English Version
This Site Is Available In English

نوبت باران محفوظ است

نوبت باران محفوظ است

جلسه چهاردهم از دوره چهل‌‌یکم سری کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی گیلان با استادی پهلوان مسافر محمدحسن، نگهبانی مسافر علی و دبیری مسافر اسماعیل با دستور جلسه «جهان‌بینی در ورزش» پنج‌شنبه 1 آبان  ۱۴۰۴ رأس ساعت ۱۷ آغاز‌‌ به ‌کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان محمدحسن هستم یک مسافر. خدا را شاکرم که در این جایگاه قرار دارم. از آقای مهندس دژاکام و خانواده‌ محترم ایشان، بابت ایجاد چنین بستری که بنده بتوانم آموزش و انرژی دریافت کنم، متشکرم. یک قضیه جالب که پایه و اساس کنگره 60 بر مبنای آن بنا شده است، وادی 14 یا همان عشق و محبت است. روزهای اول که بنده در پارک حضور پیدا کرده و برای ورزش والیبال اقدام نمودم، هر زمان که توپ از سمت بنده خراب می‌شد، بیشتر مورد تشویق قرار گرفتم که این موضوع برایم بسیار جالب بود.
این مهم همان جهان‌بینی است که فقط در کنگره 60 قابل مشاهده می‌باشد، زمانی که مسابقه می‌دهیم اگر ببریم می‌گوییم که برنده شدیم، اما اگر ببازیم، برای ما باختی وجود ندارد و از واژه آموختیم استفاده می‌کنیم و همه‌چیز بر مبنای مهر و محبت است. ایمان تجلی نور خداوند در دل انسان است و بهترین چیزی که به ما کمک می‌کند، همان عشق و همان نور است و بنده نیز بخشش و گذشت را در کنگره 60 آموختم، دیگران کاشتند و ما برداشت کردیم ما بکاریم و دیگران برداشت کنند.

آقای مهندس همیشه می‌فرمایند، روز اولی که وارد کنگره شدید را فراموش نکنید و این جمله هم برای مسافران است و هم برای همسفران، زیرا در کنگره 60 برابری وجود دارد. بنده از یک دنیای بسیار تاریک و حالی خراب وارد کنگره 60 شدم، مواد خود را درمان نمودم، سپس با مصرف روزی 70 نخ سیگار، موفق شدم سیگار خود را درمان کرده و در ادامه نیز، آموزش‌های جهان‌بینی را فرا گرفتم. برداشت من از لژیون سردار این است که لژیون سردار، لژیون دریافت است نه لژیون پرداخت و تمام عشق و محبت در لژیون سردار تجمیع می‌شود.
بنده در سفر اول از راهنمای خود، مجوز دنوری را کسب نمودم، بااینکه پولی نداشتم، اما به کنگره 60 بسیار ایمان داشتم و در لحظه‌های آخر سفرم، توانستم مبلغی را پرداخت کرده و در ادامه طی حدود 2 ماه در عین ناباوری، تمام پول پهلوانی را پرداخت نمودم. به اعتقاد من باید تصویرسازی کرد، لژیون سردار لژیون بخشش و لژیون پرواز است، لژیونی که بخشش را آموزش می‌دهد، بنده نیز اول خودم را بخشیدم تا توانستم دیگران را ببخشم، زیرا به جایگاهی رسیده بودم که حتی فرزندم دیگر قبولم نداشت.

لژیون سردار باعث شد که من خودم را بشناسم، ما باید خودمان را به هستی نشان بدهیم. بنده دو بار نزد آقای مهندس رفتم که با نشان در بی‌نشانی من موافقت کنند اما ایشان بنده را رد کردند و در جواب خواهش‌های من ایشان گفتند، من دوست دارم هرسال تو را ببینم نه‌فقط یک سال. ما در کنگره چندین بار یکدیگر را در آغوش می‌گیریم و با قرار دادن قلب‌هایمان روی همدیگر، انرژی مثبت را دریافت می‌کنیم. خیلی از خانواده‌ها منتظر هستند که عزیزانشان نیز درمان شده و به حال خوش برسند، پس ما نیز بایستی بهای درمان خود را، با خدمت کردن چه مالی و چه جانی پرداخت کنیم.

زمانی که هر کس در کنگره 60 به حال خوش رسیده و درمان شود، با هر لبخند کوچک او، یک انرژی خوب و حال خوش به طرف خدمتگزاران ارسال می‌شود و تمام ما در کنگره‌ 60 از یک خانواده هستیم. ما نباید گذشته و حال بد خود را فراموش کنیم و تمام توان خود را بگذاریم تا به افرادی که نیازمند کمک هستند دست یاری برسانیم تا آن‌ها نیز به رهایی و حال خوش برسند. بنده نیز باید تمام توان خود را در لژیون سردار قرار داده و در لژیون‌های مالی و خدمت‌های داخل کنگره، با تمام وجود حضورداشته باشم تا یک نفر دیگر همانندِ بنده نیز، حال خوش را تجربه کند.

دریافت شال پهلوان مسافر محمد و پهلوان مسافر جواد

دریافت شال پهلوان همسفر مونا

 

 

تایپ: مسافر صالح لژیون چهارم
ویرایش: مسافر مهدی لژیون 
عکس: مسافر محمدحسین لژیون دوم
ارسال مطلب: دستیار مرزبان خبری، مسافر بهنام لژیون دوم
 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .