جلسه اول از دوره پانزدهم کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی دکتر مسعود، به استادی راهنمای محترم مسافر حمید، نگهبانی مسافر مجتبی و دبیری مسافر ابوالفضل با دستور جلسه «جهانبینی در ورزش» پنجشنبه ۱ آبان ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۳۰ آغاز به کار کرد.
.jpg)
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان حمید هستم یک مسافر؛ خداوند را شاکرم که در این جایگاه قرار گرفتم تا خدمت کنم. دستور جلسه، جهانبینی در ورزش است. هر دستور جلسه در پایان برای من یک علامت سؤال به همراه دارد که چرا باید این موضوعات را در زندگی خود اجرایی کنم؟ هر موضوعی دارای یک صورتمسئله است. در خصوص ورزش نیز این سؤال مطرح میشود که چرا باید ورزش کرد؟ پاسخ این است: برای احیای سیستم شبه افیونی و ضد درد بدن و بهویژه برای داشتن جسم و روانی سالم.
طبیعی است که شخص مصرفکننده با تخریبهای متعددی که در طول دوران مصرف داشته، با انجام حرکات ورزشی فشار مضاعفی را متحمل شود و ممکن است آسیب ببیند. حتی اشخاص حرفهای در ورزش نیز برای شرکت در مسابقات خود، از چند ماه قبل تمرینات منظم و هدفمند انجام میدهند. اگر ما جهانبینی در ورزش را به درستی درک نکنیم، صدمات متعددی به جسم و روان خود خواهیم زد. از دید من، بهترین حرکات ورزشی در کنگره، حرکات کششی و نرمشهای هوازی مانند پیادهروی و شنا هستند.
برای رفتن به استخر نیازی نیست شناگر ماهری باشیم؛ تنها راه رفتن در آب نیز میتواند بسیار مفید باشد. جناب مهندس نیز سالهاست که در هفته سه جلسه در استخر حضور پیدا میکنند. ورزش در باشگاههای بدنسازی، به دلیل سروکار داشتن با وزنههای فلزی و سرد، گاهی باعث خشن شدن روحیهی ورزشکاران میشود؛ اما خلق و خوی پهلوانی یعنی اینکه به تازهواردی که در پارک احساس غریبی میکند توجه کنیم و با محبت، او را به محیط ورزشی اتصال دهیم.
بخش دوم دستور جلسه تولد پنجمین سال رهایی مسافر مسعود است. مسعود با مصرف بالای مواد مخدر وارد کنگره شد و تمام حسهای او بسته شده بود. شش سال پیش، در شعبه البرز با ظاهری متفاوت از حالا در جلسات حاضر میشد، اما رفتهرفته مسیر درست را پیدا کرد و با سفری خوب به پایان راه رسید.
اوایل سفر، در پارک چمران حضور پیدا نمیکرد، چون در گذشته اوقات زیادی از آن مکان را به مصرف مواد اختصاص داده بود؛ اما لطف خدا، آموزشهای کنگره و خدمت در بخشهای مختلف، پایانی بود بر افکار مخرب و وسوسههایی که مسعود در آن زمان داشت. هر چه در مسیر قدم میگذاشت، قدمهایش محکمتر از گذشته میشد. همه ما باید بدانیم که با گرفتن گل رهایی، کارمان تازه آغاز میشود و این پایان راه نیست.
مسعود به لطف خدا، پس از رهایی، مدتی خدمت مرزبانی پارک را بر عهده داشت و اکنون راهنمای تازهواردین در شعبه دکتر مسعود است. او امروز آمادهی کمک به دیگران است، زیرا این مسیر را با ایمان و تلاش، بهدرستی طی کرده است. از اینکه به صحبتهای من توجه کردید، از همهی شما صمیمانه تشکر میکنم.
.jpg)
اعلام سفر مسافر مسعود:
سلام دوستان مسعود هستم یک مسافر؛ آخرین آنتی ایکس مصرفی هروئین شیشه، روش درمان DST، داروی درمان شربت OT، به مدت ۱۰ ماه و ۱۳ روز به راهنمایی آقای حمید خدایی سفر کردم، ورزش در کنگره فوتبال و شنا در ضمن سفر نیکوتین انجام دادم به راهنمایی آقای محسن قربانی، رهایی از سیگار ۴ سال و ۹ ماه، رهایی از مواد مخدر ۵ سال و ۲ ماه
خلاصه سخنان مسافر مسعود:
سلام دوستان مسعود هستم یک مسافر؛ در وهلهی نخست از جناب مهندس و خانوادهی محترمشان تشکر میکنم که این بستر را فراهم نمودند تا مسافران به حال خوش برسند. در ادامه، از راهنمای خوبم آقا حمید، راهنمای سیگارم آقا محسن، ایجنت محترم و گروه مرزبانی نیز سپاسگزارم. من با تخریب زیادی وارد کنگره شدم و حتی فکرش را نمیکردم روزی رها شوم و در این جایگاه قرار بگیرم.
روشهای مختلفی را امتحان کرده بودم که هیچکدام نتیجهبخش نبود. مادرم در این مسیر بسیار به من کمک کرد و با عشق و محبت، همواره مرا تشویق میکرد. قبل از ورود به کنگره، به هیچ عنوان فکر نمیکردم که بتوانم زندگیای با این کیفیت و زیبایی را تجربه کنم، زیرا هر آنچه داشتم از دست رفته بود. تمام عمر من در یک طرف و این پنج سال رهایی در طرف دیگر قرار دارد. من همیشه دوست داشتم خدمتگزار باشم و شال داشته باشم و خوشحالم که به آرزوی خود رسیدم.
تخریبی که یک مصرفکننده به خود وارد میکند، به میزان چندین برابر به همسفر خود تحمیل میشود و به همین خاطر مدیون همسفرم هستم. به قول راهنمای من، اعتیاد و درمان آن بهانهای بود برای حضور در کنگره و این خدمت است که جایگاه مسافر را در کنگره تثبیت میکند. من از زمانی که شال سبز بر گردنم افتاد، شاهد تحول چشمگیری در زندگی خود بودهام. ممنونم که به صحبتهای من توجه کردید.
.jpg)
تایپ: مسافر حمید
عکس: مسافر سهند
تنظیم: مسافر سعید
- تعداد بازدید از این مطلب :
551