حکم عقل را در قالب فرمانده، کاملاً اجرا نمائیم.
جسم انسان را به یک شهر تشبیه میکنیم برای اداره این شهر قوانینی لازم است رئیس این شهر عقل و شورای شهر نفس آن شهر هستند. اگر عناصر منفی زیاد شوند قدرت در اختیار آنها قرار میگیرد، فساد و تباهی خودش را نشان میدهد و فرمانروای شهر همیشه خوبی آن شهر را میخواهد ممکن است آدم خردمندی نباشد ولی بدی شهرش را نمیخواهد، ممکن است اطلاعات غلط به او داده شود و عقل بر مبنای اطلاعات غلط به اشتباه فرامینی میدهد که اوضاع تغییر میکند.
اگر نتوانیم به فرمان عقل گوش بدهیم هرگز نمیتوانیم فرمانده لایقی باشیم و در شرایط خاصی قرار میگیریم که اوضاع و احوال روزگار به نفع ما نیست و یا شرایط برای انجام کار ضد ارزشی، مناسب است بلافاصله صدایی در درون ما میگوید: ناامید نشو، همه چیز برای همیشه سیاه نیست شرایط و اوضاع تغییر خواهد کرد امیدوار باش، صبرکن، تلاش کن و این کار ضدارزشی را انجام نده.
عقل یکی از مهمترین و سرنوشت سازترین مسائلی است که آغاز و پایان مشخصی ندارد و ما بایستی در تمام مسیر تکاملی خود به فرمان آن، یعنی فرمان عقل برسیم.
منبع: سیدی وادی ششم
نویسنده: همسفر لیلا رهجوی راهنما همسفر نازنین (لژیون دوم)
ویراستاری و ارسال: همسفر الهام رهجوی راهنما همسفر مرضیه (دبیر اول سایت)
همسفران نمایندگی شوشتر
- تعداد بازدید از این مطلب :
55