در سیدی «رَب ۲» آقای مهندس دربارهٔ شناخت انسان سخن میگویند و این که انسان از دو بخش اصلی تشکیل شده است: صور آشکار و صور پنهان. صور آشکار همان بدن مادی ما است؛ همان چیزی که با چشم دیده میشود؛ اما صور پنهان بخش دیگری از وجود انسان است که دیده نمیشود، ولی نقشی بسیار اساسی دارد: عقل، نفس، روح، همه در این بخش جای دارند.
در بخش نخست توضیح داده میشود که شناخت صور آشکار اگرچه لازم است، اما کافی نیست. انسان هنوز درباره بدن خود هم شناخت کاملی ندارد؛ وقتی درمان تنها بر پایهی جسم باشد، نتیجه آن سطحی خواهد بود؛ زیرا ریشه بسیاری از مشکلات در درون انسان نهفته است. برای مثال، در درمان اعتیاد؛ اگر فقط به بدن توجه شود درمان پایدار نخواهد بود و با اجبار و تحمیل نمیتوان بدن را وادار به اصلاح کرد.
در ادامه، تفاوت بین «نفس» و «روح» مطرح میشود بسیاری از انسانها این دو را یکی میپندارند، در حالیکه اینطور نیست. در متون دینی نیز آمده است که انسان از نفسواحده آفریده شد؛ اما بعد در او، روح دمیده شد. بنابراین، نفس و روح دو حقیقت جدا هستند. نفس در تمام موجودات زنده وجود دارد، ولی روح ویژگی خاص انسان است. نفس در سه مرحله رشد میکند: نفس اماره، نفس لوامه و نفس مطمئنه.
اما روح مانند نیروی برتری است که اگر بر نفس حاکم شود، انسان را به سمت روشنایی و کمال هدایت میکند. فقط انسان دارای روح است و نفس فقط در انسان کامل میشود و آن هم به علت وجود روح است؛ همانگونه که نفس در سایر موجودات نیازی به تکامل ندارد نیازی به روح هم ندارد، یزدان پاک روح را انحصاراً به انسان تفویض نمود، تکامل نفس و درجه کمال با وجود روح امکانپذیر است؛ اگر نفس به درجه کمال نرسد، روح در آن معنا ندارد. نفس باید کامل باشد؛ اگر نفس اماره باشد روح نمیتواند کاری بکند.
به هر حال هر انسانی در هر درجه و مقامی باشد فرقی نمیکند؛ اگر انسان به دنبال سیروسلوک باشد، بدون روح نمیتواند تکامل پیدا کند و به آن مقام برسد و اگر بخواهد چیزی یاد بگیرد نیاز به مربی دارد. فرق انسان با حیوان همین است که یزدان پاک یا خداوند برای انسان یکی را گماشته که دائماً به او میگوید؛ ولی این در حیوان وجود ندارد.
به هر حال، تلاش یک انسان برای دستیابی به کمال، بسیار سخت و دشوار است؛ چرا که بدون روح، سلوک به مقامات عالی امکانپذیر نیست. به همین دلیل، ارزش روح با هیچ چیز قابل قیاس نیست، نیروهایی در این مسیر در حرکتاند که انسان را به توقف یا بازگشت فرا میخوانند و به عناوین مختلف سدّ راه او میشوند تا مبادا به مقصد مقرر برسد. در نهایت، مهمترین پرسش این است؛ باید صدای کدام را بشنویم؟ صدای روح را یا ندای نفسمان را؟
منبع: سیدی رب(۲) از آقای مهندس
نویسنده: مرزبان همسفر سمیه
ویرایش و ارسال: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون اول) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی طارم
- تعداد بازدید از این مطلب :
26