چهاردهمین جلسه از دوره چهارم جلسات لژیون سردار کنگره ۶۰ نمایندگی اردبیل، به استادی پهلوان محترم مسافر محسن و نگهبانی راهنمای محترم مسافر یعقوب و دبیری مرزبان محترم مسافر یاشار با دستور جلسه " وادی هشتم و تاثیر آن روی من" پنجشنبه 27 مهرماه ۱۴۰4 ساعت 15:30 آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
وقتی به اردبیل رسیدم، با خود اندیشیدم که این شهر میتواند چندین شعبه از کنگره ۶۰ داشته باشد؛ اما فعلاً تنها یک شعبه دارد. این فکر مرا به یاد لطف خدا و تلاش آقای مهندس انداخت، که اگر او حرکت نمیکرد، من و امثال من امروز در چه وضعی بودیم؟ اگر ایشان پس از درمان خود، به فکر دیگران نمیبود و مسیر کنگره را بنا نمیکرد، بسیاری از ما در تاریکی اعتیاد باقی میماندیم.
ما اعضای کنگره، هر یک مسئولیتی داریم، چرا که از میان هزاران مصرفکننده، لطف خدا شامل حال ما شد و بلیت درمان نصیبمان گردید. این نعمت، تنها برای درمان نیست، بلکه برای حرکت، خدمت و عبور از ترسهاست. ترسها همانند موجهای دریا هستند؛ اگر نترسیم و به دل آنها بزنیم، رشد میکنیم و تجربه میاندوزیم.
در کنگره یاد گرفتم که با حرکت، راه نمایان میشود. تا زمانی که پا میزنیم، دوچرخهی زندگی ما در حرکت است؛ اما اگر بایستیم، سقوط حتمی است. همانگونه که آقای مهندس با حرکتش موجی از نجات را به راه انداخت، ما نیز باید با خدمت، بخشش و حرکت، این مسیر را ادامه دهیم.
.jpeg)
بخشش در کنگره معامله با خدا نیست، بلکه فرصتی است برای باز شدن بندهای درونی و رسیدن به آرامش. من، با اینکه ثروتمند نیستم، اما هرچه در توان داشتم بخشیدم و نتیجهاش را در خیر و برکت زندگیام دیدم. خداوند از ما پول نمیخواهد، بلکه حرکت و گذشت میخواهد.
.jpeg)
امروز اگر در شهر اردبیل شعبهای ساخته شود، هر کسی که در آن سهمی داشته باشد، در خیر و حال خوش تمام کسانی که در آن درمان میشوند شریک است. آینده را کسی نمیداند، اما اگر ما امروز حرکت کنیم، سقفی از عشق و رهایی برای نسلهای آینده بنا میکنیم.
تهیه و ارسال گزارش: مسافر یاشار (مرزبان خبری)
- تعداد بازدید از این مطلب :
124