راهنما همسفر فرزانه و مسافر پوریا با تخریب بیش از ۱۵سال با آنتی ایکس شیشه و حشیش به روش DST و داروی OT به راهنمایی محمد بهرامی به مدت ۱۳ماه و ۲۰ روز سفر کردند و اکنون نزدیک ۷سال است که آزاد و رها هستند. ورزش، دارت و والیبال. راهنمای همسفر، زنده یاد همسفر فریبا.
۱_چه چیزی باعث شد به عنوان یک همسفر در این مسیر ادامه بدهید؟
حرکت در کنگره یک حرکت بنیادی وبسیار عظیم است وجملاتی که در آموزشها، کتب و جزوات بیان میشوند، بسیار پرمعناست به طوری که ساعتها انسان را به تفکر میاندازد، برای مثال استاد میفرماید: روزهای تعلیم تمام شدنی نیست و آموزش دهنده و آموزش گیرنده به نوعی به عبادت مشغول هستند و یا زیباترین عمل، کاوش در دنیای علم است تا دانشهای کشف نشده را بیابیم واز درد ورنج بشر بکاهیم. همین جملات به تنهایی میتواند موتور محرکه هر انسان در جهت رشد، ارتقاء و آگاهی باشد. از لحظاتی که در جلسات کنگره هستم آموزش میگیرم و برای زندگی بهتر و خدمت بیشتر بکار میگیرم.
به نظر من مشکلات و دردها و رنجهایی که متحمل شدم، حامل پیامهایی بودند و هستند و قرار است من را به سمت و سوی درستی هدایت کنند. راه ورود به بهشت عبور از مسیر جهنم است و عمل به آموزشهای ناب کنگره مبداء، مقصد و هدف را کاملا روشن و هموار نموده است.
۲_لطفا روش DST را به زبان ساده توضیح دهید؟
داروی OT مخفف اپیوم تینکچر هست که به صورت شربت و از ترکیب اپیوم (تریاک)، الکل و آب مقطر به دست میآید. در کنگره ۶۰ اپیوم تینکچر به طور خاص برای کمک به کنترل درد و کاهش علائم ناشی از کمبود مواد مخدر در جسم (سندروم محرومیت از مواد مخدر) استفاده میگردد، البته باید تحت نظارت فرد آگاه به علم اعتیاد و با دوز مشخص و در زمانهای تعیین شده استفاده شود.
کاشف روشDST وعملیاتی شدن این روش ابتدا توسط آقای مهندس انجام و سپس برای افراد مصرف کننده به اشتراک گذاشته شد. روش DST در کنگره ۶۰ در واقع یک رویکرد تدریجی برای درمان اعتیاد است؛ در این روش از داروی اپیومتینکچر به صورت کنترل شده و به مرور زمان استفاده میشود تا بدن به تدریج به این دارو عادت کند. در کنگره60 این روش به عنوان یک فرایند درمانی شناخته میشود که به جای تمرکز بر ترک، بیشتر روی درمان در قالب سه بُعدِ (جسم روان و جهانبینی) تمرکز دارد. در این روش فرد به صورت تدریجی از دارو جدا شده و در نهایت به تعادل میرسد.
۳_چه تفاوتی بین روش DST با ترکهای ناگهانی و کمپ وجود دارد؟
در واقع تفاوت اصلی این هست که در روشDST درمان به صورت تدریجی و کنترل شده پیش میرود، یعنی فرد به مرور زمان از دارو استفاده میکند و به بدنش فرصت داده میشود که به این تغییرات عادت کند. اما در ترکهای ناگهانی، معمولاً فرد به صورت یکباره و بدون مرحله بندی از مواد دور میشود که میتواند عوارض جانبی شدید و سختیهای زیادی به همراه داشته باشد. همچنین کمپهای ترک اعتیاد معمولاً به صورت گروهی در محیطهای خاص انجام میشود که بیشتر اوقات نظارتی بر آنها نیست و اغلب وسیلهای برای دور کردن فرد از فضای بیرون و جلوگیری از مصرف مواد است تا ترک یا درمان؛ در حالی که در کنگره ۶۰ و روش DST فرد بیشتر روی خودشناسی، جهانبینی و تغییراتِ تدریجی تمرکز دارد.
۴_نقش همسفران در انجام این روش (DST ) و موفقیت مسافران چیست؟ آیا فقط باید همراهی کنند یا فراتر از آن است؟
در کنگره۶۰، نقش همسفران به قدری مهم و پررنگ است که آقای مهندس لقب بال پرواز به آنها دادند. همسفران حمایت عاطفی و همراهیِ مستمر را برای مسافر فراهم میکنند و در واقع، حضورشان به ایجاد یک فضای امن و آرامشبخش کمک میکند. از طرف دیگر، همسفرها با آموختن نکات لازم، میتوانند به مسافر کمک کنند تا بهتر و راحتتر این مسیر رو طی کند. اما درعین حال، مهم است که همسفرها تعادل را حفظ کنند و نه بیش از حد دخالت کنند و نه کاملاً کنار بکشند. به نوعی حمایت و همراهی متعادل، بهترین نتیجه را به همراه دارد. فراتر از این مسئله به قول استاد امین، همسفران نباید احساس کنند که فرد ذخیره هستند، باید برای بهتر زندگی کردن، به بازی راه انداخته شده وارد بشوند تا با آموزشهای کنگره، همفکر و همزبانِ مسافر، زندگی بهتری برای خود و خانواده رقم بزنند.

۵_از دیدگاه شما مهمترین نکتهای که یک همسفر باید بداند چیست؟
به نظر من مهمترین نکته برای یک همسفر، حفظِ صبر و درکِ عمیق از شرایط مسافر میباشد. همسفر باید بدون قضاوت، با حمایت و همراهی به مسافر کمک کند که این مسیر را طی نماید؛ همچنین آشنایی با اصول و مبانی روش DST و داشتن آگاهی از تغییرات احتمالی و شرایط مسافر هم بسیار حیاتی است در کل همدلی، صبر و آگاهی، ستونهای اصلی این همراهی محسوب میشوند. در این زمینه آموزشهای کنگره وشرکت در کلاسهای آموزشی و انتخاب راهنما ولژیون در آگاهی به این امر بسیار مؤثر و موفق میباشد.
۶_موفقترین تجربهای که در کنگره داشتهاید چه بوده است؟
به نظر من موفقترین تجربه برای یک همسفر، زمانی رخ میدهد که احساس میکند واقعاً بخشی از فرایندِ درمان است و نه فقط ناظر؛ اینکه همسفر بتواند ارتباط عمیقی با مسافر برقرار کند، درک درستی از چالشها و پیشرفتها داشته باشد و در کنار مسافر، به بهبود کیفیت زندگی او و خودش کمک کند، در نهایت باعث موفقیت هر دو آنها میشود، همچنین تجربه یادگیری و رشد شخصی همسفر به طور قابل توجهی ارزشمند و پربار خواهد بود.
۷_من خودم شاهد رفت و آمد شما دربین مسیر بودم. چه حسی پشت این پشتکار شما هست که چنین پر انرژی این مسیر را طی می کنید و به ما آموزش می دهید؟
قبل از اینکه نمایندگی دزفول افتتاح شود در تمام دعاهایم از خداوند اجازه و توفیق خدمت را میخواستم و عنوان کرده بودم چنانچه این اتفاق بیفتد و آقای مهندس اجازه بدهند، در دزفول خدمت خواهم کرد. خداوند را هزاران بار شکر، که به لطف یزدان به قولم عمل کردم. وقتی در مسیر اهواز و دزفول هستم حس زندگی و شاد بودن دارم و بدون ذرهای خستگی با انرژی بسیاری که بدست آوردم به منزل میرسم. شاید برای عدهای عجیب باشد، اما نمیدانند که کنگره شگفتیها و شعبده های خاص خودش را دارد. البته که مسافر من همیشه مشوق من بودهاند و مرا در این مسیر یاری کردهاند و من از ایشان تشکر میکنم.
۸_آیا موردی بوده که همسفری با ناامیدی وارد کنگره شدهاند و بعد به آرامش و رشد رسیده باشد؟ لطفاً اگر سلاح می دانید مثال بزنید؟
راهنما مسیر ناامیدی و یاس را لمس کرده و از آن عبور کرده است، به همین سبب حس همسفران ر درک میکند. یقیناً اکثر همسفران ابتدا با چنین احساسی وارد کنگره میشوند. پس از مدتی با فرمان پذیری و آموزش و دیدن الگوها و تغییرات این حس کم رنگ شده و به امید، آگاهی و شادی تبدیل میشود. نمونه این افراد، رهجوهایی هستند که در کنگره میمانند و در جایگاههای مختلف خدمت میکنند.
از راهنما همسفر فرزانه بسیار سپاسگزاریم که وقت خود را در اختیار ما قرار دادند.
مسئول مصاحبه: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر فرزانه(لژیون اول)
ویرایش و ارسال: همسفر لیلا نگهبان سایت
همسفران نمایندگی دزفول
- تعداد بازدید از این مطلب :
103