English Version
This Site Is Available In English

فرد باید با عشق وعلاقه خدمت کند

فرد باید با عشق وعلاقه خدمت کند

سومین جلسه از دور اول سری کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره 60 نمایندگی بیرجند، ویژه مسافران با دستور جلسه " هفته ایجنت و مرزبان " با استادی مرزبان محترم مسافر حبیب، نگهبانی مسافر جواد و دبیری مسافر محمد جواد در روز یک شنبه مورخ 23 شهریور ماه 1404 رأس ساعت 16 آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:

بسیار خوشحال و خرسندم که در جمع شما حضور دارم. خدا را شاکر و سپاسگزارم بابت کسب جایگاه امروز. خدایا، بسیار شاکرم که همچنان در مسیر کنگره حضور دارم و خدمتگزار کنگره هستم. هر اندازه در مسیر خدمتگزاری به خلق خدا شکرگزاری کنم، باز هم کم است. این موضوعی است که باید به‌درستی درک و کاملاً متوجه آن باشم.

مشارکتم را با پیام مرزبانی آغاز می‌کنم. ابتدا از گروه مرزبانی بابت استادی امروز تشکر می‌کنم. از نگهبان محترم، آقا جواد سپاسگزارم. همچنین از راهنمایان محترم و نیز از شما عزیزان ممنونم که چند لحظه‌ای سکوت و صبوری به خرج دادید تا در کنار هم آموزش بگیریم.

پیام زیبای جناب آقای مهندس این بود که «همه برای یک نفر و یک نفر برای همه»؛ با عزم راسخ بکوشیم تا مکان‌های متعدد و آرامش‌بخشی را ایجاد کنیم که در دسترس همگان و یادگار از یادرفتگان باشد. ما می‌دانیم که توان خود را به کار می‌برید، اما باید بدانید که این کار، راه رفتن و قدم زدن در گلستان نیست، بلکه راهی است پر از آتش و خار. هموار نمودن این مسیر آسان نیست. امیدوارم همه ما هفته‌ای نیکو و پر خیر و برکت داشته باشیم.

من سعی می‌کنم مشارکتم را در سه قالب مطرح کنم. ابتدا در خصوص موضوع مرزبانی، سپس درباره جشن و در نهایت مقداری هم از تجربه شخصی خود بگویم.در آغاز، هفته مرزبانی و ایجنت را خدمت جناب آقای مهندس و خانواده محترم ایشان تبریک عرض می‌کنم. همچنین هفته ایجنت و مرزبان را به تمام مرزبانان و ایجنت‌های زحمتکش سراسر ایران تبریک و تهنیت می‌گویم که واقعاً با تدبیر و سخت‌کوشی خدمت می‌کنند. در ادامه، تبریک و قدردانی خود را خدمت ایجنت محترم نمایندگی بیرجند، آقای رضا شهریاری و مرزبانان مهربان و خدمتگزار نمایندگی بیرجند تقدیم می‌کنم. همچنین ایجنت محترم پارک، آقا جواد راهنمای محترم و مرزبانان زحمتکش پارک نیز شایسته تبریک و قدردانی هستند.

چند روز پیش یکی از بچه‌ها نزد من آمد و گفت که می‌خواهد کاندیدای مرزبانی شود. او پرسید شرایط مرزبانی چگونه است. من شرایط خودم را برایش تعریف کردم؛ گفتم که شرایط مرزبانی به چه صورت است، چگونه باید رفت‌وآمد کرد و چه مسائلی پیش روست. او گفت که این کار خیلی سخت و دشوار است و اصلاً نمی‌تواند چنین شرایطی را تصور کند. پاسخی که دادم بسیار جالب بود و در حقیقت خداوند بر زبانم جاری ساخت. گفتم: «وقتی عشق وجود داشته باشد و عشق در خدمت باشد، خدمت اصلاً سخت نیست و انسان سختی را احساس نمی‌کند.

شرایط مرزبانی به این صورت است که فرد باید با عشق و علاقه خدمت کند. من خودم این را لمس کردم؛ بارها از بیرجند حرکت کردم، ساعت‌ها در مسیر بودم و نیمه‌شب به خانه رسیدم. شاید برای یک تازه‌ وارد یا سفر اولی سخت به نظر برسد، اما وقتی عشق به خدمت وجود داشته باشد، هیچ‌گاه سختی دیده نمی‌شود.

اگر به گذشته خودم برگردم، می‌بینم که عمق فاجعه اعتیاد بسیار بزرگ بود. همان‌طور که جناب مهندس فرمودند، اعتیاد هیولای بزرگی است. در یکی از سی‌دی‌ های ایشان شنیدم که فرمودند: بزرگ‌ترین جادوگران هم نتوا‌نستند از پس چنین هیولایی برآیند. واقعاً دوران اعتیاد برای من دوران تاریکی و رنج بود؛ دست‌ و پا زدن در تاریکی، تلاش‌های بی‌ثمر برای رهایی و هیچ‌گاه به آرامش نرسیدن. اما خداوند راه کنگره را به من نشان داد و من قدردان این مسیر مقدس هستم.

سفر اول مانند چشم به هم زدنی گذشت و سفر دوم آغاز شد. راهنمایم به من گفت: «اگر می‌خواهی لذت واقعی زندگی را بچشی، در سفر دوم محکم‌تر باش. در سفر اول نهالی کاشته‌ای، اکنون باید مراقبت کنی تا به بار بنشیند.» من این سخن را جدی گرفتم و همه اولویت‌های خود را بر کنگره متمرکز کردم.

بعد از مدتی، انتخابات مرزبانی برگزار شد و من با رأی شما عزیزان به‌عنوان مرزبان انتخاب شدم و اکنون خدمتگزار شما هستم. شرایط مرزبانی به این صورت است که فرد منتخب از میان خود ما انتخاب می‌شود، نه اینکه شخصی از بیرون بیاید و بدون تجربه یا اعتیاد گذشته وارد شود. بلکه یکی از ما که از مسیر اعتیاد عبور کرده و تجربه سفر را دارد، به‌عنوان مرزبان برگزیده می‌شود.

خوبیِ کنگره در این است که خدمتگزاران کنگره شصت از خودِ ما هستند؛ آن‌ها دوران تاریک اعتیاد را با پوست و گوشت و خون خود لمس کرده‌اند و همین باعث می‌شود که خدمت را عمیقاً درک کنند. به همین دلیل، وقتی عزیزی با درخواستی یا مشکلی به آن‌ها مراجعه می‌کند، با تمام وجود او را درک کرده و خدمت می‌کنند.

حالا می‌خواهم به شما بگویم وظیفه مرزبان در نمایندگی چیست. طبق قوانین کنگره ۶۰، برای هر نمایندگی در گروه مسافران آقا، پنج مرزبان و در گروه همسفران خانم، دو مرزبان انتخاب می‌شوند. وظایف اجرایی نمایندگی بر عهده مرزبانان است. آنان از مرزهای علمی، معنوی و حرمت‌های کنگره دفاع می‌کنند و هر قانونی که در کنگره ۶۰ وجود داشته باشد، توسط مرزبانان اجرا می‌شود. هر تصمیمی که در کنگره گرفته شود، اجرای آن بر عهده مرزبانان است.

البته در دوران مرزبانی اتفاقات مختلفی پیش می‌آید. از آنجا که مرزبانان معمولاً حدود یک سال از رهایی‌شان گذشته است، شاید آگاهی کامل نسبت به قوانین و مسائل اجرایی کنگره نداشته باشند. به همین دلیل، جناب آقای مهندس ساختاری بسیار زیبا و دقیق طراحی کرده‌اند و آن هم وجود ایجنت در نمایندگی‌هاست. ایجنت مانند یک ریش‌سفید بین مرزبانان و اعضا عمل می‌کند و سازش و تعادل را برقرار می‌سازد.

الحمدلله در نمایندگی بیرجند، جناب آقای رضا شهریاری به‌عنوان ایجنت حضور دارند که بسیار توانمند و راهنمایی دلسوز برای مرزبانان بوده‌اند. ما در این دوره مرزبانی آموزش‌های بسیاری از ایشان گرفتیم و مسائل زیادی را یاد گرفتیم. ایشان همیشه تأکید داشتند که هر کاری انجام می‌دهید، برای خودتان انجام دهید. این جمله بسیار سازنده و بزرگ‌کننده بود. هر زحمتی که می‌کشیم، نتیجه‌اش در نهایت به خود ما بازمی‌گردد.

همچنین باید به زحمات مرزبان پارک، جواد عزیز اشاره کنم. از زمانی که ایشان مسئولیت پارک را بر عهده گرفتند، نظم و کیفیت بسیار خوبی برقرار شده است.اما سؤال این است: وظیفه منِ مسافر، چه در سفر اول و چه در سفر دوم، در نمایندگی چیست؟ مرزبانان به‌تنهایی نمی‌توانند همه کارها را انجام دهند. هر یک از ما باید به آن‌ها کمک کنیم، با عشق و محبت، تا نمایندگی روی پای خود بایستد.

در دوران مرزبانی، من هیچ‌گاه بدی‌ از اعضای نمایندگی ندیدم، زیرا اساساً بدی وجود ندارد. همان‌طور که جناب آقای مهندس فرمودند: «در دنیا بدی وجود ندارد؛ اگر کسی رفتاری نادرست با تو داشت، آن را به حساب جهل و ناآگاهی او بگذار.» این سخن در مرزبانی خیلی به من کمک کرد و آرامش بخشید.

مرزبانی برای من علم، دانش و تجربه فراوانی به همراه داشت. الحمدلله در آزمون راهنمایی نیز قبول شدم و ان‌شاءالله آینده نزدیک در جایگاه راهنمایی خدمتگزار دوستان خواهم بود.

دوستان عزیز، روز سه‌شنبه جشن ایجنت و مرزبانی خواهیم داشت. لازم می‌دانم از همه دوستانی که امروز برای نظافت و آماده‌سازی نمایندگی زحمت کشیدند، از صمیم قلب سپاسگزاری کنم. خدمت در کنگره ۶۰ واقعاً حال خوش به همراه دارد.

ما در کنگره آموخته‌ایم که سه نوع شکرگزاری وجود دارد: زبانی، قلبی و عملی. یکی از مصادیق شکرگزاری عملی، همان پاکت است. پاکت بسیار مهم است، دل‌نوشته درون آن مهم‌تر و مشارکت شما از همه مهم‌تر است. اگر قدردانی را جدی نگیریم، مطمئن باشید جایگاه از ما گرفته خواهد شد. جایگاه در کنگره شصت به دنبال کسی نمی‌گردد؛ بلکه تلاش، حال خوش و لیاقت ماست که تعیین می‌کند چه کسی در چه جایگاهی قرار بگیرد.

ان‌شاءالله تک‌تک شما عزیزان که اکنون در سفر اول هستید، روزی به رهایی خواهید رسید و من شاهد جشن رهایی شما خواهم بود. سفر دومی‌ها نیز ان‌شاءالله جایگاه‌های خدمت را یکی پس از دیگری کسب خواهند کرد.

به عزیزانی که در ماه‌های آینده کاندیدای مرزبانی خواهند شد، پیشاپیش تبریک عرض می‌کنم. همچنین به کسانی که پیش‌تر مرزبان بوده‌اند و اکنون در جایگاه دیگری هستند، خدا قوت می‌گویم و برایشان بهترین‌ها را آرزو دارم. ان‌شاءالله حال دل همه‌ آنها خوب باشد.

در پایان، امیدوارم هفته‌ای پربار و پرخیر در پیش داشته باشید. واقعاً افتخار می‌کنم که در کنگره خدمت می‌کنم، حتی اگر این گفته من ساده به نظر برسد.

در پایان، از سکوت و ادب شما سپاسگزارم.

تایپ و ارسال خبر: مسافر مهدی لژیون ششم

عکاس: مسافر علیرضا لژیون ششم

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .