آن نیرو را در کنگره درک نکردهاند باور کنین من در زمان مصرفم به این اندازه سرخوش نبودهام ولی در حال حاضرسر خوش و بسیار پرانرژی هستم ومنی که روزانه 60 گرم وافور مصرف میکردم، چگونه باید به درمان میرسیدم؟ پس این نیرویی که در کنگره وجود دارد به من کمک میکند تا به درمان برسم، ممنونم که به صحبتهای من گوش کردین
عکاس:مسافر مجتبی
تایپ و ویرایش:مسافر عرفان
تنظیم و ارسال:مسافر محمد رضا
- تعداد بازدید از این مطلب :
357