هر زمان که قسمت دلنوشته برای خدمت در سایت نصیب من میشود، بلافاصله عنوان دستور جلسه در ذهنام نمایان میشود و احساس میکنم برای تکتک دستور جلسات کنگره حرفی از درون خود برای گفتن دارم و بیاختیار در مورد همان موضوع شروع به نوشتن مینمایم. من در خانواده فرهنگی به دنیا آمده و بزرگ شدم، مادرم خانهدار بود؛ ولی هیچ زمانی حرفی از ورزش کردن در زندگی ما به میان نمیآمد و دائماً حرف درس خواندن و آموزش خانهداری حرف اول را میزند.
فرزند بزرگ خانواده بودم و اکثر مسئولیت خانه به من محوّل میشد، مخصوصاً بعد از بیماری مادرم مجبور بودم علاوه بر تکالیف خودم به کارهای دو تا از خواهرانم هم رسیدگی کنم. مادرم به شدت اهل خانهداری و زن کدبانویی بوده و هستند، به همین علت برای یادگیری آموزشهای مخصوص خانمها تأکید میکردند؛ ولی هیچ صحبتی از ورزش و سلامتی در خانه ما نمیشد تا اینکه سال چهارم دبیرستان در رشته تربیت بدنی دانشگاه تبریز قبول شدم.
روزی که برای مصاحبه عملی به تبریز آمدم، از من حکم قهرمانی خواستند و من هیچ حرفی برای گفتن در این زمینه نداشتم. همان لحظه ورود به سالن مصاحبه امتیازم را از دست دادم و قرار شد در مراحل مصاحبه حضور داشته باشم که متأسفانه امتیاز لازم را به دست نیاوردم؛ چون در طول عمرم ورزشی انجام نداده بودم و به ناچار در مصاحبه عملی قبول نشدم.
سال بعد در دانشگاه علوم پزشکی زنجان قبول شدم که حتی در رشته خودم در واحد تربیت بدنی که چندان هم سخت نبود به زور قبول شدم و همینطور سالها ادامه پیدا کرد و من هنوز از خواب غفلت بیدار نشده بودم. زمان ورود ما به کنگره، آقای مهندس به اندازه امروز حساسیت به ورزش نداشتند؛ ولی رفتهرفته با پیشرفت کنگره جهانبینی و طرز نگاه به ورزش هم رو به تکامل گذاشت و خدا را هزاران مرتبه شکر که این تکامل رو به ارتقاء است؛ اما بازهم پنجره دید من نسبت به ورزش چندان تغییر نکرد.
از دیدگاه من انسان برای انجام هر کاری باید لذت آن را درک کند که من لذت ورزش را آنچنان که باید و شاید درک نکرده بودم. سال قبل در کنگره رشته ورزشی دارت را انتخاب کردم که با برگزاری مسابقات در پارک ائلگلی برای تشویق بیشتر خودم به همسفرها اعلام کردم؛ اگر تیم ما برنده شود، هفته دیگر با یک کیک حضور خواهم داشت و این امر اتفاق افتاد. یک نقطه تفکر و یک روزنه کوچکی در درون من از ورزش روشن شد و به مسابقات پارک ولایت رفتیم با اینکه مقامی کسب نکردیم و من هم به عنوان ذخیره انتخاب شده بودم؛ ولی در روز مسابقه با مشاهده تیم ایروبیک جذب این رشته شدم در حالیکه چند سال قبل به شدت از ایروبیک بدم میآمد.
با لطف خداوند و تشویقهای ایجنت آن زمان خانم منیره ورزشبان رشته ایروبیک شدم؛ اما چون بدن من آمادگی لازم را نداشت، بعد از چند جلسه انجام این ورزش دچار آسیبدیدگی از ناحیه زانو شدم که بعداً معلوم شد با کمبود شدید ویتامین D مواجه هستم. در حال حاضر شاکر خداوند هستم که بعد از یک ماه روبه بهبودیام، امیدوارم در راستای حرکت در لژیون تغذیه سالم و انجام ورزش اصولی و تمرینات مناسب بتوانم جهانبینی ورزش را در درون خود تقویت کنم و از این دستور جلسه آموزشهای لازم را گرفته باشم.
نویسنده: راهنما تازهواردین همسفر رویا رهجوی راهنما همسفر منیره (لژیون جونز)
رابط خبری لژیون جونز: راهنما تازهواردین همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر منیره (لژیون جونز)
ویرایش و ارسال: همسفر لیلا رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون اول) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی صائب تبریزی
- تعداد بازدید از این مطلب :
113