جلسه دوازدهم از دوره پانزدهم کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی دکتر مسعود، به استادی پهلوان مسافر صامت، نگهبانی مسافر سهیل و دبیری مسافر فردین با دستور جلسه «DST ،OT» یکشنبه ۴ آبان ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان صامت هستم یک مسافر؛ تشکر میکنم از ایجنت محترم، گروه مرزبانی و بهویژه لژیون سردار که لژیون خدمتگزار این جلسه هستند. دستور جلسه امروز، روش DST و داروی OT است.
حرف D به معنای روش و راه است. زمانی که انسان در صراط مستقیم و در بطن جهانبینی قرار میگیرد، این مسیر میتواند هم الهی باشد و هم شیطانی؛ تنها راه برای الهی کردن این مسیر، حرکت به سمت رهایی است. ما در مسیر، با استراحتگاههای ارزشی و ضد ارزشی مواجه خواهیم شد. این عملکرد و جهانبینی درست است که میتواند انسان را در مسیر خواستههای ارزشی قرار دهد.
با وجود جناب مهندس و دانشی که ایشان در اختیار دارند، این مسیر برای ما سهل و آسان گردیده است. گیاه خشخاش میتواند هم دارویی برای درمان باشد و هم مادهای برای نابودی انسان. جناب مهندس با علمی که در اختیار دارند، این گیاه را به روشی برای رهایی مصرفکنندگان در بند تبدیل کردند. درحالیکه مواد مخدر صنعتی، به دلیل ساخته شدن به دست بشر، نمیتواند دارویی برای رهایی از اعتیاد و سایر بیماریها باشد.
حرف S به معنای استقامت در پلههای ۲۱ روزه است. با نگاهی به روش DST درمییابیم که باید استقامت داشت. استقامت به معنای مقاومت و حرکت درون مشکلات است. گذر از سفر اول و رسیدن به رهایی امری دشوار است، لذا تنها کسانی میتوانند به این مهم دست یابند که دارای مؤلفهی استقامت باشند.
در نهایت، به حرف T خواهیم رسید که همان گل رهایی و انتهای مسیر است. بعد از طی حدود ۱۱ ماه، جسم انسان به تعادل نسبی میرسد، اما از مقولهی جهانبینی نیز نباید غافل شویم؛ زیرا شخصی که جهانبینی درستی ندارد، دوباره به ابتدای مسیر بازمیگردد.
داروی OT آرامش و پذیرش را برای دریافت جهانبینی در شخص فراهم میکند. انسان زمانی که دردی را تجربه میکند، جهانبینی در او کاربردی ندارد، اما با ساختار آموزشی کنگره ۶۰، بهصورت طبیعی با سه لژیون آشنا میشود: لژیون نظم، لژیون انضباط (عشق) و لژیون ایمان. در نوشتارها نیز اشاره شده که اساس کار ما بر مبنای محبت، عقل و ایمان است.
زمانی که جسم انسان به آرامش نسبی برسد، به فرمان عقل به مقولهی عشق خواهد رسید. لازمهی ایجاد هر جایگاه خدمتی در کنگره، گذر از مؤلفهی عقل به عشق است. این تبدیل باید اتفاق بیفتد؛ در غیر این صورت، به فرد تازهواردی که وارد کنگره میشود بیتوجه خواهیم بود.
عدهای بر این باورند که خداوند وجود خارجی ندارد و همه چیز در جهان ماده خلاصه میشود. در این افراد، تبدیلی که از آن سخن گفتیم - یعنی عقل به محبت - هنوز رخ نداده است. راهنمایی که از لژیون عشق آمده است، میتواند به تازهوارد یا سفر اولی که در لژیون عقل حضور دارد (که همان اجرای فرامین و رعایت قوانین در کنگره ۶۰ است) کمک کند.
اساتید جناب مهندس شامل سه لژیون هستند: عقل که در ید استاد سیلور است، محبت و ایمان که در اختیار استاد سردار است و رعد که عهدهدار استادی در لژیون عشق میباشد. لژیون سردار برای شخص سفر اول، همانند دارو عمل میکند. هفتهی آینده مراسم گلریزان را پیشرو داریم. ما زمانی میتوانیم به مقصد برسیم که مبدأ خود را مشخص کرده باشیم.
لژیون سردار دارای یک صورت و یک سیرت است. سفر اولی که داروی خود را با دقت و حساسیت بالا استفاده میکند، عضو لژیون عقل است، اما در سفر دوم، راهنمایان برای رسیدن به خود، در لژیون عشق حضور پیدا میکنند. لژیون ایمان نیز به همین شکل است.
جهانبینی در کنگره زمانی اتفاق میافتد که فضا برای گرد هم آمدن فراهم شود؛ تا زمانی که نظم و لژیون عقل نباشد، جهانبینی نیز وجود نخواهد داشت. تا زمانی که جسم انسان آرام نباشد، روان او نیز به آرامش نخواهد رسید. محبت همانند خانهای است که ستونهایی از جنس عشق و تختههایی از جنس تعقل و بخشندگی دارد که با قدرت تمام بر آن حکمفرماست.
در گذشته، اگر شخصی دارایی خود را از دست میداد، تمام کسبهی محل به او کمک میکردند تا دوباره به کسب و کار خود بازگردد و این همان گلریزان است. ما نیز در هفتهی پیشرو، با تمام توان، به یکدیگر عشق، محبت و عقل هدیه خواهیم داد و در گلریزان شرکت میکنیم.
از اینکه به صحبتهای من توجه کردید، از همهی شما سپاسگزارم.

تایپ: مسافر حمید
عکس: مسافر امید
تنظیم: مسافر ابوالفضل
- تعداد بازدید از این مطلب :
179