چهارمین جلسه از دور هجدهم سری کارگاههای آموزشی خصوصی لژیون پزشکان کنگره 60 به استادی دکتر رضا، نگهبانی جناب مهندس و دبیری مسافر محسن با دستور جلسه "سمزدایی و روشهای ترک و تجربه من از متد D.S.T و سی دی ماشین" در روز جمعه 14 آبان ماه 98 ساعت 8 صبح آغاز بکار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان رضا هستم یک همسفر
اینجانب دکتر رضا کارگشا؛ پزشک و M.P.H سیاستگذاری سلامت، تقریباً پانزده سال است که در حوزه درمان اعتیاد فعال هستم و حدود نه سال است که افتخار آشنایی و همکاری با کنگره 60 را دارم.
تجارب خود را از تاریخچه، شاکله جدید درمان در کشور ایران میگویم؛ خود من در سال 85 وارد بحث درمان شدم. سیستمهای رایج آن زمان، بیشتر تکنیکهای سمزدایی سریع و فوقسریع بود. من به هر دلیلی وارد این بحث نشدم، به نظر من متدهای سمزدایی منسوخ شده است، البته گرچه هنوز هم دیده میشود ولی یک متد کاسبکارانهای است که عملاً نفعی برای مریض ندارد و به قول یکی از همکاران من که آن زمان با سمزدایی آشنایی داشت میگفت، به درد افرادی میخورد که به حالت اشباع رسیدهاند و با مصرف مواد عملاً حالت نشئگی به آنها دست نمیدهد و شخص میآمد سمزدایی انجام میداد که ماه دیگر مصرف کند و دوباره حالت نشئگی به او دست بدهد. همزمان با آن، بحث درمان نگهدارنده (M.M.T) هم شروع شد، شاید دوستان خاطرشان باشد آن زمان ابتدا بیشتر موارد روی دتاکس (دورههای درمان کوتاهمدت) بود. بیماران میآمدند ترک میکردند اما بعد از یک مدت کوتاهی دوباره برگشت به مصرف مواد داشتند.
سیاستی که آن زمان وزارت خانه طراحی کرد؛ آمدند گفتند که تا حد امکان بحث دتاکس انجام نشود و درمان روی نگهدارنده باشد. پروتکلی تنظیم شد که خود این پروتکل یک سری اشکالاتی داشت، مهمترین بحث این بود که خود درمان گرانی که در این زمینه فعالیت میکردند میدیدند که در عمل نمیتوان آن را پیاده کرد اما در خود پروتکل آمده بود و خیلی اصرار بر این بود که طبق این سیستم انجام شود. فرضاً میگفتند این قرص را با هاون خورد کنید که استفادهاش را برای بیمار سخت میکرد یا روزانه مراجعه کردن بیمار به کلینیک مشکل بود. اینطور نبود که بیمار هرروز مراجعه کند برای دریافت دوز، مصرف دارو به شکل single duos()، بعد مهمترین بحثی که پیش آمد این بود که ما زمانی را برای بازپسگیری دارو از شخص نداشتیم و هیچ زمانی در پروتکل بهطور واضح مشخص نشده بود. روی این قسمت اشکالاتی پیش آمد که شخص میآمد روی درمان نگهدارنده اما خوب زمان قطع مشخص نمیشد و فرد دچار چالش میشد. اما حالا که با متد D.S.T آشنا شدیم؛ این قالب را دارد که زمان مشخصی در طول درمان تعیین شده است که حدود ده تا یازده ماه است و تجویز داروی O.T بر اساس مقیاس و معیار است و یک فردی که مصرف شیشه دارد و برای درمان میآید، مقدار مصرف را شما از 0.3 سیسی روزانه شروع میکنید تا حداکثر میزان ممکن سه وعده 5.5 سیسی که مجموعاً میشود 16.5 سیسی، اینطور نیست که شخص بیاید 50 سیسی O.T مصرف کند. زمان بازگیری مشخص است، استپها و قدمها بیستویک روزه است، یعنی دقیقاً زمانی که شما دارو را شروع میکنید هفته اول ممکن است به علت پلهای که عوض شده یک سری علائم ای را داشته باشید اما در هفتههای بعدی سازگاری پیش میآید و شخص آماده میشود برای تعویض پله بعدی. خود ما توفیق این را داشتیم که در کلینیک آمدیم و متد D.S.T را پیاده کردیم البته زمانی که ما آشنا شدیم با متد D.S.T خود من آمدم بقیه افرادی را هم که روی متادون یا بوپره نورفین بودند را آوردیم روی روش D.S.T یعنی داروی های آنها را بهجای یک وعده، روی سه وعده میدادیم و خیلی تأثیرات مطلوبی را داشتیم. با روش D.S.T دوز مصرفی فوقالعاده کاهش پیدا میکرد و رهایی با متادون و بوپره نورفین هم داشتیم. در کلینیک هم تقریباً لژیونها دارد برگزار میشود و واقعاً کمککننده است، ما در کلینیک خودمان از اتاق روانشناسیمان شروع کردیم و فضای بیشتری را در کلینیک فراهم کردیم الآن تقریباً طبقه بالای کلینیک را رهن کردیم و فکر میکنیم باز به فضای بیشتری برای درمان نیاز داریم، ما اصرار داریم بیمار در جلسات جهانبینی شرکت کند اما گاهی اوقات بعضی افراد میگویند بههیچعنوان ما جلسات را نمیتوانیم شرکت کنیم، به آنها سایت کنگره 60 و نصب اپلیکیشن انتشارات و گوش دادن سیدیهای آموزشی را توصیه میکنیم که واقعاً تأثیرات درمانی بسیار مطلوبی دارد. متد D.S.T در کلینیکها نیز جواب میدهد. من فکر میکنم بهزودی ثمرات درمان سیگار را هم که در لژیون آغاز کردیم مشاهده کنیم.
در مورد سی دی «ماشین» یک نکتهای را که آقای مهندس اشاره دارند اینکه جسم ما مشابه ماشینی میماند که در اختیار روح ما قرار دارد و جسم ما هست که مشخص میکند تا کی روح ما در این دنیا باشد، بایستی ما به جسم خودمان رسیدگی کنیم، موادی که میخوریم، تناسب وزن یکی از برنامههایی است که آقای مهندس برای راهنماها و کمک راهنماها گذاشتهاند جدای از تناسباندام، سلامتی جسم است که کمک میکند ما طول عمر را سپری کنیم. متشکر از اینکه به صحبتهای من گوش دادید.
سلام دوستان دکتر ندا هستم یک همسفر:
در بحث سمزدایی، تریاک را بهعنوان سم میشناختند و برخوردی که با آن میکردند مثل مسمومیتهای دارویی بود، مثلاً کسی که دارویی را بیشازحد مصرف کرده باشد، دستگاه گوارش او را شستشو میدادند و سم را خارج میکردند و میگفتند بهبود پیدا کرد. مراجعین ما که این تجربه را دارند، اصطلاح ای را بکار میبرند که ما چند بار رفتیم و خون خودمان را عوض کردیم؛ و نتیجه نمیگرفتند درواقع فقط آزمایشهای آنها منفی میشد. بعد میآمدند پشتبند آن درمانهای علامتی انجام میداند، با عوارضی مثل پادرد، گاستریت های بعدازآن، بدندردها، اختلالات خواب که هرکدام از اینها را جداگانه درمان میکردند، قرص خواب میدادند، مسکن و ... میفهمیم که روشهای سمزدایی تأثیری نداشته است. در مورد روش D.S.T که در کنگره 60 انجام میشود، ما در کلینیک خودمان هم این روش را اجرایی کردیم و آنهایی که سروقت و منظم داروی خود را مصرف میکنند به درمان میرسند اما آنهایی که مثلاً داروی خود را بهجای سه وعده هر هشت ساعت، دو وعده مصرف میکردند به درمان نمیرسیدند. اگر سر ساعت مصرف شود به علت نیمهعمری که دارو دارد، خیلی مفید است. ممنون.
سلام دوستان دکتر علیرضا هستم یک همسفر:
من تجربه خود را در کلینیک خودمان میگویم: افرادی بودند که از من میخواستند که سمزدایی را انجام دهم، متأسفانه خیلی از افراد میخواهند خیلی سریع این مشکل را حل کنند و اعلام کنند به دیگران که من پاک هستم و هیچ مشکلی ندارم. گاهی وقتها میآمدند روی صندلی مینشستند و به ما اینطور نگاه میکردند که این پزشک که نه خود خماری را کشیده است، نه نشئگی چطور میخواهد مرا درمان کند، متأسفانه این باعث یک مقاومت در بیمار میشد و دور زدن این مقاومت خیلی کار سختی بود و الآن هم هست. من یک همفکری میخواهم که چطور میشود این مقاومت را از ببریم. درست است که به قول استاد ما تجربه طولانی داریم، ده سال، پانزده سال، روی درمان نگهدارنده (M.M.T) کارکردیم بعد صورتمسئله اعتیاد مطرح شد، روش D.S.T آمد، پیشرفتهای خیلی خوبی انجام شد ولی هنوز ما با این چالش روبهرو هستیم که فرد مصرفکننده مواد میخواهد خیلی سریع به نتیجه برسد. خیلی ممنون از وقت مشارکت.
سلام دوستان دکتر فرشته هستم همسفر:
در مورد سمزدایی به قول آقای مهندس مگر این فرد را مار گزیده است که سم وارد بدن او شده است؟ وقتی ما بدن یک فرد را سمزدایی میکنیم که یک ماده مخرب وارد بدن او شده باشد، مثلاً خودکشی میکنند، داروی بیمورد مصرف میکنند و دچار مسمومیت مزمن میشوند و ما باید سریع سم را از بدن این فرد خارج کنیم؛ اما یک مصرفکننده که نیاز او به خوردن یا کشیدن این مواد هست، با مواد نیاز او برطرف میشود و حال او خوب است؛ وقتی سمزدایی میکنیم که حال مریض بد و علائم حیاتی او مختل باشد، اما یک فردی که مواد را مصرف میکند حال او خیلی خوب میشود، میتواند برود سرکار میتواند زندگیاش را بکند، مشکل او این است که با مصرف مواد بهمرورزمان بدن او دچار مقاومت میشود و سیستم شبه افیونی او دیگر ترشح نمیکند و به شرایط بد منجر میشود که شخص باید مصرف کند و ما باید بیاییم اینها را درمان کنیم، درمان کردن؛ سمزدایی سریع و فوقسریع نیست. این خانوادههای بیماران هستند که میخواهند سریع، نتیجه آزمایش آنها را منفی و بگویند او دیگر معتاد نیست و شخص مصرفکننده میداند که فقط منفی کردن یک تست، درمان نیست. ما کمکم باید بهمرورزمان یاد بگیریم همانطور که روش D.S.T که آقای مهندس ابداع کردند را یاد گرفتیم. من فکر میکنم الآن خیلی خیلی کشور ما جلو افتاده است در درمان اعتیاد. در مورد سی دی ماشین، جسم ماشین روح ما است، ما باید این جسم را حتماً معاینه فنی ببریم، بهموقع به او برسیم، تغذیهاش را درست کنیم تا بهترین راه را برود و ما را در جاده تنها نگذارد، بهموقع به آن برسیم، بنزین آن، تغذیهاش را و از آنطرف هم رانندگی کردن را به روح خود یاد بدهیم که یک راننده خوب بشود، با آن جهانبینی که میآموزیم بتواند ماشین را راه ببرد. متشکرم.
سلام دوستان دکتر مسعود هستم مسافر:
برای من سؤال بود که جهان علم، آیا عمداً اشتباه میکند یا سهواً، ماجرا چیست؟ آیا اینها نمیدانستند که متادون از تبائین تریاک است، خود تریاک اصلی بیشتر از ده دوازده ساعت نیمهعمر در بدن ندارد، چطوری میآمدند این ماده شیمیایی را میگفتند روزی یکبارمصرف کن آیا اینها دقت نمیکردند که نیمهعمر این ماده چقدر است؟ چرا نگفتند این دارو را سه بار در روز بخور؟ یکی از شاهکارهای روش D.S.T این است که آمد این را بررسی کرد که مواد چقدر در بدن دوام دارد، چقدر بعد علائم خماری شروع میشود؟ آقای مهندس که ابداعکننده این روش بودند خودشان میدانستند که خماری یعنی چه، نشئگی یعنی چه، دارو چقدر میتواند در بدن خودشان جواب بدهد و این است که توانستند این روش بسیار قشنگ را کشف کنند. من خسته نمیشوم، اینقدر میگویم تا بالاخره یک گوش شنوایی بشنود، روشی که توانست نهتنها خودش، خانوادهاش بلکه بسیار بسیار مصرفکنندگان دیگر را نجات داده و به درمان برساند باید به کاشف این روش جایزه نوبل را بدهند؛ در میان اینهمه غوغا و شر، عشق یعنی کاهش رنج بشر، کسی که رنج بشر را دارد کم میکند، اگر قرار است جایزه بدهید به او بدهید. یکی از مباحثی که آقای مهندس میفرمایند در بحث پزشکی و روانپزشکی ما دارو میدهیم نمیتوانیم آن را پس بگیریم اما در روش D.S.T دارو پس گرفته میشود یعنی اینکه دوست ما میآید اینجا و آن یکدهم سیسی هم قطع میشود و او احساس خوشحالی میکند که دارویش قطعشده. ولی وقتی ما در روشهای دیگر بهیکباره دارو را قطع میکنیم، دنیای تاریک و سختی برای یک مصرفکننده است.
سی دی ماشین راجع به رسیدگی به جسم است که ما متأسفانه به جسم خود نمیرسیم و اصلاً نیازهای جسم خودمان را نمیشناسیم. یک نکته که برای من جالب بود، امید بود. یکزمانهایی ما رفتار عجیبوغریبی از خودمان نشان میدهیم، نسبت به همهچیز بدبین، نسبت به همهچیز ناامید، هفته گذشته من در اوج ناامیدی بودم، از دوشنبه که به من گفتند بخشیده شدی و کلینیک شما بخشیده شد، دوباره شادمان شدم. بحث ما بر سر امید و ناامیدی است، ما ناامید میشویم از چه، هیچ غمی نیست که پایانی نداشته باشد، هیچ دردی نیست که درمانی نداشته باشد و من تبریک میگویم به آقای مهندس و همهکسانی که با ایشان کار میکنند. ممنون از اینکه من را بخشیدید. از اینکه به حرفهای من گوش کردید خیلی تشکر میکنم.
سلام دوستان مژگان هستم یک همسفر:
من سی دی امروز را گوش نکردم اما راجع به وادی پنجم، میگوید ببینید طبیعت با ورودیهای اندک، آبشور، زمین تلخ، درخت چه میوههای پربار و پرثمری میدهد. ما باید از طبیعت بیاموزیم. ممنون.
سلام دوستان محسن هستم یک همسفر:
در مورد روش D.S.T من یک مشکلی داشتم که وقتی داروی بیمار کم میشود، بیماران یک سری شکایتهایی دارند و ذهن درمانگر به این سمت میرود که به خاطر کم شدن دارو باشد ولی بعضیاوقات یکی از بیماران من میگفت که با کاهش دارو دچار آبریزش بینی شدم و بعد از مدتی فهمیدیم که ربطی به کم شدن داروی ایشان نداشته است و با یک داروی ضد حساسیت مشکل او برطرف شد. تشکر میکنم.
سلام دوستان زهره هستم همسفر:
آقای مهندس در کتاب چهارده مقاله روش D.S.T را توضیح دادند و نیز مواد مخدر، مصرفکننده، جایگزینی و ... خیلی خوب توجیه کردهاند که بهترین روش درمان اعتیاد، روش D.S.T است و بهترین دارو داروی O.T هست به خاطر آلکالوئیدهایی که دارد. من خودم زمانی فهمیدم که سمزدایی جواب نمیدهد که در کلینیکی کار میکردم که فردی را آورده بودند UROD کرده بود، بعد از دو ماه که آنجا بستری بود، بلند شد از شدت خماری صندلی را از پنجره پرت کرد بیرون، آنجا بود که فهمیدم واقعاً سمزدایی معنایی ندارد و او با حال خراب، دوباره شروع به مصرف مواد کرد. روشهای زیادی را دیدم، مورفین درمانی، درمان با انواع داروهای اعصاب و روان ولی در کل ناامید شده بودم که در جایی کار میکنم که همیشه افرادی را میبینیم که هیچوقت درمان نمیشوند و بهطور مداوم فقط ماده مصرفی آنها را تغییر میدهند. بعدازآن که با کنگره 60 آشنا شدم دیدم که نه راه درمان وجود دارد و افرادی هستند که خوب شدند و الآن هم بالای ده سال، دوازده سال است که به رهایی رسیدهاند و افراد دیگر را به رهایی میرسانند، نکته جالب اینجا است که روز یکشنبه یا دوشنبه بود که یک خانواده از بجنورد آمده بودند و میگفتند که ما شنیدهایم که روشی است که مصرفکننده را درمان میکند، من به او روش کنگره 60 را توضیح دادم، مصرف شیشه و متادون داشتند حدود هفت سال، خانوادهاش خیلی خوشحال شدند و گفتند که ما از اپلیکیشن کنگره 60 استفاده خواهیم کرد و من آرزو کردم که ایکاش بشود در تمام نقاط کشور افرادی را که کنگره 60 را نمیشناسند و جایگاهی برای درمان ندارند را درمان کنیم. ممنون.
سلام دوستان دکتر بهرام هستم یک همسفر:
من با خیلی از همکارانی که درزمینهٔ درمان اعتیاد کار میکنم صحبت میکنم، در حال حاضر یا از این کار خارج شدند و یا اینکه عدهای از آنها دارویشان را بهراحتی در اختیار دیگران قرار میدهند، دو علت را مطرح کردند، یکی ناامیدشدن از درمان است و اینکه نتیجهای نمیگیرند و دیگر هزینههای پروتکل درمان است که وزارت خانه تعریف کرده و بر اساس آن پروتکل هزینههایی دارد به کلینیکها تحمیل میشود. من چند وقت پیش که رفتم معاونت غذا و دارو، غیرمستقیم به من گفتند که اینجا را اجاره بدهید. چون من آنوقت صد و خوردهای مریض داشتم که اوپیوم مصرف میکردند که مجموعاً شاید شانزده هزار سیسی دارو مصرف میکردند که زیر سقف پنجاه نفر است و جالب است که به من میگفتند شما باید پنجاه نفر مریض داشته باشید ولی خوب بیستوپنج هزار داروی خود را بگیرید، من به آنها میگفتم نگاه کنید این تعداد مریض را که ما داریم شما با توجه به مصرف دارو مقایسه کنید که چه اتفاقی دارد میافتد، ما سال گذشته 40 نفر رهایی داشتیم هم از کلینیک و هم از کنگره و من اسامی آنها را دادم و اثر خوبی روی آنها گذاشت. میخواهم این را بگویم که در این چهار سالی که من با کنگره 60 آشنا شدم روی بحث درمان امیدوار شدم، دیدم نتیجهای که میشود از این روش گرفت جواب میدهد. بعضیها به کلینیکها میآیند که دارو فقط بگیرند، بعضیها میآیند که یک مدت آزمایشهای آنها منفی شود و دوباره برگردد. تجربه من این است که هرچه ما به این اشخاص بها میدهیم و سعی میکنیم آنها را روی درمان مجاب کنیم نتیجه عکس میگیریم خیلی وقتها آقای مهندس گفتند که فرد گفت من میخواهم مصرف کنم، گفتند بیا و مصرف کن و فرد خلع سلاح شد. ممنون.
جناب مهندس
سلام دوستان حسین هستم مسافر:
نکته مهمی که در درمان اعتیاد است و همه دنیا با این مشکل بهشدت مواجه هستند؛ این است که وقتی گوینده نمیداند که چه میگوید، شنونده چه میفهمد.
ما خیلی چیزها را تعریفی نداریم، اصلاً نمیدانیم داریم چکار میکنیم، اصلاً خود اعتیاد چه هست؟ ما تعریف واحدی نداریم که اصلاً اعتیاد چی هست؟ تعریف واحدی نداریم که اصلاً معتاد چه کسی است؟ یک تعریف واحدی از روان نداریم که روان چی هست؟ شما اگر از ده تا دکتر روانپزشک سؤال کنید که روان چی هست؟ تعجب میکنند و هرکدام به شما یک جواب میدهند. ما اولین چیزی که نیاز داشتیم، در سطح جهانی نامشخص بود، مبهم بود اینکه میگفتند اعتیاد مسمومیت مزمن است که اصلاً غلط بود، نادرست بود. بعد میگفتند که اعتیاد وابستگی دارویی است که باز معنی ندارد. تعریفی نبود، پایه تعریف؛ در حقیقت صورتمسئله مشخص نبود. در طب هر چیز پروتکل آن و صورتمسئله آن معلوم است، علائم، دلایل، درمان، همهچیز معلوم است. سنگ کلیه، همهچیز آن معلوم است. گرفتگی رگهای کرنر قلب همهچیز آن معلوم است، کبد همهچیز آن معلوم است؛ اما در مورد اعتیاد چی؟ اعتیاد را میخواهید چکار کنید؟ شما برای چه متادون میدهید؟ برای چه بوپره نورفین میدهید؟ چکار میخواهید بکنید، چه چیزی را میخواهید درست کنید؟ اصلاً متادون را میدهیم که چه بشود، اوپیوم تینکچر را میدهید که چه بشود؟ به شما که M.M.T آموزش میدهند میگویند که مریض را اول نبین. تا آخر عمر باید مصرف کند؛ آنها سردرگمی است، شما یک پنج میلیگرمی متادون بدهید به یک شتر، به یک گاو بلانسبت، هم آنجا درجا میخوابد. الآن بعضیاوقات بیستتا متادون 40، بیستتا متادون 20 میخورد، اصلاً وحشتناک است.
نمیدانیم چکار کنیم؛ مبهم است. اولین چیزی که لازم بود، صورتمسئله اعتیاد بود؛ اصلاً مسئله اعتیاد چه هست؟ من با چندتا از دوستان خود صحبت میکردم، اساتیدی بودند در رشته اعتیاد، تدریس میکردند. گفتم شما میدانید در درمان اعتیاد همه کاری انجام میدهید جز کار پزشکی. کجا را میخواهید درست کنید؟ هدف کجاست؟ گفت شما متادون میدهید، عطاری هم متادون میدهد باهم یکی است. شبها خوابش نمیبرد، کولونازپام، دیازپام را بخور، این را من هم میتوانم بدهم پس کار طبی انجام نمیگیرد، برای اینکه کار طبی انجام شود باید، برود هدف را بزند، ببیند علت چی هست؟ ریشه چی هست؟ آن را حل کند؛ بنابراین ما در متد D.S.T مطرح کردیم، اعتیاد یعنی جایگزینی؛ جایگزینی مواد مخدر بیرون یا الکل بهجای مواد شبه افیونی داخل بدن؛ یعنی جایگزینی تریاک و شیره و الکل و ... که از سدّ خونی مغز عبور میکند میروند در مغز مداخله میکنند، جایگزین میشوند، وقتی جانشین شدند، میزان دوپامین، انکفالین، سروتونین، آدرنالین و استیل کولین و بالانس همه سیستم به هم میریزد؛ ما برای درمان اعتیاد باید این سیستمها را به حالت تعادل برسانیم و درمان کنیم این مقالهای بود که من تحت عنوان صورتمسئله اعتیاد به کنگره سراسری علوم پزشکی دانشگاه سیستان بلوچستان سال 78 ارائه کردم. ما اصلاً به این قضیه نگاه نمیکنیم؛ کدامیک از ما به نوروترانسمیترها در درمان اعتیاد نگاه میکنیم. کدام ها به ناقلهای عصبی نگاه میکنیم. خوب وقتی ما تریاک فردی را قطع میکنیم او دچار انزال سریع میشود، این مسئله روحی و روانی نیست، فیزیولوژی است. وقتی مواد او را قطع میکنیم شش ماه خواب نمیرود، این مسئله روحی و روانی نیست، این مسئله فیزیولوژی است که کار نمیکند، چون برای اینکه شخص به خواب برود باید استیل کولین، سروتونین و آدرنالین بدن او ترشح کند که کار نمیکند و شخص به خواب نمیرود پس گوینده نمیداند که چه میگوید در سطح جهانی میگویم، در سطح کلی میگویم. چون هنرپیشه هالیوود، دریافتکننده جایزه اسکار نتوانست خود را درمان کند و خودکشی کرد و خیلی موارد مشابه دیگر هست. چون آنجا بلد نیستند، آنجا خیلی بدتر است، تازه ایران خیلی پیشرفت کرده است.
بنابراین اولین کاری که باید در درمان اعتیاد شکل بگیرد و ما این کار را انجام دادهایم؛ صورتمسئله اعتیاد است. سؤالی که پرسیده بودید که بعضی افراد میآیند در کلینیکها دور بزنند و میگویند ما میخواهیم سریع درمان شویم، بله درست است، شما یک درمان اعتیاد دارید، یک ریکاوری دارید و مسئله بعدی توجیه مریض است؛ مشاوره تازه واردین است؛ الآن ما در کنگره 60 برای تازه واردین راهنما داریم، داریم آموزش میدهیم؛ یعنی فرد متخصص باید با کسی که به کلینیک وارد میشود صحبت کند، آن کار پزشک نیست که او وقت نمیکند، باید برای مریض صحبت کند، کاری که ما در کنگره انجام میدهیم، در سه جلسه، سه جلسه یک و نیمساعته، شخص مصرفکننده مینشیند، برای او توضیح میدهیم که شما مریضیات چی هست، اعتیاد چی هست، مشکل تو چی هست، چطوری درست میشود، چقدر زمان میبرد تا به درمان برسید. اگر از شما بپرسند من کی خوب میشوم، کدامیک به او جواب میدهید، هیچکدام پاسخ ندارید، در سطح جهانی پاسخ ندارند که آقا ایشان کی خوب میشود، زمانش چقدر است، ولی برای تمام مریضیها زمان داریم که شکستگی چقدر طول میکشد که این هفته استخوان شما جوش میخورد، یا شما باردار شدهاید اینقدر زمان طول میکشد بچه به دنیا بیاید. کسی شده که بیاید بگوید من باردار شدهام میخواهم فرزند من سهماهه به دنیا بیاید؟! یا یکروزه به دنیا بیاید؛ راجع به اعتیاد هم همین است. اگر ما توجیه کنیم، بدانیم زمان درمان اعتیاد چقدر است، ما در کنگره 60 برای تازه واردین شرح میدهیم که اگر بخواهید درست شوید، زمان درمان اعتیاد زیر ده ماه نمیشود، ده ماه طول میکشد؛ درست مثل بارداری میباشد؛ فرایند سلولی است چون تمام سیستمهای عصبی، مغزی، تعادلهای ناقلهای عصبی بههمریخته است. بخواهیم این را بالانس کنیم اینطور به تعادل میرسانیم، اینقدر زمان میبرد. این را قشنگ به او توضیح میدهیم.
ما هنوز در سیستم جهانی یک سیستم متعارف که جواب آن منطقی باشد، برای پس گرفتن دارو نداریم. یکی از بزرگترین مشکلات روانپزشکان همین است؛ داروهایی که داده میشود، دیگر پس گرفته نمیشود. تا مثلاً یک سال و نیم بخورد دیگر این داروها را نمیتواند پس بگیرد، باید حتماً یکچیز دیگر بجای آن بدهند و متد D.S.T یک روشی است برای پس گرفتن دارو؛ هر دارویی که به شخص بدهید میتوانید با متد D.S.T آن دارو را از او پس بگیرید، زمان تثبیت پلهها، بیستویک روزه است و ضریب کاهش 0.8 است، فرمولها هستند که قشنگ میتوانیم با D.S.T کاملاً به درمان برسیم؛ و اول بدانیم خودمان میخواهیم چکار کنیم، اول گفتم گوینده باید بداند چه میگوید. وقتی گوینده نمیداند چه میگوید، شنونده چه میفهمد. ما باید خودمان به درمان کاملاً مسلط باشیم، بدانیم چی هست، ما داریم چکار میکنیم، چی را میخواهیم درست کنیم، کجا را میخواهیم درست کنیم، چقدر زمان میبرد، راهحل آن چیست، داروی آن چیست، میزان آن چقدر است. یک پروتکل دارید، پروتکل غلط، نادرست؛ پروتکل اوپیوم تینکچر، بیایید شخص را بنشانید، به او ده سیسی شربت تریاک بدهید، اگر دیدید حال او خوب است که خوب، ده سیسی خوب است، اگر خوب نشد، 5 سیسی دیگر بدهید، اگر باز دیدید حال او خوب نشد، 5 سیسی دیگر نیز بدهید! میخواهید آشپزی کنید، در دیگ ده من سبزی بریزید، اگر کم بود دوباره بریزید، بازهم کم بود، دوباره بریزید، اگر زیادی بود از آن بردارید! اینطوری که نمیشود، میخواهیم کتشلوار بدوزیم، همه را سایز لارج بدوزید، اگر تنگ بود، گشادش کنید، اگر گشاد بود، تنگش کنید، اینجوری که نمیشود که؛ خیاط یک متر برمیدارد میگوید، آستین آن اینقدر است، ارتفاع اینقدر است، برای هر شخص اندازه میزند که درست کند. شخص هم میآید پیش پزشک، متخصص میپرسد چقدر تریاک مصرف میکنید، میکشید؟ میخورید؟ با وافور میکشید؟ شیره میکشید یا تریاک میکشید؟ چقدر است، معادل آن داروی آن را تعیین میکنید به او میدهید. هروئین میکشد، هروئین با تریاک است؟ هروئین با الکل است؟ شیشه با حشیش است؟ اینها هرکدام فرق میکند. در کنگره 60 داروی اوپیوم تینکچر را از دوز 0.3 سیسی شروع میکنیم یک نفر میآید tds او دوزش 0.3 سیسی است، گاهی اوقات 0.2 سیسی، یک فرد میآید دوز او 5.5 سیسی در هر وعده است. یکی 0.3 سیسی است. 100 برابر، 150 برابر دوز فرق میکند. چطور شما میآیید او را مینشانید؛ به همه از دم 10 سیسی میدهید؟! خوب ده سیسی تریاک دوز کشنده است، یک گرم تا یک و نیم گرم تریاک اگر فرد بزرگسال مصرف کند، عادت نداشته باشد، منجر به مرگ میشود. شما چطوری همه را ده سیسی میدهید؟! آیا این پروتکل است؟! وزارت خانه هم آن را تأیید کرده است، خوب معلوم است به نتیجه نمیرسد؛ مثلاینکه فشنگهای ژ-3 را بدهید برای تفنگ کلاشینکف، هیچوقت استفاده نمیتواند بکند. این هست که ما باید اولین کاری که انجام میدهیم؛ بنشینیم کلاهمان را قاضی کنیم، یک پروتکل درست، یک تعاریف درست، داشته باشیم تا بتوانیم به نتیجه برسیم.
الآن آمار کلینیکهایی که با متد D.S.T کار کردهاند و در آنها لژیون تشکیل دادهاند، به من دادهاند، بد نیست که بدانیم که چقدر اینها دارند به رهایی میرسند:
نام کلینیک: سماء، نام راهنما: آقای همایون، نام پزشک: آقای دکتر صمد روحی، شروع به کار: سال 97 ، تعداد رهایی از بند مواد: 7 نفر، رهایی از بند سیگار: یک نفر
نام کلینیک: فرشته، نام راهنما: آقای حسین بابایی، نام پزشک: خانم دکتر فرشته، شروع به کار: شهریور سال 96، تعداد رهایی از بند مواد: 11 نفر
نام کلینیک: شفای سبز، نام راهنما: آقای احسان، نام پزشک: آقای دکتر فتحی، شروع به کار: سال 96، تعداد رهایی از بند مواد: 8 نفر
نام کلینیک: شادزی (کرج)، نام راهنما: آقای فریبرز، شروع به کار: سال 95، تعداد رهایی از بند مواد: 22 نفر
نام کلینیک: مهرنام، نام پزشک: آقای دکتر بهنام، شروع به کار: اسفند 96، تعداد رهایی از بند مواد: 3 نفر
نام کلینیک: یزدان پاک، نام راهنما: آقای حامد شمس، نام پزشک: دکتر شیوا، شروع به کار: سال 94، تعداد رهایی از بند مواد: 7 نفر
نام کلینیک: سایه، نام پزشک: آقای دکتر نیکبخت، شروع به کار: سال 97
نام کلینیک: روشنگر نام پزشک: آقای دکتر کریمی، شروع به کار: خرداد 95، تعداد رهایی از بند مواد: 16 نفر
نام کلینیک: رجاء (زنجان)، نام پزشک: آقای دکتر موسوی، شروع به کار: سال 97، تعداد رهایی از بند مواد: 17 نفر
نام کلینیک: سحراشتیاق، نام پزشک: آقای بهرام، تعداد رهایی از بند مواد: 10 نفر
نام کلینیک: دانشگاه آزاد اسلامشهر، نام پزشک: دکتر مسعود، تعداد رهایی از بند مواد: 25 نفر
نام کلینیک: روزبه اهواز، تعداد رهایی از بند مواد: 14 نفر
نام کلینیک: مهرگان اصفهان، شروع بکار: سال 96، تعداد رهایی از بند مواد: 6 نفر
نام کلینیک: کیان اصفهان، تعداد رهایی از بند مواد: 5 نفر
نام کلینیک: اندیشه نیک اصفهان، تعداد رهایی از بند مواد: 10 نفر
نام کلینیک: بهشتآئین اصفهان، نام پزشک: دکتر عرب زاده، تعداد رهایی از بند مواد: 35 نفر
نام کلینیک: ماکان شهریار، تعداد رهایی از بند مواد: 6 نفر
لیستها زیاد هستند نمیخواهم همه را الآن بخوانم، خیلی از کلینیکها به درمان قطعی رساندهاند و دارند کار میکنند، قبلاً یک نفر هم نبود، روحیه آنها کسل میشد، الآن ماشاءالله، همه پانزده نفر، بیست نفر، دارند سریع به رهایی میرسند. در کنگره روز چهارشنبه در هفته گذشته، دویست و سی نفر به رهایی رسیدند در کل کشور، از پنج و نیم صبح من رهایی میدادم. خوب این هست که پروتکل D.S.T کاملاً راه و مسیر را به ما نشان داده است. امروز چون تعدادی رهایی داریم، یک مهمان عزیز هم داریم که من ایشان را معرفی نکردم، وسط جلسه آمدند، آقای دکتر رضایی؛ مدیرکل بودجه و معاون وزیر بهداشت هستند. در جلسه حضور دارند، تشریف بیاورید آقای دکتر رضایی، خواهش میکنم، بهافتخار ایشان.
نام کلینیک: بهشتآئین اصفهان، نام پزشک: دکتر عرب زاده، نام راهنما: آقای منصور،نام راهنمای همسفر: خانم فاطمه، مسافر، آقایان: جلیل، مهدی، علی، احمد، حسن
مسافر: علی، آخرین آنتی ایکس مصرفی: تریاک، مدت تخریب: 18 سال، مدت سفر: 10 ماه، روش درمان: D.S.T، داروی درمان: شربت O.T ورزش فعلی: دوچرخهسواری
مسافر: مهدی آخرین آنتی ایکس مصرفی: شیره و تریاک، مدت تخریب: 9 سال، مدت سفر: 11 ماه و 10 روز، روش درمان: D.S.T، داروی درمان: شربت O.T
مسافر: احمد، آخرین آنتی ایکس مصرفی: هروئین، شیشه، مدت تخریب: بیش از 10 سال، مدت سفر: 13 ماه، روش درمان: D.S.T، داروی درمان: شربت O.T
مسافر: جلی، آخرین آنتی ایکس مصرفی: هروئین، مدت تخریب: بیش از 10 سال، مدت سفر: 11 ماه، روش درمان: D.S.T، داروی درمان: شربت O.T
مسافر نیکوتین: حسن، آخرین آنتی ایکس: یک پاکت سیگار روش درمان: D.S.T، دارو درمان: آدامس نیکوتین خوراکی
نام کلینیک: دانشگاه آزاد، نام پزشک: دکتر مسعود، نام راهنما: آقای مسعود، نام مسافر: آقای مسعود
مسافر: مسعود، آخرین آنتی ایکس مصرفی: شیره تریاک، مدت سفر: 12 سال، مدت سفر: 11 ماه و 4 روز، روش درمان: D.S.T، داروی درمان: شربت O.T، رشته ورزشی: والیبال
نام کلینیک: فرشته، نام پزشک: خانم دکتر فرشته، نام راهنما: آقای حسن، نام مسافر: آقایان: جمشید، رضا
مسافر: جمشید، آخرین آنتی ایکس مصرفی: تریاک، مدت تخریب: 17 سال، مدت سفر: 13 ماه و 10 روز، روش درمان: D.S.T داروی درمان: شربت O.T
مسافر: رضا، آخرین آنتی ایکس مصرفی: تریاک، شیره، مدت تخریب: 8 سال، مدت سفر: 11 ماه، روش درمان: D.S.T، داروی درمان: شربت O.T
تهیه: مسافر علی
تایپ: همسفر الهام
وبلاگ نویس: مسافر سعید
- تعداد بازدید از این مطلب :
2791