English Version
This Site Is Available In English

گروه خانواده_ متد DST به من یاد داد به جسمم فرصت و آموزش بدهم تا خودش راه را پیدا کند

گروه خانواده_ متد DST به من یاد داد به جسمم فرصت و آموزش بدهم تا خودش راه را پیدا کند

سلام دوستان ریحانه هستم یک همسفر
وقتی برای اولین‌ بار وارد کنگره شدم، نه تنها جسمم خسته بود، روح من هم زخمی بود. سال‌ها با قرص‌های خواب‌آور و اعصاب زندگی کرده بودم؛ نه از روی خوشی، از سر ناچاری. شب‌ها خواب نداشتم، روزها بی‌انگیزه بودم، و هر روز من شبیه دیروزم بود. از بیرون شاید کسی متوجه نمی‌شد، اما درونم پر از آشوب بود. تا اینکه با کنگره آشنا شدم، و این آشنایی نقطه‌ عطفی در زندگی من شد.
در کنگره ۶۰، با متد DST آشنا شدم. در ابتدا برایم عجیب بود؛ مگر می‌شود با مصرف تدریجی، منظم و حساب‌شده، از وابستگی نجات پیدا کرد؟ همیشه فکر می‌کردم ترک یعنی قطع ناگهانی، یعنی درد، یعنی رنج. اما اینجا یاد گرفتم که درمان واقعی، نه با جنگیدن با جسم، بلکه با آموزش دادن به آن اتفاق می‌افتد. متد DST به من یاد داد که باید به جسمم فرصت بدهم، باید با او مهربان باشم، باید به او آموزش بدهم تا خودش راه را پیدا کند.
با اجرای دقیق DST، کم‌کم قرص‌های خواب و اعصاب را کنار گذاشتم. نه زوری بالا سرم بود و نه ترسی داشتم، با شرکت در کلاس ها و کسب آگاهی به آرزویم رسیدم. چون یک زمانی بود که شب‌ها برایم سخت‌ترین بخش زندگی بود، بخاطر این‌که مجبور بودم با قرص بخوابم. هر شب با یک حس شکست، قرصم رو می‌خوردم و در دلم آرزو می‌کردم یک روزی برسد که بدون قرص، با آرامش بخوابم… میگفتم یعنی میشود من هم مثل آدم‌هایی که خواب براشون یک نعمت ساده ا‌ست بدون قرص بخوابم؟!
و درد فقط اون قرص نبود. درد اون حرف‌هایی بود که از اطرافم می‌شنیدم. بهم می‌گفتن روانی، می‌گفتن قرصی‌. هر بار که اینو می‌شنیدم، یه چیزی تو وجودم می‌لرزید. حس می‌کردم ضعیفم، شکسته‌ام اما امروز، با کمک کنگره و متد DST، آن آرزو برایم  محقق شده. حالا شب‌ها بدون قرص می‌خوابم، با دلِ آرام، با ذهنِ سبک. و مهم‌تر از همه، خودم را قوی می‌بینم. کسی که از دلِ تاریکی، خودش را بیرون کشید و دوباره متولد شد.
حالا شب‌هایی که با کابوس و بی‌خوابی می‌گذشت، جای خودش را به خواب آرام و عمیق داد. روزهایی که با بی‌حوصلگی در نیمه های روز شروع می‌شد، حالا با انرژی و امید در ساعات آغازین صبح شروع می‌شود. این برای من فقط یک درمان نبود؛ یک تولد دوباره بود.
اما ماجرا به همین‌جا ختم نشد. من سال‌ها سیگار می‌کشیدم. سیگار برایم مثل یک دوست قدیمی بود؛ دوستی که در ظاهر آرامم می‌کرد، اما در واقع داشت مرا از درون می‌سوزاند. ترک سیگار هم همیشه برایم یک رؤیای دور بود. اما باز هم DST به کمکم آمد. با همان نظم، همان صبر، همان آموزش. و امروز، من نه‌تنها سیگار نمی‌کشم، بلکه از بوی آن هم فراری‌ام. این یعنی آزادی واقعی.
یکی دیگر از دستاوردهای مهم من در این مسیر، رسیدن به هدفی بود که سال‌ها در ذهنم داشتم: مطالعه‌ی منظم. همیشه دوست داشتم اهل مطالعه باشم، اما تمرکز نداشتم. ذهنم پر از افکار مزاحم بود. اما وقتی جسمم به تعادل رسید، ذهنم هم آرام شد. حالا هر روز زمانی را به مطالعه اختصاص می‌دهم. کتاب خواندن برایم شده یک لذت و یک نیاز، . و این برای من، یک پیروزی بزرگ است.
مسافر من هم با روش DST با داروی OT درمان شد. در ابتدا  ذهنش پر از سؤال بود و با کمی ترس. اما با آموزش‌های کنگره، با نظارت راهنما، و با اعتماد به مسیر و ثبات در این راه توانست OT را به‌درستی مصرف کند. کم‌کم نشانه‌های تعادل در او ظاهر شد. خوابش بهتر شد، خلق‌وخویش آرام‌تر شد، و امید به زندگی در چشمانش برگشت. امروز او انسانی متعادل، آرام و باانگیزه است. و من از دیدن این تغییر، بسیار خوشحالم.در تمام این مسیر، چیزی که بیش از همه به من نیرو داد، عشق و ایمان بود. عشقی که در کنگره جاری است، ایمانی که از دل آموزش‌ها می‌جوشد. و در رأس همه، انسانی بزرگ و بی‌نظیر ایستاده: آقای مهندس دژاکام. کسی که با جان و دل، این مسیر را ساخت. کسی که با تجربه، علم و عشق، چراغی روشن کرد در دل تاریکی‌ها. از ایشان با تمام وجود سپاسگزارم. اگر امروز من و مسافرم در مسیر تعادل هستیم، اگر امروز لبخند به لب داریم، اگر امروز امید داریم، همه‌اش را مدیون ایشان و کنگره هستیم.و در پایان، سرم را به آسمان بلند می‌کنم و با تمام وجود به یزدان پاکم می‌گویم:  سپاس. سپاس برای این راه، برای این خانواده، برای این فرصت دوباره، . سپاس که به جهت یاری ام  کنگره را رساندی، سپاس که دستم را گرفتی، سپاس که اجازه دادی دوباره زندگی کنم.

نویسنده:همسفر راهنما ریحانه(لژیون اول)
ویرایش، ویراستاری و ارسال: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر ریحانه (لژیون یکم)
همسفران نمایندگی قشم
 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .