
جلسه اول از دوره چهاردهم سری کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰ ویژه مسافران و همسفران نمایندگی صادق قم با استادی راهنمای محترم مسافر محمد حسین و نگهبانی مسافر وحید و دبیری مسافر علی با دستور جلسه "DST،OT و تولد اولین سال رهایی مسافر منصور"سهشنبه ۶ آبان ۱۴۰۴ رأس ساعت ۱۶:۳۰ آغاز بکار کرد.

شاکر و سپاسگزار خداوند هستم که به بنده توفیق داد تا یک بار دیگر در این جایگاه قرار بگیرم و آموزش ببینم، تشکر میکنم از آقای مهندس و خانواده محترمشان که این بستر را فراهم نمودند، خدا قوت عرض میکنم خدمت ایجنت محترم و مرزبانان عزیز و کلیه خدمت گزاران و همچنین تشکر میکنم از راهنمای گرانقدرم آقا اسماعیل که جایگاه امروزم را مدیون ایشان هستم.
دستور جلسه امروز دو بخش است بخش اول دستور جلسه هفتگی است (DST،OT) و قسمت دوم تولد اولین سال رهایی مسافر منصور.
هفته OT را خدمت آقا مهندس بنیان گزار کنگره ۶۰ آقای بابک لطفی دیدهبان بخش OT و تمام خدمتگزاران بخش OT مخصوصاً خدمتگزاران نمایندگی صادق تبریک عرض میکنم.
بنده در مورد دستور جلسه مطالعه میکردم که قدمت و تاریخچه تریاک بیش از ۵۰۰۰ سال پیش است و از زمان قدیم بوده و آقا مهندس معتقد هستند که قدمت تریاک بیشتر است.
در آن زمان از تریاک به عنوان داروی آرام بخش استفاده میشد و در کنار آن یک نوش دارویی بود که از ترکیب تریاک و شراب بود که برای دردهای بسیار شدید استثناً تجویز میشود و خیلی هارا از مرگ نجات میداد. در قرن ۱۹ ام یکسری افراد سود جو آمدند و تریاک را در بازار آزاد قرار دادند و در دستان مردم عادی افتاد، پس از آن پدیده ای به نام اعتیاد به وجود آمد که از آن روز تا الان ۲۲۰ سال میگذرد و هیچ راه حلی برای درمان آن وجود نداشت؛ خیلی ها تلاش کردند این تریاک را از بین ببرند و ترک کنند اما ثمره ای نداشت. اولین دارویی که برای ترک تریاک آمد هروئین بود و بعد از آن متادون و انواع روش ها آمد اما هیچکدام نتوانست یک مصرف کننده را به درمان برساند.
آقای مهندس در سیدی رب فرمودند روح فرمان درمان اعتیاد را نمیداد و تنها شخصی که بعد از ۲۲۰ سال گفتند که اعتیاد درمان دارد آقای مهندس بودند. تریاک آن وجه گذشته خود را از دست داده بود و هرکسی که آن را مصرف میکرد مجرم شناخته میشد.
آن زمانی که آقای مهندس با تریاک سفر میکردند تریاک هم با آقای مهندس سفر میکرد و وجه قبلی گذشته اش را به دست آورد و باعث شد که بسیاری از بیماری ها حل درمان آن ها پیدا بشود. دلیل اینکه میگویند روش DST فقط در کنگره جواب میدهد این است که تریاک در بیرون از کنگره یک ماده مخدر است و هیچ راهی برای درمان آن وجود ندارد اما در کنگره این گونه نیست.DST مخفف چند کلمه است D یعنی دژاکام با ضریب 0/8، Sیعنی پله های ۲۱ روزه و T یعنی تایم، دو اصل در این روش DST وجود دارد یکی مثلث داروی مناسب، زمان مناسب و مقدار مناسب و مثلث دیگر جسم، روان و جهانبینی این دو اصل باعث میشود که شخص در کنگره ۶۰ احیا بشود.
بنده قبل از ورود به کنگره ۶۰ یک مرده متحرک بودم که درونم سرشار از کینه، نفرت، حسادت و مشکلات....بود. اینکه بنده توانستم بیایم و انسان دیگری بشوم و آن تفکرات بمیرد همه به خاطر روش DST و کنگره بود. لطف خداوند شامل حال بنده شد که در کنگره ۶۰ بیایم و آموزش ببینم علاوه بر درمان اعتیاد درست زندگی کردن را بیاموزم.
تجربه خودم را نسبت به OT بگویم این است که جهانبینی بنده نسبت به OT چیست آیا هنوز به آن به عنوان مواد مخدر نگاه میکنم یا به عنوان داروی درمان، این مسئله بسیار مهمی است تا زمانیکه به عنوان ماده مخدر به آن نگاه بکنم هیچ موقع حال بنده را خوب نمیکند چون توقع دارم من را نعشه بکند اما زمانی که متوجه بشوم و به چشم یک دارو به آن نگاه بکنم حالم قطعاً خوب میشود.
بخش دوم دستور جلسه اولین سال رهایی مسافر عزیز منصور:
اولین سال رهایی مسافر منصور را در رأس خدمت آقای مهندس و خانواده محترمشان تبریک عرض میکنم، تبریک عرض میکنم خدمت همسفر محترمشان و راهنمای محترم همسفرشان.
منصور با آنتیایکس شیشه و متادون وارد لژیون شد، خواسته داشت اما ایمان بسیار ضعیفی نسبت به این متد و روش داشت. همیشه از بنده میپرسد روزی میشود که از کنار شیشه رد بشوم و حالم خراب نشود، بنده به او میگفتم اگر کارت را درست انجام بدهی یک روز فراموش میکنی که مصرف کننده بودی.
چون خواسته داشت توانست با سختی هایی که در مسیر داشت حرکت کند، اولین چیزی که به او کمک کرد همسفرش بود که تا دو سه ماه اول وارد جلسه نمیشد و در داخل ماشین مانند یک نگهبان از منصور مراقبت میکرد اما در ادامه آمد وصل شد به کنگره و آموزش دید و این خانواده کم کم به آرامش و تعادل رسیدند.
منصور بارها فکر خودکشی به سرش زده بود، یعنی رسیده بود به آخر خط از همه چیز ناامید شده بود، مشکلات مالی و مشکلات کاری اورا رنج میداد، اما آمد به کنگره و لطف خداوند شامل حال منصور شد و راه کنگره ۶۰ برایش نمایان شد و به خواسته ای که داشت رسید.
از اینکه به صحبتهای بنده توجه نمودید متشکرم.
پیام تولد مسافر منصور:
قله و فتح آن اهمیتی ندارد. اما نشان از خویش در آن مکان گذاشتن مهم است. اولین سال رهایی مبارک باد

اعلام سفر مسافر منصور
سلام دوستان منصور هستم یک مسافر
آخرین آنتیایکس مصرفی شیشه متادون
روش درمان DST
داروی درمان شربت OT
مدت زمان سفر اولم ده ماه و ۲۰ روز با راهنمایی راهنمای محترمم آقا محمد حسین
رهایی از بند اعتیاد ۱۳ ماه
در ادامه سفر سیگار داشتم
رهایی از بند سیگار ده ماه با راهنمایی راهنمای محترم آقا مجتبی
...........................................................
آرزوی مسافر منصور: آرزو میکنم کنگره جهانی بشود و آقای مهندس خوشحال بشوند
آرزوی همسفر زلیخا: آرزو میکنم تمام تازهواردین به درمان برسند و تمام مصرف کنندگانی که راه کنگره را پیدا نکرده اند پیدا بکنند.

خلاصه سخنان مسافر منصور:
حس حال بسیار خوبی دارم، تشکر میکنم از جناب آقای مهندس و خانواده محترمشان که حال خوب امروزم را مدیون ایشان هستم، از تمامی راهنماهای عزیز تشکر میکنم به خصوص راهنمای گرانقدرم آقا محمد حسین که بسیار زحمت بنده را کشیدند هر زمان که بر سر دوراهی قرار گرفتم بنده را راهنمایی کردند، تشکر میکنم از راهنمای ویلیامم آقا مجتبی و راهنمای همسفرم خانم مریم، از همسفر خوب خودم تشکر میکنم که بنده را در این مسیر همراهی کردند و بنده به رهایی رسیدم و این حال خوب را تجربه میکنم.
امروز انرژی بسیار بالایی دارم این انرژی را انتقال میدهم برای کسی که بنده را به کنگره ۶۰ معرفی کرد، من یک زمانی در به در به دنبال این بودم که درمان بشوم و خیلی از راه ها را رفتم اما نتوانستم، یک روزی مسافر کشی میکردم و یک بنده خدایی مسافر بنده بود و این عزیز را دربست بردم به او گفتم که بنده خیلی اذیت میشوم و میخواهم به درمان برسم، ایشان بنده را به کنگره وصل کردند.
راهنمای تازه واردین بنده آقا روح الله بودند از ایشان بسیار تشکر میکنم، زمانیکه وارد کنگره شدم آقا روح الله همه چیز را به بنده توضیح دادند و بنده امیدوار شدم و چندین بار به من گفتند که مواد بد است، شیشه بد است. زمانیکه با بنده صحبت میکردند جیب بنده پر از شیشه بود وقتی که از در کنگره رفتم بیرون تمام آن را دور ریختم و دیگر دست به آن نزدم. شروع کردم به سفر کردن و خیلی مشکلات داشتم با آن وضع پیاده میآمدم به کنگره تا به جلسه برسم.
بنده نمیخواستم همسفرانم متوجه بشوند که مصرف میکنم اما میدانستند و بسیار اذیت شدند، در طول سفرم همسفر عزیزم بنده را بسیار کمک کردند تا سه ماه ابتدایی سفرم با بنده در فصل سرما و زمستان میآمد و در ماشین مینشست و مراقب من بود که مصرف نکنم.
بنده کل زندگی ام را مدیون آقای مهندس و کنگره هستم و در خانواده بسیار تعادل دارم.
از ایجنت محترم و مرزبانان عزیز تشکر میکنم از ایجنت دوره قبل آقا مجتبی تشکر میکنم بنده را بسیار کمک کردند از تمامی خدمتگزاران تشکر میکنم.
از اینکه به صحبت های بنده توجه نمودید متشکرم.
خلاصه سخنان راهنمای همسفر، همسفر مریم:
سپاسگزار خداوند هستم برای تجربه این جایگاه، تبریک عرض میکنم تولد اولین سال رهایی آقا منصور را خدمت خودشان و راهنمای محترمشان و دخترهای عزیزش و پسر عزیزشان، سپاسگزار آقای مهندس هستم برای اینکه یک خانواده متلاشی شده را اینگونه به تعادل رساندند.
خانم زلیخای عزیز در اردیبهشت ماه ۱۴۰۱ وارد لژیون شدند و دومین رهجو بنده بودند، در مهرماه ۱۴۰۲ همراه با مسافرشان به رهایی رسیدند.
خیلی مشکلات زیادی برایشان پیش آمد و بنده فکر نمیکردم با وجود این مشکلات خانم زلیخا بتوانند به رهایی برسند، اگر بخواهم از خصوصیات بارز خانم زلیخا بگویم این است که بسیار تا بسیار مودب هستند و بنده تا به امروز هیچ حرف نامربوطی از ایشان نشنیدم و از این بابت از ایشان ممنون هستم. آقای مهندس میفرمایند بعضی از خصلتها ذاتی هستند و این ادب از ابتدا در خانم زلیخا وجود داشته.
خانم زلیخا شاغل هستند و پا به پای مسافرشان میآمدند و از مسافرش بسیار مراقبت میکرد، به معنی واقعی همسفر بودن را ادا کردند هرچند که بعد از رهایشان با توجه به شرایط کمتر آمدند به شعبه.
یکی دیگر از خصلتهای خانم زلیخا این بود که تزریق شادی میکرد به زندگیاش و کم نمیگذاشت برای فرزندانش با توجه به تمام مشکلاتی که داشت.
سپاسگزار خانم زلیخا هستم، سپاسگزار ایجنت و مرزبانان هستم، سپاسگزار تمام عزیزانی هستم که در این تولدها نقش دارند هستم.
یک آرزو میکنم برای خانم زلیخا و مسافرشان و آن این است که شرایط زندگیشان جوری شود که موفقتر باشند و در لژیون سردار در جایگاه دنوری خدمت بکنند و در کنگره پایدار باشند.
از اینکه به صحبتهای بنده توجه نمودید متشکرم.
خلاصه سخنان همسفر زلیخا:
در ابتدا از آقای مهندس و خانواده محترمشان تشکر میکنم که این بستر را فراهم نمودند تا کسانی که مانند ما هستند بیایند و به تعادل و رهایی برسند. از مرزبانان عزیز تشکر میکنم از ایجنت بخش مسافران آقا علیرضا و از ایجنت بخش همسفران خانم الهام تشکر میکنم و از ایجنت و مرزبانان دوره قبل تشکر میکنم. از راهنمای مسافرم آقا محمد حسین تشکر میکنم بسیار زحمت مسافر بنده را کشیدند، از راهنمای عزیز خودم خانم مریم تشکر میکنم و از راهنمای پسرم آقا مهدی تشکر میکنم خیلی زحمت پسرم را کشیدند بنده خیلی خوشحال هستم که این لحظات را تجربه میکنم و آرزو میکنم قسمت همه بشود. از مسافر عزیزم تشکر میکنم که به فکر ما بودند و آمدند و به رهایی رسیدند و تشکر میکنم از فرزندان عزیزم.
از اینکه به صحبتهای من توجه کردید متشکرم.
.jpg)
تایپ خبر: همسفر امیرمحمد
عکاس: همسفر امیرمحمد
ارسال خبر: همسفر امیرمحمد
- تعداد بازدید از این مطلب :
232