English Version
This Site Is Available In English

انسان دانا از تجربه‌ دیگران تجربه می‌گیرد و خودش تکرار نمی‌کند

انسان دانا از تجربه‌ دیگران تجربه می‌گیرد و خودش تکرار نمی‌کند


جلسه ششم از دوره پنجم کارگاه‌های آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی دماوند به استادی راهنما همسفر نسیم نگهبانی همسفر زینب و دبیری همسفر فاطمه با دستور جلسه《 DST،OT》روز سه‌شنبه ۶ آبان‌ماه ۱۴۰۴ آغاز به کار کرد 

خلاصه سخنان استاد:

 

ما همه گم‌گشتگانی هستیم، که هرگز تصور نمی‌کردیم کوره‌راهی را بیابیم، این لطف پروردگار است. آری این لطف پروردگار است، که باران رحمت خویش را بر بام ما ببارد و دیگران با داشتن بام‌های وسیع از آن بی‌بهره‌اند. ما علف هرز نیستیم، حرکت ما آرام‌‌ و آهسته است؛ اما بسیار عظیم و بنیادین است.
شال‌های جدید می‌بینم، که مبارک آقای مهندس و مبارک همه‌ ما و رهجویانی که در راه‌ هستند و مبارک آن‌هایی باشد، که در مرداب اعتیاد هستند. این شال‌ها معجزه OT است، نه چیز دیگری.
این پیام را دوست دارم زیرا؛ دقیقاً نسیم را معرفی می‌کند. ما گم‌گشته، ما بیراهه، ما کوره‌راه، در تاریکی؛ ولی آخر آن مُهر را می‌زند که این لطف پروردگار است.
این پیام چیز دیگری برای من داشت؛ به من می‌گوید که نترس، لطف پروردگار اینجا ایستاده است و می‌گوید: تو فقط بازی را شروع کن. این را زمانی‌‌که مرزبان بودم و عضو لژیون سردار نبودم؛ ولی هر کس که کارت می‌کشید، فکر می‌کردم که خود من کارت کشیدم.
در مقاله‌ای که برای لژیون سردار نوشتم خانم خندان این کامنت را در جواب مقاله من نوشتند: ( بازی را با هر آن‌چه داری آغاز نمایی، نتیجه شگفت‌انگیز خواهد بود. فقط بازی را شروع کن، همسفران در آن مکان لامکان تو را یاری خواهند کرد).
نقش اول زندگی شما کیست؟
در نوشتار‌ها می‌گوید: ما خانواده‌های مصرف‌کننده هستیم؛ اما الان امن و امان نشستیم. نقش اول زندگی شما خانواده‌ مصرف‌کننده کیست؟ من بدون اینکه فکر کنم به آقای مهندس رسیدم. نقش اول زندگی من و فرهاد آقای مهندس است. خوب بازی کرد، خوب صحنه را نمایش داد و اکنون کنار آمد و گفت: تو نسیم بیا نقش مکمل را اجرا کن، این گوی و این میدان و دوباره آن پیام که با هر آن‌چه داری بازی را شروع کن. مانند رقصنده‌های کتاب۶۰ درجه؛ برقص و برقصان.
جنگ نرمی داریم با موادمخدر امروز همه شما زره‌پوش آمدید، زره‌ شما چیست؟
شال سفید
کفش آهنی شما چیست؟
این قدم‌هایی که برداشته‌اید و آمده‌اید.
ما شمشیر نداریم و شمشیر ما OT است؛
زیرا جنگ ما، جنگ بدون خونریزی است و قرار نیست خون بریزند.OT آمد با یک یار غار قدیمی بنام DST.
این OT داخل عطاری است و داخل کنگره۶۰ هویت‌دار و شناسنامه‌دار شد؛ وقتی در کنگره این شناسنامه را دادند و بازش کردند نوشته بودند نام و نام‌خانوادگی: DST
پس آن چیزی‌ که داخل عطاری و این چیزی که در خانه من است، به نام OT بسیار تفاوت دارد؛ زیرا رمز دارد،
اندازه‌اش مشخص است، زمان مشخص، بالا و پایین کردن آن هم مشخص است و از همه مهم‌تر در دست پزشکی حاذق، امتحان داده و امتحان پس داده است و قرار است که اتفاق‌های خیلی خوب بیفتد؛ زیرا روش DST با OT همراه است.
کتاب وادی را باز کردم و وادی دهم آمد، شمشیر  بران گفت: اگر در دست طبیب باشد و دوران دیده است که هیچ، ولی اگر بیرون باشد این شمشیر می‌برد و از آن جهانی به آشوب کشیده می‌شود؛ پس می‌درد و معجزه اتفاق می‌افتد. این اگر جادوی هفت رنگ نیست پس چیست؟
خدا را شکر برای این جادویی که در دست ما است و قرار است مانند عصای حضرت موسی برای ما کار کند.
استاد گفتند: همسفر و مسافر وقتی که وارد کنگره شد. این رهایی مسافر را در  بالا مثلث قرار بده و اگر رهایی واقعی اتفاق بیفتد در ادامه مسیر همه چیز در جای خود، در زمان مناسب به بهترین شکل اتفاق می‌افتد و هرچه از مثلث پایین‌تر بیایید، جای بیشتری برای آرزوها و خواسته‌ها دارید؛ یعنی می‌گوید که بیشتر به شما می‌دهم.

می‌گوید: شما رهایی را به دست بیاورید پایین مثلث با ما است و بعد می‌گوید: بیا پایین بیا پایین هرچه که دوست دارید بگذارید، به شرط اینکه نگهبان OT خانه خود باشید.
تکرار تاریخ فاعل می‌خواهد، انسان دانا از تجربه‌ دیگران تجربه می‌گیرد و خودش تکرار نمی‌کند.
می‌خواهید نگهبان OT مسافر باشید، مانند لحظه‌های نزدیک اذان در ماه رمضان که لحظه شماری می‌کنند برای آن حس نه خوردن.
کسی‌که سر خط دارد حرکت می‌کند و روی پله است، یک ساعت مانده به ساعت، شربت نخورده مست است.
وظیفه‌ من چیست، مسافر از این یک ساعت انتظار نهایت لذت را ببرد؟
کمترین فشار مالی، کمترین فشار روانی، فشار جسمی، فشار جنسی،مهمانی رفتن و ... کمی سخت است و رنج دارد!
مهندس یک وعده به همه ما داده است و گفتند: هرکس که رنج بکشد، خدای بزرگ  رنج آن را می‌بیند؛ حتی اگر من نبینم، اگر راهنما و مسافرم هم نبیند؛ اما خدا  آن رنج را می‌بیند و جواب ماندن پای مسافرتان را خواهد داد. مواظب مسافران خود باشید تا خدا مواظب شما باشد.OT همسفران چیست؟
سی‌دی که می‌نویسیم، شالی که به سر داریم، راهی که می‌آییم، فرمان‌برداری که  انجام می‌دهیم، شیرینی تولد‌ها و .... مطمئن باشم آن حس خوب یک روزی به خود من بر‌می‌گردد. از حال خوب دیگران لذت ببرم تا به من حال خوب برگردد.
از OT‌های خود نهایت استفاده را ببرید.
هرکسی به خود و دیگران در کنگره و خارج از کنگره خدمت کند، در حال خدمت در یک اتاق OT در صور پنهان است.
هفته OT بر کسی‌که خدمت می‌کند و کمک می‌کند که دیگران هم به خدمت برسند، بسیار تا بسیار مبارک باشد.
هیچ‌کس بهتر از خودتان نیست.

مرزبانان کشیک: همسفر زهره، مسافر بزرگمهر
تایپ: همسفر سهیلا رهجوی راهنما همسفر لیلا( لژیون اول)
عکاس: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر لیلا( لژیون اول)
تنظیم و ارسال: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر لیلا( لژیون اول)
همسفران نمایندگی دماوند

 

 

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .