سلام دوستان احمد هستم یک همسفر. ما در گذشته دربارهی حس، نور و صوت زیاد شنیدهایم، اما مراتب نفس در انسان زمانی کامل میشود که روح در او وجود داشته باشد؛ زیرا فقط انسان دارای روح است. همانطور که نفس سایر موجودات نیازی به تکامل ندارد، نیازی به روح هم ندارند. قدرت مطلق، روح را فقط به انسان عطا فرموده است و تکامل نفس تا درجهی کمال، تنها با وجود روح امکانپذیر است. برای انجام هر کاری، ابتدا باید شناخت کافی نسبت به آن داشته باشیم. انسان سالهاست که در بسیاری از مسائل درجا زده است. درست است که در زمینهی درمان بیماریها پیشرفتهایی حاصل شده، اما هنوز به اصل موضوع پی نبردهایم. مثلاً کسی که به بیماریهایی مثل اماس یا پارکینسون مبتلاست، باید تا آخر عمر دارو مصرف کند؛ چون به «صور پنهان» آن پی نبردهایم و هنوز ناشناخته مانده است. وقتی ما «صور آشکار» انسان را شناختیم، توانستیم اعتیاد را درمان کنیم. اما بعضیها فقط به صور آشکار توجه دارند و با صور پنهان کاری ندارند. میخواهند با خواندن چند کتاب یا مصرف چند قرص، بیماریهای اعصاب و روان را درمان کنند، در حالیکه با ریشهی بیماری کاری ندارند. من بعد از مطالعهی کتابهای زبور، انجیل و تورات، به کتاب مقدس قرآن مجید رسیدم. سی سال دربارهی «روح» فکر کردم. بعضیها میگویند پیامبر اسلام آخرین فرستادهی خدا است. من معتقدم دو دلیل دارد:
اول اینکه بشر به مرحلهی رشد کامل رسیده است،
و دوم اینکه هنوز مطالبی در قرآن وجود دارد که بهطور کامل شکافته نشده است.
قرآن مجید دربارهی نفس و روح بسیار سخن گفته و میفرماید: «شما با مرگ از بین نمیروید، بلکه حیات شما ادامه دارد.»
وقتی انسان میمیرد، فرشتگان نفس او را تحویل میگیرند. تقریباً در نوزده آیه از روح سخن گفته شده و آمده است که: «روح شما را من میگیرم.»
روح، انسان را به سمت کارهای نیک هدایت میکند. روح و نفس هر کدام مستقلاند و وظیفهی خاص خود را دارند؛ مانند قلب و مغز که هر یک نقش جداگانهای دارند.
منظورم از بیان این مطالب این است که خودمان را بشناسیم و به آرامش درونی برسیم. وقتی بدانیم که بقا داریم و نابود نمیشویم، به آسایش واقعی میرسیم.
از اینکه به سخنانم توجه کردید سپاسگزارم.
نویسنده:همسفر احمد از لژیون سوم به راهنمایی راهنمای محترم همسفر مهراد
ویرایش:همسفر سهند از لژیون یکم به راهنمایی راهنمای محترم همسفر مصطفی
- تعداد بازدید از این مطلب :
152