جلسه چهاردهم از دوره چهلم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی عمان سامانی شهرکرد به استادی پهلوان همسفر لیلا، نگهبانی همسفر سیمین و دبیری همسفر پریسا با دستور جلسه «DST, OT » روز يکشنبه ۴ آبانماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار کرد.
.jpg)
خلاصه سخنان استاد:
خدا را شاکرم که به من اجازه داد در این مکان باشم و از شما آموزش بگیرم و خدمت کنم. از ایجنت محترم سپاسگزارم که اجازه به من دادند به عنوان استاد در این جایگاه قرار بگیرم. با اجازه ایجنت چون جشن گلریزان را در پیش داریم در مورد دو دستور جلسه «DST,OT» و «گلریزان» صحبت میکنم.
در روش «DST»:
D=مخفف دژاکام یا ضریب کاهش یا افزایش برابر0/8 است.
S= استپ، پلههای کاهش و یا افزایش، ۲۱ روزه است.
T=به معنای تایم است.
دارویOT خودش به تنهایی هیچ کاربردی ندارد و وقتیکه در کنار روشDST قرار میگیرد، داروی شفابخش میشود و جوابگو است. متاسفانه الان در جامعه ما وضعیت بهگونهای شده که مسئله اعتیاد خیلی مهم شده و هرجایی که میرویم اولین سوالی که از ما میپرسند این است که مصرفکننده هستی یا نه؟ هنوز خیلیها این راه را پیدا نکردند و امیدوارم که این راه را پیدا کنند و بتوانند به درمان برسند.
شربت تریاک، یکی از ارزانترین، پرکاربردترین و پرراندمانترین دارویی است که میشود برای درمان اعتیاد از آن استفاده کرد.
در سیدی «احساسات» آقای مهندس حسین دژاکام یک تعریف جدید از اعتیاد کردند و فرمودند: «اعتیاد از نظر فیزیولوژی یک بیماری است در سطح سلولی، مولکولی که واقعا در کنگره۶۰ درمان اعتیاد مثل آب خوردن است. درمان اعتیاد برای ما مسئله نیست؛ ما داریم روی بیماریها کار میکنیم.» امیدوارم که ما بتوانیم در این راه جناب آقای مهندس حسین دژاکام را همراهی کنیم و یک دانه کوچکی در این راه باشیم.
روشDST فقط مختص درمان اعتیاد در کنگره نیست؛ آقای مهندس حسیندژاکام، درمان سیگار و اضافه وزن را هم با این روش به راحتی انجام دادند و امیدوارم در ادامه بیماریهایی که واقعا لاعلاج است را بتوانند به روشDST به درمان برسانند. من وقتیکه در کنگره۶۰، ایمان قوی داشته باشم و مطمئن باشم که مسافرم به رهایی میرسد، خودم آن آرامش را تجربه میکنم و به حال خوش میرسم. چهموقعی ایمان در من لیلا به وجود میآید؟ وقتی به اجبار نیایم روی همین صندلی که نشستم، بشینم؛ بهخاطر مسافرم نیایم، یا بیایم تا شاید مسافرم درمان شود تا مجبور نشوم که طلاق بگیرم؛ اگر بهخاطر اینها کنگره بیایم به هیچ هدفی نمیرسم. شما میدانید ایجنت، مرزبانها و راهنمایان عزیز افرادی هستند که بدون هیچ دستمزدی زودتر از همه به شعبه تشریف میآورند و خدمت میکنند؛ اجازه ندارند، غیبت کنند بهخاطر پیمانی که بستند ولی من سفر اولی یا سفر دومی را کسی مجبورم نکرده که به کنگره بیایم هر موقع خواستم میآیم و هرموقع دلم نخواست نمیآیم. کسیکه خودش به کنگره میآید، ایمان قوی دارد و وقتیکه ایمان داشته باشد، اعتقاد هم در کنارش میآید. وقتی من ایمان داشته باشم، امروز برای حال خوب خودم میخواهم بیایم، برای آرامشی که نیاز دارم، بهخاطر راهنما سیدی نمینویسم و بهخاطر آرامش خودم مینویسم.
وقتی سیدیهای آقای مهندس حسین دژاکام را گوش میدهم یا مینویسم یک حسی به من میگوید اینجا روی سخنشان با توست. گاهی اوقات برای من پیش آمده که دارم سیدی مینویسم و یکسری کارها را آقای مهندس حسین دژاکام میفرمایند که من میگویم با مسافرم است؛ ولی فقط و فقط روی سخنش با من است. امیدوارم که بتوانیم در کنگره۶۰ آن ایمان قوی را داشته باشیم و با آن ایمانی که داریم بتوانیم در کنگره خدمت کنیم.
در روشDST اگر ایمان من لیلا کافی نباشد، درمان به روشDST هم جوابگو نیست. خیلیها هستند میگویند که ما اعتقاد داریم، ایمان داریم که مسافرمان به درمان میرسد ولی فقط و فقط زبانی است؛ یعنی من لیلا فقط به زبان میگویم، پشت پرده مسافرم را دائم کنترل میکنم، او را تحت فشار میگذارم و بازرسی میکنم. در روشDST در کنگره وقتی مسافری وارد کنگره میشود، یک راهنما که تمام زیر و بم مسافر را میداند به او داده میشود با اینکه خیلی وقتها همسفر میگوید: مسافرم گریز زده و راهنمایش متوجه نشده؛ میگویم راهنمایش میداند، اطلاع پیدا کرده، شاید به روی مسافر نیاورد ولی راهنما از هرکسی زودتر باخبر میشود و از رفتار و صحبت کردن رهجو متوجه میشود. اینکه من لیلا مسافرم را دائم کنترل میکنم، نشان از این است که من هنوز آن ایمان واعتقاد را به دست نیاوردهام و دومین چیزی که به رهجو داده میشود، دارویOT است که باید سر ساعت مصرف شود. آقای مهندس حسین دژاکام روز چهارشنبه فرمودند: با تنها چیزی که میشود دقیق و بدون نقص داروی OT را اندازهگیری کرد، سرنگ است و تا آمدند این روش را پیاده کنند واقعا چهقدر اذیت شدند و برای ایشان مشکل ساز بود.
در مورد دستور جلسه دوم که جشن گلریزان را در پیش داریم؛ واقعا روز گلریزان من لیلا فقط و فقط به خودم کمک میکنم، اگر اعلام دنوری، پهلوانی و سرداری میکنم. حالا در جو قرار گرفتم و میگویم اعلام کنم چه کسی بعد به من میگوید: پرداخت کن! دوست نداشتم پرداخت کنم، واقعا من لیلا به خودم بدهکار میشوم؛ من نه به کنگره، نه اینکه بخواهم جواب راهنمایم را بدهم یا جواب نگهبان سردار را بدهم! اینها هیچ کدام نیست؛ من فقط و فقط باید جوابگوی خودم باشم. بعضی مواقع یک پولی را میخواهم، جایی بدهم خیلی با اکراه آن پول را میدهم ولی در کنگره من به نوبه خودم وقتیکه میخواهم یک کمکی حتی کوچک، اگر سبد کنگره به دستم میرسد، هزار تومان داخلش بیندازم و این نشان از این است که من دل بزرگ و بخشندهای دارم و میتوانم یک روزی به جایگاه دنوری، سرداری، پهلوانی و نشانی در بی نشانی برسم.
یادم است خودم اولین بار شاید نزدیک به سه سال من در کنگره بودم و فقط به اسم بود که من لیلا خیلی دوست دارم عضو لژیون سردار شوم فقط همین، من سه سال فقط به اسم و به زبان میگفتم: من خیلی دوست دارم عضو لژیون سردار شوم ولی نمیتوانم، خوش به حالتان شما میتوانید عضو لژیون سردار شوید و قدمی برنمیداشتم. وادی هشتم، «با حرکت راه نمایان میشود.» در خاطرم است راهنمایم نگهبان لژیون سردار بودند. یک روزایشان انگشتر دنوریشان را درآوردند و به من گفتند: لیلا این انگشتر را بگیر برای انگشتم خیلی بزرگ است، چند تا کار دارم میخواهم انجام دهم، میترسم از دستم بیافتد، انگشتر من را بگیر به دستت کن؛ من وقتیکه انگشتر راهنمایم را به دستم پوشیدم آن جرقه برای من زده شد و من همان سال دنور شدم. وقتیکه دنور شدم، نصف پول دنوری را مسافرم پرداخت کرد، نه حال خوبی داشتم و نه اصلا هیچ تغییری در زندگی من لیلا بهوجود نیامده بود با راهنمایم صحبت کردم، ایشان گفتند: تو هنوز از خودت نگذشتهای، آقای مهندس حسین دژاکام میفرمایند: وقتی میخواهی بخشش انجام بدهی، باید از خودت بگذری و دردتان بیاد؛ شما هنوز دردت نیامده چون مسافرت پرداخت کرده، برای او درد داشته که پرداخت کرده ولی برای تو درد نداشته و باید خودت بیایی، پرداختی انجام دهی. من آمدم یک مقدار طلا داشتم، فروختم و ما بقی دنوریم را دادم وقتی که من طلاهایم را فروختم، از طلاهایم و از خودم گذشتم، آنجا به آن حال خوب رسیدم، آنجا مفهوم آرامش و ایمان را درک کردم؛ پس سعی کنیم حتی اگر هزار تومان هم قرار است در روز گلریزان کمک کنم، من روز گلریزان بیایم؛ خیلیها هستند حتی روز گلریزان غیبت میکنند بهخاطر اینکه نخواهند پولی بدهند ولی من لیلا حتی بدون پول هم میتوانم خدمت کنم و آن حال خوب را دریافت کنم.
چند روز پیش تهران خدمت آقای حکیمی رسیدیم و ایشان حرف خیلی قشنگی زدند و گفتند: اگر اعتیاد را در یک کفه ترازو بگذاریم و من دیدهبان و تمام خدمتهایی که در کنگره است را در یک کفه ترازو، باز هم کفه ترازویی که اعتیاد در آن است، بالاتر است. من نمیدانم در چند بُعد، در چندین سال من این اعتیاد را دنبال خودم بردم و این اعتیاد دنبال من است و من چه زجرهایی با اعتیاد کشیدم. آقای حکیمی گفتند که نمیدانم چهقدر اذیت شدم ولی الان که اینجا هستم؛ تمام تلاشم را میکنم تا بتوانم یک مقداری از خدمتها و کارهایی که انجام میدهم، برسد به آن کفه ترازویی که اعتیاد در آن است. ولی خودشان باز گفتند: ما هر کاری که بکنیم باز هیچ فایده ای ندارد؛ مگر اینکه محبت کنم،عشق داشته باشم و ذر بخش مالی خدمت کنم. پس سعی کنیم، حتی اگر نمیتوانیم خدمت مالی انجام دهیم در روز گلریزان، بیائیم اینجا و حتی یک صندلی بچینیم؛ این خود نشان از این میدهد که من لیلا دوست دارم در آینده یک خدمت بزرگ انجام دهم و این میشود ایمان. من لیلا میتوانم پهلوان شوم یا نشانی در بی نشانی شوم و هر خدمت دیگری که میخواهم بگیرم. اگر ایمان داشته باشم، روشDST در تمام مراحل زندگیام به من کمک خواهد کرد. وقتی به کنگره آمدم، با ایمان قوی مسافرم را رهایش کنم نه اینکه دنبالش بیایم، ببینم سر جلسه نشسته یا ننشسته، امروز ظهر دارویش را خورده یا نه! فلان کار را نکرده، اینها نیست؛ اگر ایمان باشد، مسافر به درمان میرسد، شاید گریز بزند و هزار نوع مشکلات و ضدارزشها جلوی پایش قرار بگیرد ولی اگر شما ایمان داشته باشید، خیلی راحت می تواند با تمام مشکلات کنار بیاید.

در ادامه جلسه پس از قرائت پیام، انتخابات نگهبانی با حضور دو کاندیدا برگزار شد و همسفر سمیه با اکثریت آراء بهعنوان نگهبان و همسفر ژاله و همسفر معصومه به عنوان دبیران دوره چهلم و یکم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران نمایندگی عمان سامانی انتخاب شدند. ضمن عرض خداقوت خدمت همسفر سیمین نگهبان دوره قبل و دبیرانشان همسفر زهرا و همسفر پریسا، دوران خدمتی پرباری را برای این عزیزان از خداوند طلب میکنیم.



.jpg)
مرزبانان کشیک: همسفر مریم و مسافر وحید
تایپیستها: همسفر کبری رهجوی راهنما همسفر آسیه (لژیون اول) و همسفر معصومه رهجوی راهنما همسفر پریسا (لژیون هفتم)
عکاس: همسفر مهشید رهجوی راهنما همسفر آمنه (لژیون دوم)
ویرایش و ارسال: همسفر پرتو رهجوی راهنما همسفر آسیه (لژیون اول) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی عمان سامانی شهرکرد
- تعداد بازدید از این مطلب :
223