گاهی تصور میکنیم برای بهتر شدن افکارمان دست به اقداماتی بزنیم، مثلاً اگر چلهنشینی کنم، روزها را روزه بگیرم و شبها را با دعا سپری کنم، آیا لازم به انجام این کارها میباشد؟ استاد میگوید: خیر درمورد بالا و پایین بودن افکار خودتان گاهی مسائلی پیش میآید که خود مسبب آن هستید، انسان در مخمصه میافتد و همه درها بسته و مشکلات متعددی است و دنبال یک گریز گاهی میگردید مثل روزه سکوت، چلهنشینی، یا پیش دعا نویس بروید تا از این مشکلات فرار کنید هیچ کدام از این راهها جواب نمیدهد مشکل را باید حل کرد و صراط مستقیم خودش کوتاهترین راه است.
در مسائلی که پیش میآید خود مسبب آن مشکلات هستید که بوجود میآید، روی رفتار و کردار خودمان است، باید با انسانها در ظرفیتشان کار کنیم هم در مورد اموال و هم محبت باید ظرفیت داشته باشند، برای دوست داشتن باید ظرفیت داشته باشیم، آیا از محبت و کاری که میکنید استفاده میکنند، یا سوءاستفاده میکنند؟ همه اینها را باید بررسی کنیم، بین انسانها و موجوداتی که در هستی وجود دارند یک حجاب باید وجود داشته باشد، که این جا منظور از حجاب پرده است، ما نمیتوانیم از این حجاب عبور کنیم و آنها هم اجازه عبور به حجاب ما را ندارند. وقتی پیش دعانویس میرویم کتباً، زباناً و یا شفاهاً اجازه میدهیم که وارد حریم شوند، به شیاطین و اجنهها اجازه میدهیم که وارد حریم بشوند، آنها دشمن انسان و مقابل انسان قرار دارند، با انسان درتضاد و رغیب هستند؛ چون انسان مخلوق خاص و بهتری است.
درجهان هستی هیچ چیزی مجانی به هیچ کس داده نمیشود، کسی که شیشه مصرف میکند دچار توهم میشود و همین توهم را یک عارف دارد، عارف از طریق سیروسلوک وارد ابعاد دیگر میشود، وارد جهان و محیطهای دیگر میشود، واردطبقات میشود روی حسهای درونش کار میکند کسی که شیشه مصرف میکند در اثر مواد مخدر حسهایش باز میشود و به جهانهای تحتانی سفر میکند یا حرکت میکند، تعادل ندارد و مرتکب چه کارهایی میشود، ما همیشه در اثر دو القاء هستیم، یکی منفی و یکی مثبت، یک گوش ما القاء مثبت دریافت میکند و گوش دیگر القاء منفی دریافت میکند، یکی از مرضهایی که مثل خوره انسان را می خورد این است که بدخواه و باعث نابودی دیگران باشید، این مرض باعث میشود که دیگران را بیشخصیت میکنید، ولی خودتان بیشخصیت میشوید، این نکته مهمی است، تمام آداب، رفتار، کردار و معاشرت ما روی همه چیز ما اثر می گذارد، انسانی که توی کار مردم فضولی کند بیشخصیت میشود، خودش از بین میرود. گاهی اوقات در جست وجوهای خودمان به رکود بر میخوریم، خیلی فکر میکنیم، ولی جواب را دیر بدست میآوریم نکته مهم این است که باید به افکار استراحت داد تا دریچه اندیشه باز شود، گاهی اوقات دریچه اندیشه القائات است، نباید مسئله را به تنهایی خودمان حل کنیم، باید از دیگران یاری بطلبیم و کمک بخواهیم مثل کنگره۶۰ که آقای مهندس فرمودند: از روز اول ذره ذره و به کمک نیروها درست شد و به تنهایی این کار امکان پذیر نبود، در مسائل می خواهید بدون سلاح حرکت کنید منظور شمشیر و چاقو نیست بلکه افکار و اندیشه است، قلم است، قویترین سلاح قلم است بیان، کلامت، افکار، اندیشه و پول سلاح شماست.
وقتی کاری را میخواهید انجام بدهید باید مقدمات و نیروهایش را فراهم کنید، صبر و حوصله داشته باشید؛ چون سختیها زیاد است پستی و بلندی هم است، زندگی یک بازی و فیلم است خداوند عمداً نیروهای منفی را فرستاده تاحیات ادامهدار باشد، نکته مهم همه چیز محور و ما شاه کلید هستیم انسانهای جاهل دیگران را مقصر میدانند، ولی انسانهای آگاه میدانند که محور اصلی خودشان هستند.
منبع: سیدی دعانویس
نویسنده: همسفر رقیه رهجوی راهنما همسفر نازنین (لژیون اول) و (لژیون سردار)
رابط خبری: همسفر زینب رهجوی راهنما همسفر مرضیه (لژیون اول)
ویرایش و ارسال: همسفر زینب نگهبان سایت
همسفران نمایندگی شوشتر
- تعداد بازدید از این مطلب :
23