یازدهمین جلسه از دوره چهل و هفتم جلسات آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی خمین با استادی اسیستانتدیدهبان پهلوان بهرام، نگهبانی مسافر حمید و دبیری مسافر اسماعیل با دستور جلسه "جهانبینی در ورزش" در روز پنجشنبه 1 آبانماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ شروع به کار نمود.
.jpeg)
سلام دوستان بهرام هستم یک مسافر
سپاسگزار خداوند، آقای مهندس و خانواده محترمشان هستم. از رب و راهنمای خودم سپاسگزارم. از دیدهبان محترم آقای منصوری سپاسگزارم که اجازه و فرصت این خدمت را به من دادند. از ایجنت محترم و نگهبان جلسه تشکر میکنم که فرصت این خدمتگزاری را برای من فراهم نمودند.
تبریک عرض میکنم رهایی شعبه را به خودشان و راهنمای محترمشان. تبریک عرض میکنم دریافت شالهای رنگارنگ راهنمایی را توسط مسافران عزیز و همسفران گرامی و امیدوارم در این مسیر موفق باشند.
در دایرهای که آمدن و رفتن ماست
آن را نه بدایت نه نهایت پیداست
کس مینزند دمی در این معنی راست
که این آمدن از کجا و رفتن به کجاست
در شرایطی که هیچکس به ما نگفت از کجا آمدهایم و به کجا میخواهیم برویم و قضیه هستی چیست در کنگره ۶۰ آقای مهندس به ما گفتند که از کجا انشعاب پیدا کردهایم و به کجا میخواهیم برویم و مسیر حرکتی ما چگونه است. همه چیز را برای ما مشخص کردند و از روح و نفس برای ما به گونهای صحبت کردند که هیچکس در این هستی صحبت نکرده است و مسیر حرکت را برای ما مشخص نمودند.
در ابتدا همه ما انسانها درگیر خواستههای نفسمان بودیم بعضی از ما که تاریکیهای بیشتری را تجربه کرده بودیم مهمترین خواسته نفس را دنبال کردیم که میل به دانستن، آگاهی و دانش بود بنابراین خداوند فرمان ورود ما به کنگره را صادر کرد، وقتی که به کنگره آمدیم و سفر اول را آغاز کردیم فرمانبرداری کردیم و فرمان عقل را به اجرا درآوردیم و بعضی از ما ماندیم و در سفر دوم خدمتگزار شدیم و عشق را به جریان انداختیم و شروع به خدمت کردیم بعضیها ایمان آوردیم به علم و دانش کنگره و خواستیم تلاش بیشتری کنیم تا آن چیزی را که آموختیم و به دست آوردیم به دیگران منتقل کنیم و راهنما شدیم. این تفاوتها به وجود آمد این حرکتها اتفاق افتاد تا ما به این نقطه رسیدیم، یعنی مثلث عشق و عقل و ایمان در وجود راهنما متجلی شد.
آقای مهندس میگویند از روز الست تا کنون چنین فرصتی و چنین موقعیتی برای کسی فراهم نبوده که امروز در اختیار ماست و این خیلی وظیفه ما را سنگین میکند و ما باید قدر این جایگاه و موقعیت را بدانیم.
خداوند معماری شخصیت و ماهیت انسان را به خودش واگذار کرده است، انسان را به گونهای خلق کرده است که میتواند ماهیت خود و مناسبات خود را با هستی تغییر بدهد. بنابراین این معماری را ما با تفکر آغاز کردیم و مثلث عشق و عقل و ایمان را کامل کردیم و به این ماهیت رسیدیم اما این را هم باید بدانیم که این تغییر میتواند در جهت منفی هم باشد بنابراین همانطوری که عشق و عقل و ایمان از حس سالم میآید، حس سالم خیلی مهم است اگر خدای ناکرده درگیر بازیهای کودکانه بشویم و حسمان نسبت به یکدیگر خراب بشود آن زمان تغییرات ماهیتی انسان به گونهای میشود که ممکن است هزاران هزار سال دیگر در تاریکی فرو برویم. میخواهم بگویم چقدر موقعیت حساس و خطیری به عنوان یک راهنما در اختیار ماست که باید آن را قدر بدانیم و به گونهای از آن استفاده کنیم که هزاران هزار سال ما را به سمت جلو پرتاب کند. آن چیزی که آقای مهندس در کنگره برای ما فراهم نموده تا خدمت کنیم و آموزش بگیریم همین است همان چیزی که میگوییم بستر مناسب و باد مناسب همه اینها با آموزشهای جهانبینی در کنگره اتفاق میافتد.
حالا در مورد دستور جلسه که جهانبینی در ورزش است تعریفی که آقای مهندس از جهانبینی میکنند این است که ما زندگی کنیم و از زندگی بهرهمند بشویم و از زندگیمان لذت ببریم و اجازه بدهیم دیگران هم زندگی کنند و از زندگی لذت ببرند. خوب در مورد ورزش هم همین قضیه صادق است ما اگر قرار باشد غیر از این فکر کنیم و فقط به برد و باخت توجه کنیم در پارکهای ورزشی درگیریها و مشکلاتی به وجود میآید و حس و حال آدمها به هم میریزد که ما به دنبال این نیستیم.
آقای مهندس دنبال درمان انسان در سه ضلع جسم، روان و جهانبینی هستند. ضلع جسم انسان که با ورزش سلامتی خودش را باز مییابد که هم در ورزش انفرادی و هم در ورزش گروهی این اتفاق میافتد ولی در قسمت روان اینجا دیگر ورزشهای گروهی هستند که باعث به تعادل رسیده ضلع روان میشوند. تفاوت زیادی وجود دارد بین ورزشهای فردی و ورزشهای گروهی، وقتی ورزشهای فردی میکنیم و در کنگره آن وظایف خود را به درستی انجام میدهیم جسم خودمان را میسازیم و هورمونهایی که بدن احتیاج دارد ساخته میشود مثل اندروفین، انکفالین و دوپامین ولی سروتونین تنها در شرایطی که ما در جمع قرار میگیریم ترشح میشود وقتی که حرکات و تعاملات اجتماعی و گروهی داریم وقتی که ورزش درگروهها، تیمها و در کنار هم صورت میگیرد سروتونین ساخته میشود. سروتونین تنها عاملی است که روی خلق و خو تاثیر دارد که همان روان است.
پس بنابراین ضلع جسم و روان در این ورزشهای گروهی درمان میشود و به تعادل میرسد. جهان بینی را هم که آقای مهندس چه در ورزش و چه در کنگره به ما آموزش میدهند، بنابراین موضوع پرداختن به همه اینهاست. انسان یک زندگی فردی دارد و یک زندگی اجتماعی، انسان همانطور که در زندگی فردی تلاش میکند تا نواقص خود را برطرف کند و تلاش میکند تا خواستهها، تواناییها و کاستیهایی خود را بشناسد همانطور هم باید تلاش کند تا جایگاه خود را در حیات اجتماعی و تعاملات با دیگران بالا ببرد.
هر کدام از ما در قبال جمعیتی که کنار هم هستیم چه در کنگره و چه در بیرون از کنگره به ویژه در میادین ورزشی وظایفی بر عهده داریم و اگر به این فکر کنیم که برد و باخت نداریم و جهان بینی درست کنگره را پیش ببریم این باعث میشود که همه افراد داخل بازی بیایند انسانهای کم سن و سال میآیند انسانهایی که سن و سال دارند میآیند، کسانی که ورزش بلد هستند و کسانی که ورزش بلد نیستند هم میآیند و بازی میکنند ولی اگر قرار باشد فقط به برد و باخت فکر کنیم کسی که بازی بلد نباشد اصلاً او را بازی نمیدهند بنابراین اینها است که کمک میکند از ورزش گروهی و زندگی اجتماعی لذت ببریم.
آقای مهندس با جهانبینی در ورزش نگرش و تفکر یک فرد مصرف کننده را نسبت به جامعه تغییر داده است و همینطور تفکر و نگرش جامعه را هم نسبت به یک فرد مصرف کننده تغییر داده است پس بنابراین این که میگوییم برد و باخت نداریم چون ما برندهایم و نگاه جامعه به ما با ورزشی که میکنیم تغییر کرده است.
وقتی میگوییم یا میبریم یا میآموزیم باید مفاهیم واقعی را درک کنیم این بدان معنی نیست که اصلا تلاش نکنیم بلکه ما کسانی را داشتهایم که در کنگره آمدهاند و هیچ ورزشی بلد نبودند فقط علاقمند به یک رشته ورزشی بودند آمدهاند و در آن رشته قرار گرفتهاند و الان از قهرمانان آن رشته هستند پس این به معنی تلاش نکردن نیست شما بیا و در رشته ورزشی قرار بگیر باختن برای شما مهم نباشد چون ضلع تجربه را رشد میدهد ولی باید طوری تلاش کنیم که حتی قهرمان هم بشویم. چه اشکالی دارد قهرمان والیبال یا راگبی کشور بشویم همانطور که الان سه نفر از اعضای تیم ملی راگبی کشور از مسافران کنگره ۶۰ هستند، آنالیزور فدراسیون راگبی کشور از مسافران کنگره ۶۰ است پس اشتباه نکنیم وقتی میگوییم ما برای برد و باخت نمیرویم منظورمان این نیست که برویم دور هم بشینیم و چای بنوشیم و صبحانه بخوریم و خدای ناکرده لودگی کنیم چون اگر هدف مشخصی نداشته باشیم کم کم به این سمت و سو میرویم و بازی گوشی جای آن را میگیرد. ما اگر برد و باخت نداریم به خاطر چیزهای است که به دست آوردهایم یعنی ما برندهایم و تلاش میکنیم که همه افراد جامعه نگاهشان به افراد کنگره ۶۰ به عنوان یک مصرف کننده تغییر کند.
آرزوی موفقیت میکنم برای همه دوستان و عزیزانی که در جایگاه راهنمایی پذیرفته شدهاند آنهایی که شال گرفتند و آنهایی که هنوز شال نگرفتهاند ،آنهایی که لژیون زدهاند و آنهایی که قرار است لژیون بزنند من فقط مقدمهای گفتم برای اینکه بدانیم ارزش و اندازه جایگاهی که در اختیار داریم چگونه است که از روز الست تا کنون چنین موقعیتی در اختیار هیچکس نبوده و این موقعیت را به ما دادهاند و برای ما خیلی ارزشمند است که البته وظیفه ما را هم سنگین میکند که همه توان خود و صد خود را در این مسیر بگذاریم تا بتوانیم شعبهای آباد بسازیم برای آیندگانی که آنها هم قرار است این مسیر حرکتی را طی کنند.
ممنونم از اینکه به صحبتهای من گوش کردید.
تایپ مطلب: مسافر میلاد
ویرایش مطلب: مسافر حمید
عکاس: مسافر میلاد
تنظیم عکسها: راهنما مسافر حجت
- تعداد بازدید از این مطلب :
150